مقاله پژوهشی
مینو حجت
چکیده
در قلمروی اخلاق، از طرفی مناقشات فراوانی در جریان است، و از طرفی، رسیدن به اجماع نهایت اهمیّت را دارد. هری جی. گنسلر سعی میکند با الگوبرداری از منطق صوری، اصولی صوری را در اخلاق بازشناسد و طرحی را برای عقلانیّت اخلاقی پی افکند تا اخلاق را بر عقلانیّت مبتنی سازد و راهی به سوی این اجماع باز کند. به نظر میرسد که این تلاش، در عین ...
بیشتر
در قلمروی اخلاق، از طرفی مناقشات فراوانی در جریان است، و از طرفی، رسیدن به اجماع نهایت اهمیّت را دارد. هری جی. گنسلر سعی میکند با الگوبرداری از منطق صوری، اصولی صوری را در اخلاق بازشناسد و طرحی را برای عقلانیّت اخلاقی پی افکند تا اخلاق را بر عقلانیّت مبتنی سازد و راهی به سوی این اجماع باز کند. به نظر میرسد که این تلاش، در عین سودمندی، قرین توفیق نیست: اولاً، دعوی استنتاج قاعدة زرّین بر اساس اصولی صوری و برآمده از عقل محض و پیشین، و بنابراین مقبول همگان، پذیرفتنی نیست. ثانیاً، هیچ تقریری از قاعدة زرّین دقیق و خالی از هر نوع عیب و ایراد و کاستی نیست، وثالثاً، این قاعده برای حلّ اختلافات مهمّی که در اخلاق وجود دارد کارآیی ندارد. قاعدة زرّین برای اخلاق بسیار اساسی است، لکن با همة ابهامهایی که در آن هست؛ ابهامهایی که اختلافات در اخلاق را ممکن میسازند.
مقاله پژوهشی
آرش خاکساری رنانی؛ میر سعید موسوی کریمی
چکیده
هدف این نوشتار بررسی برهان اصلی دنیل دنت در توضیح و توجیه سازگاری پدیدههای نفسانی و به طور مشخص، ارادة آزاد انسان با دیدگاه طبیعتگرایی هستیشناسانه (فیزیکالیسم) است. مقاله با صورتبندی این برهان شروع میشود. سپس طبیعتگرایی و نظریة تحول به عنوان پیشزمینة اندیشه دنت شرح داده میشوند. دنت، با تفسیری خاص از جبر علی بر مبنای طراحی ...
بیشتر
هدف این نوشتار بررسی برهان اصلی دنیل دنت در توضیح و توجیه سازگاری پدیدههای نفسانی و به طور مشخص، ارادة آزاد انسان با دیدگاه طبیعتگرایی هستیشناسانه (فیزیکالیسم) است. مقاله با صورتبندی این برهان شروع میشود. سپس طبیعتگرایی و نظریة تحول به عنوان پیشزمینة اندیشه دنت شرح داده میشوند. دنت، با تفسیری خاص از جبر علی بر مبنای طراحی موجودات (در قالب نظریة تحول) در تلاش است مقدمات برهان خود را توضیح دهد و توجیه کند. تفسیر خاص وی مبتنی بر ایجاد تمایز بین دو مفهوم جبر (ضرورت) علّی و اجتنابناپذیری است. در بخش آخر مقاله، با بررسی و نقد دیدگاه دنت، نشان داده میشود که برهان او برای نشان دادن سازگاری بین ارادة آزاد و جبر علّی، رضایتبخش و کارآمد نیست و وی نتوانسته مشکل عمیق و کهن سازگاری ارادة آزاد با جبر علّی را حل کند.
