مقاله پژوهشی
نفیسه اهل سرمدی؛ نصرت الله حکمت
چکیده
یکی از شاخههای مهم در مسائل فلسفی، مباحث انسانشناسی است که در آن بحث از قوای ادراکی ظاهری و باطنی آدمی از اهمیت ویژهای برخوردار است. «خیال» و «متخیله» نام دو قوۀ ادراکی باطنی در انسان هستند. جمهور حکماء، خیال را بهعنوان خزانۀ حسّ مشترک، پذیرنده و منفعل و متخیّله را از آنجهت که به ترکیب و تفصیل صور میپردازد، فعّال ...
بیشتر
یکی از شاخههای مهم در مسائل فلسفی، مباحث انسانشناسی است که در آن بحث از قوای ادراکی ظاهری و باطنی آدمی از اهمیت ویژهای برخوردار است. «خیال» و «متخیله» نام دو قوۀ ادراکی باطنی در انسان هستند. جمهور حکماء، خیال را بهعنوان خزانۀ حسّ مشترک، پذیرنده و منفعل و متخیّله را از آنجهت که به ترکیب و تفصیل صور میپردازد، فعّال میدانند. " ابنعربی" با حفظ نقش منفعل خیال بهعنوان مجمعی برای حواس، از خیال خلاق و فعّال سخن میگوید. نزد او خیال، ارض حقیقت و موطن جمع اضداد است. او خیال را از آن جهت که خلاق است، شبیهترین موجودات به خداوند میداند. او در بسیاری موارد نیز خیال و تخیّل را بهصورت مترادف بهکار میبرد، ولی این به معنای انکار تمایز میان این دو ادراک نخواهد بود. تشبیه تمایز میان خیال و تخیّل به عصای "موسی" و کار ساحران، بحث از خطای در خیال و سخن از تخیّل بهعنوان امری غیرواقعی و موهوم از جمله مواردی است که در تمییز این دو عرصه کارآمداند.
مقاله پژوهشی
احمد عسگری
چکیده
"ارسطو" در Θ ( کتاب نهم مابعدالطبیعه ) دو معنای دونامیس (قوه ) را از هم متمایز میکند و میگوید معنای اول آن را با حرکت در ارتباط میداند .ارسطو از این معنای دونامیس ( قوه ) بهتفصیل بحث میکند، اما تصریح دارد که هدف اصلی معنای دوم است و بحث نخست از باب مقدمه است. او در Θ 6 به معنای دوم دونامیس ( قوه ) باز میگردد. اما، بحث او بهنحوی ...
بیشتر
"ارسطو" در Θ ( کتاب نهم مابعدالطبیعه ) دو معنای دونامیس (قوه ) را از هم متمایز میکند و میگوید معنای اول آن را با حرکت در ارتباط میداند .ارسطو از این معنای دونامیس ( قوه ) بهتفصیل بحث میکند، اما تصریح دارد که هدف اصلی معنای دوم است و بحث نخست از باب مقدمه است. او در Θ 6 به معنای دوم دونامیس ( قوه ) باز میگردد. اما، بحث او بهنحوی صورت گرفته است که دقیقاً معلوم نیست منظورش از معنای دوم چیست، از اینرو نظرات مختلفی دربارة اینکه معنای دوم دونامیس( قوه ) کدام است مطرحشدهاند. از این میان، بهنظر میرسد دو دیدگاه حائز اهمیت هستند. کسانی معتقدند معنای موردنظر ارسطو «وجود بالقوه » یا «بالقوه بودن » است و کسانی منظور او را «ماده » میدانند. نظری که در این مقاله ارئهشده چنین است: هدف ارسطو در Θ تحلیل و بررسی وجود بالقوه است، اما بررسی وجود بالقوه عبارتست از بررسی موارد و مصادیق مختلف قوه و یکی از موارد قوه، قوهای است که در رابطه با حرکت است و مورد دوم آن، که مورد نظر ارسطو ست، «ماده » است که در ارتباط با «جوهر » قرار میگیرد و به همین خاطر ارسطو آن را در بحث حاضر « مفیدترین » میداند و منظورش مفیدترین مورد در تحلیل وجود بالقوه است. وجود بالقوه که هدف اصلی ارسطو در Θاست از قِبل تحلیل معنای دوم قوه تبیین میشود.
مقاله پژوهشی
سیاوش اسدی؛ محمد سعیدی مهر
چکیده
مفاهیم کلی (معقولات) به سه دستة اولی، ثانی فلسفی و ثانی منطقی تقسیم میشوند. "صدرالمتألّهین"، انتزاع مفاهیمکلی از امور عینی و نیز نحوة وجود این مفاهیم در ذهن را ملاک تمایز معقولات قرار میدهد و "حاجیسبزواری"، معیار تمایز معقولات را در ذهنی یا عینی بودن ظرف عروض و اتصاف میداند. از طرفی، "مطهری" برمبنای نظریة وجود رابط و نفسی در دیدگاه ...