مقاله پژوهشی
رضا سلیمان حشمت
چکیده
در این نوشتة مختصر، مقصود نشان دادن لزوم لحاظ دو معنای وَلایت (با فتح واو) و وِلایت (با کسر واو) در نسبت با هم به عنوان بطون و ظهور یکدیگر و نه جدای از هم است. زیرا چنانکه خواهد آمد منشأ بسیاری از کج فهمیها در این باب به همین جدایی میان این دو معنا و مشترک لفظی گرفتن کلمه ولیّ باز میگردد و اگر این دو معنا را مرتبط با هم لحاظ کنیم چنانکه ...
بیشتر
در این نوشتة مختصر، مقصود نشان دادن لزوم لحاظ دو معنای وَلایت (با فتح واو) و وِلایت (با کسر واو) در نسبت با هم به عنوان بطون و ظهور یکدیگر و نه جدای از هم است. زیرا چنانکه خواهد آمد منشأ بسیاری از کج فهمیها در این باب به همین جدایی میان این دو معنا و مشترک لفظی گرفتن کلمه ولیّ باز میگردد و اگر این دو معنا را مرتبط با هم لحاظ کنیم چنانکه در حکمت و فلسفه چنین اعتبار کردهاند مطلب به گونهای دیگر خواهد شد و در فهم معنای آیات (از جمله سوره نساء آیه 59 و سوره مائده آیه 55) و روایات در این باره گشایشی پدید خواهد آمد که در غیر اینصورت منتفی خواهد بود. از طرفی این بحث نشان خواهد داد که قول مشهور فخر رازی در باب علم که از مقوله اضافه است نمیتواند به صفت ذات اضافه در نفس عالم تلقی گردد و تصور وی ظاهراً به اضافه محض باز می گردد که این امر خود البته در آثار فلسفی و کلامی وی قابل رسیدگی است.
مقاله پژوهشی
ایمان شفیع بیک
چکیده
نوشتههای آغازین افلاطون حول محور نوعی معرفت میگردند که متعلَقِآنفضیلتهای اخلاقی است. دیدگاهِ معرفتشناختیِ این نوشتهها نظر را با عمل گره میزند؛ چراکه بر اساس آن، معرفت به فضیلتِ اخلاقی، ما را در عمل نیز اخلاقی، و جهل به آن، ما را مبتلا به رذیلت میسازد. اراده نیز از معرفت پیروی میکند؛ بهگونهای که اگر کسی نیکی را بشناسد، ...
بیشتر
نوشتههای آغازین افلاطون حول محور نوعی معرفت میگردند که متعلَقِآنفضیلتهای اخلاقی است. دیدگاهِ معرفتشناختیِ این نوشتهها نظر را با عمل گره میزند؛ چراکه بر اساس آن، معرفت به فضیلتِ اخلاقی، ما را در عمل نیز اخلاقی، و جهل به آن، ما را مبتلا به رذیلت میسازد. اراده نیز از معرفت پیروی میکند؛ بهگونهای که اگر کسی نیکی را بشناسد، خواهان آن خواهد بود؛ ازاینرو، هیچکس به خواست خود بدی نمیکند. همچنین، سعادت آدمی در گرو معرفت است؛ زیرا برخورداریهای مادی تنها در صورتی که بهدرستی به کار روند، خیر به بار میآورند و معرفت کاربرد درست آنها را به ما مینماید. حتی فضیلتهای اخلاقی، اگر با معرفت همراه نباشند، فضیلت راستین نیستند. پس، معرفت شرط اصلی کسب فضیلت و سعادت است. در نوشتههای یادشده، روش دیالکتیک سقراطی برای دستیابی به معرفت اخلاقی آزموده، و ثابت میشود که با این روش بهدشواری میتوان به چنان معرفتی دست یافت. بااینحال، گامنهادن در این راه، زندگی و وجودِ فیلسوف را از فلسفة او جداییناپذیر میسازد.