بیشتر
مفاهیم کلی (معقولات) به سه دستة اولی، ثانی فلسفی و ثانی منطقی تقسیم میشوند. "صدرالمتألّهین"، انتزاع مفاهیمکلی از امور عینی و نیز نحوة وجود این مفاهیم در ذهن را ملاک تمایز معقولات قرار میدهد و "حاجیسبزواری"، معیار تمایز معقولات را در ذهنی یا عینی بودن ظرف عروض و اتصاف میداند. از طرفی، "مطهری" برمبنای نظریة وجود رابط و نفسی در دیدگاه صدرالمتألهین، معیار دیگری را مطرح میکند که ما از آن به معیار وجود شناختی تعبیر میکنیم و در آن ذهنی یا خارجی بودن وجود رابط و وجود نفسی معقولات، معیاری برای تمایز آنها معرفی میشود. این مقاله ضمن تشریح معیارهای حاجیسبزواری و صدرالمتألّهین در این زمینه، نشان میدهد که این معیارها درحقیقت به یک امر واحد دلالت دارند و معیار وجود شناختی نیز تلفیقی از دیدگاههای حاجی سبزواری و صدرالمتألّهین است. همچنین این مقاله در تلاش است نقدهای مطهری را بر این معیارها بررسی کند و برای این نقدها، پاسخهایی ارائه دهد و نشان دهد در غالب موارد، نقدهای مطهری بر آرای صدرالمتألهین و حاجیسبزواری وارد نیست.
مقاله پژوهشی
محمد حکاک
چکیده
بعضی مفاهیم هستند که از طریق حس وارد ذهن نشدهاند، نظیر علت و معلول، جوهر و عرض، وجود و عدم، وحدت و کثرت، و وجوب و امکان و امتناع. فلاسفه بر سر این مفاهیم بحث بسیار و آرای متفاوت اظهار کردهاند. بعضی آنها را فطری دانستهاند. جمعی سعی در توجیه حصول آنها از راه حس نمودهاند. گروهی منشأ آنها را طبیعت و روان آدمی و در نتیجه، آنها را ...
بیشتر
بعضی مفاهیم هستند که از طریق حس وارد ذهن نشدهاند، نظیر علت و معلول، جوهر و عرض، وجود و عدم، وحدت و کثرت، و وجوب و امکان و امتناع. فلاسفه بر سر این مفاهیم بحث بسیار و آرای متفاوت اظهار کردهاند. بعضی آنها را فطری دانستهاند. جمعی سعی در توجیه حصول آنها از راه حس نمودهاند. گروهی منشأ آنها را طبیعت و روان آدمی و در نتیجه، آنها را موهوم انگاشتهاند. فیلسوفان مسلمان این مفاهیم را معقولات ثانیه و انتزاعات عقل از معقولات اولیه و درعین حال مفاهیمی حقیقی دانسته و از میان آنها "علامه طباطبائی " ضمن بیان نظریهای بدیع در باب حصول علم، نحوة حصول آنها را نیز ارائه نموده است. یکی از نظریات درخصوص مفاهیم مورد بحث، نظریه "کانت" فیلسوف آلمانی است. وی براساس نظریهای کلی که دربارة معرفت دارد، این مفاهیم را مقولات ذهن یا صور پیشینی شناخت میداند. این مقاله بعد از بیان آنچه در بالا گفته شد و با استفاده از نظریة علامه طباطبائی، مسألة وجود صور پیشینی معرفت – خواه کانتی و خواه غیر کانتی – را مورد بحث قرار داده و درنهایت وجود این صور را مطلقاً منتفی دانستهاست.
مقاله پژوهشی
مهدی معین زاده؛ حمیدرضا آیت اللهی
چکیده
ماهیت فهم که دغدغة اصلی"گادامر" بود، لاجرم وی را بهسوی توجه فهم ویژه علومانسانی کرد. او هرچند در قول بهابتنای علومانسانی بر فهم همدلانة پدیدارها بهجای تبیین علی آنها (که معمول علومطبیعی است) پیرو "دیلتای" بود، اما برآن بود که دیلتای هنوز مسحور اسطورة روش است. درحالیکه خود، روش را به پرسش میکشید و حقیقت را الزاماً در چارچوب روش ...
بیشتر
ماهیت فهم که دغدغة اصلی"گادامر" بود، لاجرم وی را بهسوی توجه فهم ویژه علومانسانی کرد. او هرچند در قول بهابتنای علومانسانی بر فهم همدلانة پدیدارها بهجای تبیین علی آنها (که معمول علومطبیعی است) پیرو "دیلتای" بود، اما برآن بود که دیلتای هنوز مسحور اسطورة روش است. درحالیکه خود، روش را به پرسش میکشید و حقیقت را الزاماً در چارچوب روش جستجو نمیکرد. همین امر سبب گردید که مدعای دیلتائی: «هرمنوتیک بهمثابه شالوده علوم انسانی» در عین حفظ اعتبار کلی خود نزد گادامر، معنا و مدلولی یکسره متفاوت پیدا کند. زیبائیشناسی آن چیزی است که گادامر بهویژه با ارائة تأویلی نو از نقد سوم کانت (نقد حکم زیبائیشناسانه)، زیبائیشناسی را اصل راهنمای علوم انسانی قلمداد میکند.