مقاله پژوهشی
سید علی کلانتری
چکیده
بنا بر تزِ هنجارینگیِ باور، رابطهای هنجارین میان باور و محتوای آن وجود دارد. رابطۀ هنجارینِ مذکور را معمولاً توسط هنجاری که در ادبیات فلسفی «هنجار باور» مینامند صورتبندی میکنند؛ به این صورت که «شخص باید به p باور داشته باشد اگر و فقط اگر p صادق باشد» (Shah, 2003, 2009). تمرکز ما در این مقاله، ناظر به موضوعی خاص راجع به تزِ هنجارینگی ...
بیشتر
بنا بر تزِ هنجارینگیِ باور، رابطهای هنجارین میان باور و محتوای آن وجود دارد. رابطۀ هنجارینِ مذکور را معمولاً توسط هنجاری که در ادبیات فلسفی «هنجار باور» مینامند صورتبندی میکنند؛ به این صورت که «شخص باید به p باور داشته باشد اگر و فقط اگر p صادق باشد» (Shah, 2003, 2009). تمرکز ما در این مقاله، ناظر به موضوعی خاص راجع به تزِ هنجارینگی باور به نامِ «استدلال هنجار غیر هدایتگر» بوده که توسط گلور ویکفورس (2009, 2010, 2013, 2015) صورتبندی شده است. گلور و ویکفورس با ارائۀ این استدلال ادعا کردهاند که هنجار باور فاقدِ نقش هدایت کنندگی برای فعل تولیدِ باور است، بر این اساس آنان نادرستیِ تز هنجارینگیِ باور را نتیجه گرفتهاند. هدف کلیدی ما در مقالۀ پیش رو، نقد مدعای آنها است. بدین منظور، پس از ارائۀ شرحی از تزِ هنجارینگی باور، دامنۀ افعالی را که بر اساسِ این تز توسط هنجار باور مقیّد میشود مشخص مینماییم. پس از نقد مدعای گلور و ویکفورس مقاله را با ارائۀ یک توضیح تحلیلی در مورد نحوۀ پیروی از هنجار باور مبتنی بر تز هنجارینگیِ باور به پایان خواهیم برد.
مقاله پژوهشی
سهیلا منصوریان؛ امیر نصری
چکیده
از منظر ژان بودریار، رویکرد پساتجدد با غلبۀ رمزگان، نشانه ها و جایگزین کردن مصرف به جای تولید، در فضای زندگی روزمره، روندی را آغاز کرده که در پی آن، نه تنها شعار فردیت انسان معاصر و ایجاد فرصت برای عرضۀ خواستهای او محقق نشده است، بلکه در این فضای اشباع شده از نشانههای رسانهای، هنر، سیاست، مذهب و اقتصاد، واقعیت بیرونی خود را ...
بیشتر
از منظر ژان بودریار، رویکرد پساتجدد با غلبۀ رمزگان، نشانه ها و جایگزین کردن مصرف به جای تولید، در فضای زندگی روزمره، روندی را آغاز کرده که در پی آن، نه تنها شعار فردیت انسان معاصر و ایجاد فرصت برای عرضۀ خواستهای او محقق نشده است، بلکه در این فضای اشباع شده از نشانههای رسانهای، هنر، سیاست، مذهب و اقتصاد، واقعیت بیرونی خود را به عنوان حوزههایی مجزا و انضمامی، از دست دادهاند و با مفهوم سوژه در افق غلبۀ رسانه، محو و ناپدید شدهاند.این رویکرد به زعم بودریار در قالب بازی و با استفاده از مفهوم عام هنر شکل گرفته است. با این تفاوت که دیگر هنر به شاخصهای مجزا از سیاست، مذهب و اقتصاد، اطلاق نمیشود، هنر در معنایی عام، به شیوه و روشی استحاله مییابد که در پرتو آن، زشت و زیبا، خوب و بد و درست و نادرست از مراجع خود؛ یعنی اخلاق، دین، اقتصاد و اثر هنری، رخت بربسته، همراه سوژه در انتهای مسیر، از بین میروند.