مقاله پژوهشی
رضا گندمی نصر آبادی
چکیده
" سعدیا گائون " نخستین فیلسوف یهودی است که درصدد تحکیم آموزهها و باورهای یهودیت بهصورت نظاممند برآمده است و همین امر وجه تمایز او با " فیلون اسکندرانی "، پیشگام تفکر یهودی، "اسحاق اسرائیلی " و "داود مقمص " است که بهلحاظ زمانی مقدم بر او هستند. سعدیا در عین حالی که از کلام معتزلی تأثیر پذیرفته است، تابع و مقلد صرف متکلمان مسلمان نبود. ...
بیشتر
" سعدیا گائون " نخستین فیلسوف یهودی است که درصدد تحکیم آموزهها و باورهای یهودیت بهصورت نظاممند برآمده است و همین امر وجه تمایز او با " فیلون اسکندرانی "، پیشگام تفکر یهودی، "اسحاق اسرائیلی " و "داود مقمص " است که بهلحاظ زمانی مقدم بر او هستند. سعدیا در عین حالی که از کلام معتزلی تأثیر پذیرفته است، تابع و مقلد صرف متکلمان مسلمان نبود. در واقع، او از کلام معتزلی بهمنظور رفع تناقضات کتاب مقدس و توجیه باورهای یهودیت استفاده میکرد. از سعدیا گائون آثار متعددی بر جا مانده است که در این میان کتاب باورها و اعتقادات از جایگاه ویژهای برخوردار است. در این مقاله، نخست زندگی و آثار سعدیا و سپس به اهمیت و جایگاه او در میان متفکران یهودی خواهیم پرداخت. دیدگاه سعدیا دربارة شناخت و نسبت عقل و وحی، منابع آن و نیز دیدگاه او دربارة خدا و جهان مورد بحث قرار خواهد گرفت. دیدگاه سعدیا دربارة انسان و فرجام جهان در مجال دیگری مطرح خواهد شد.
مقاله پژوهشی
علی اکبر نصیری؛ امیر حمزه مرادی
چکیده
یکی از فروعات مبحث اسماء و صفات الهی، صفات خبری است. صفات خبری از نظر متکلمین، اصطلاحاَ به صفات الهی که از طریق خبر، یعنی قرآن و حدیث رسیده، اطلاق میشود. گرچه ذکر صفات خبری لزوماَ به معنای صدور از جانب وحی و یا مفسران معصوم الهی نیست، بلکه این صفات میتواند با مفاد فطری بشر و عقل مستقل، مطابقت داشته باشد. بعد از رحلت پیامبراکرم ( ص )، ...
بیشتر
یکی از فروعات مبحث اسماء و صفات الهی، صفات خبری است. صفات خبری از نظر متکلمین، اصطلاحاَ به صفات الهی که از طریق خبر، یعنی قرآن و حدیث رسیده، اطلاق میشود. گرچه ذکر صفات خبری لزوماَ به معنای صدور از جانب وحی و یا مفسران معصوم الهی نیست، بلکه این صفات میتواند با مفاد فطری بشر و عقل مستقل، مطابقت داشته باشد. بعد از رحلت پیامبراکرم ( ص )، جامعه مسلمین به دلیل تخطی از تفسیرهای معصومین [علیهم السلام ] در فهم و گزارش از صفات خبری، چنددسته شدند: 1- تشبیهگرایان: اشاعره، کرامیه و اخباریون؛ که صفات الهی را بدون تأویل میپذیرفتند و دخالت عقل را در آن منع میکردند؛ 2- تشبیه در عین تنزیه: عرفا و بعضی فلاسفه نظیر "ملاصدرا"؛ معتقد بودند چون خداوند ذاتاَ واحد است، منزه و چون در قالب صفات مخلوقات متجلی میشود، مشبه است؛ 3- تأویلگرایان شیعه و معتزله؛ که معتقد بودند خداوند از همة شؤون امکانی و نقصانی منزه است و صفات خبری را تأویل میکردند. همین معنا صحیح است؛ چون این نظریه از طریق وحی بیانی به پیامبر اکرم (ص) رسیده، و از طریق احادیث ایشان و اوصیاء طاهریناشان به مردم ابلاغ شده است. از آنجاکه نظریه وحدت وجود در تعارض با «تنزیه مطلق حق» است و خود وحدت وجود از نتایج اصالت و تشکیک وجود است، بنابراین ابتدا اصالت وجود، سپس اشتراک معنوی، بعد تشکیک و در آخر وحدت وجود مورد بررسی و نقد قرار میگیرد. در پایان پژوهش نیز خاطر نشان خواهیم داد که نظریات وجودی حکمت متعالیه، در تعارض با «تنزیه مطلق حق» است. سپس پیشنهاد داده شد تا به جای نظریات وجودی ذکرشده، نظامی دیگر جایگزین شود تا بهتر بتواند معنای تنزیه مطلق را که برگرفته از معارف اهل بیت است، تبیین نماید.