مقاله پژوهشی
فرح رامین
چکیده
مسألة اختیار آدمی از جمله موضوعات مهمی است که در آراء صدرالمتألهین بهعنوان مؤسس حکمت متعالیه و یاسپرس بهعنوان یکی از فلاسفه خدامدار بیدین اگزیستانسیالیست، مطرح است. در تطبیق آراء این دو فیلسوف، با توجه به افق و مبانی فکری متفاوت این دو تفکر، همواره باید جانب احتیاط را رعایت کرد. توجه یاسپرس به انسان و تأکید بر وجود ساحتی اصلی ...
بیشتر
مسألة اختیار آدمی از جمله موضوعات مهمی است که در آراء صدرالمتألهین بهعنوان مؤسس حکمت متعالیه و یاسپرس بهعنوان یکی از فلاسفه خدامدار بیدین اگزیستانسیالیست، مطرح است. در تطبیق آراء این دو فیلسوف، با توجه به افق و مبانی فکری متفاوت این دو تفکر، همواره باید جانب احتیاط را رعایت کرد. توجه یاسپرس به انسان و تأکید بر وجود ساحتی اصلی به نام نفس یا اگزیستانس که اختیار و گزینشهای آدمی، مرحلهای از مراتب آن است، تعریف اختیار، اراده، آزادی، دیدگاه او در باب انسان مختار و رابطة اختیار با متعالی از جمله مواردی است که صدرا و یاسپرس را در فلسفهورزی به یکدیگر نزدیک میکند. این مقاله، با توصیف و تبیین بنیادیترین دیدگاههای این دو متفکر در باب مسألة پیچیدة اختیار انسان، سعی در یافتن شباهتها و تفاوتها و نقادی این دو سنت فلسفی دارد.
مقاله پژوهشی
امیر احسان کرباسی زاده؛ میثم محمد امینی
چکیده
گزارههای احتمالاتی دستة خاصی از گزارهها هستند که در گفتار روزمره و علمی استفادههای فراوان دارند. تحلیل مفهوم و تعبیر احتمال برای بررسی جایگاه این گزارهها در علم مسألهای اساسی است. تدقیق مفهوم احتمال و تعبیر آن برای فهم و ارزیابی محتوای گزارههای علمی ضرورت دارد. در این مقاله پس از معرفی دستگاه استاندارد اصل موضوعی احتمالات ...
بیشتر
گزارههای احتمالاتی دستة خاصی از گزارهها هستند که در گفتار روزمره و علمی استفادههای فراوان دارند. تحلیل مفهوم و تعبیر احتمال برای بررسی جایگاه این گزارهها در علم مسألهای اساسی است. تدقیق مفهوم احتمال و تعبیر آن برای فهم و ارزیابی محتوای گزارههای علمی ضرورت دارد. در این مقاله پس از معرفی دستگاه استاندارد اصل موضوعی احتمالات معرفی میگردد و پس از آن اشارة مختصری به تعابیر متفاوت احتمال خواهد شد. سه دستة اساسی از تعابیر احتمال وجود دارد: تعبیر منطقی، تعبیر ذهنی، تعبیر عینی (تمایلی). تعبیر ذهنی بهعنوان پایة بیزگرایی مورد توجه بیشتری قرار دارد. هدف اصلی در این مقاله بررسی تعبیر ذهنی احتمال است که طی آن، دو دسته استدلال در باب توجیه پیروی درجات باور از اصول نظریة احتمال مورد بررسی و نقد قرار میگیرد.
مقاله پژوهشی
مهدی عباس زاده
چکیده
این نوشتار بر آن است که به بررسی و تبیین آراء فیلسوف و متکلّم اسکاتلندی مَدرسی، یوهانس دنس اسکوتوس (1308-1266 م.) دربارة «معرفت» و مقایسة اجمالی آن با آراء معرفتی ابنسینا بپردازد. اسکوتوس ترجمة لاتین کتاب «الشفاء» ابنسینا را مطالعه کرده است و آنگونه که در ضمن این نوشتار مشاهده خواهد شد، افکار و آراء معرفتی ابنسینا بر آراء ...
بیشتر
این نوشتار بر آن است که به بررسی و تبیین آراء فیلسوف و متکلّم اسکاتلندی مَدرسی، یوهانس دنس اسکوتوس (1308-1266 م.) دربارة «معرفت» و مقایسة اجمالی آن با آراء معرفتی ابنسینا بپردازد. اسکوتوس ترجمة لاتین کتاب «الشفاء» ابنسینا را مطالعه کرده است و آنگونه که در ضمن این نوشتار مشاهده خواهد شد، افکار و آراء معرفتی ابنسینا بر آراء اسکوتوس در زمینة قوای ادراکی، فرایند ادراک، متعلّق طبیعی عقل، اقسام معرفت و مراتب یقین و... تأثیر بسیار داشته است. بهرغم اینکه هم اسکوتوس و هم ابنسینا در حوزة افکار فلسفی بهنحوی تحت تأثیر ارسطو و سنّت مشّاء هستند و بالطبع شباهتهای فراوانی در آراء این دو متفکر وجود دارد، لکن برخی تفاوتها نیز قابل طرح است. از این جهت میتوان آراء این دو متفکر را با هم مقایسه کرد چراکه زمینة منطقی برای چنین مقایسهای وجود دارد. البته باید توجه داشت که به هر حال، اسکوتوس در فضای فکری مسیحیت میاندیشد و ابنسینا در عالَم اسلامی، و این تفاوت فضا و فرهنگ را در هر مقایسهای همواره باید مد نظر داشت.
مقاله پژوهشی
حسین هرسیج؛ جلال حاجی زاده
چکیده
چون دموکراسی ماهیت پویا و زایایی دارد، بحث و بررسی در باب مبانی، آموزهها و تطور مفهومی آن همچنان ادامه دارد. پژوهش و تبیین علمینظریة دموکراسی رایزنانة هابرماس، و ارزیابی ِانعکاس، و نسبت مبانی فلسفی و معرفتشناختیاش با آن، هدفیست که پژوهشگر در این تحقیق دنبال میکند. پس سعی بر آن است که ضمنِ تجزیه و تحلیل الگوی دموکراسی هابرماس، ...
بیشتر
چون دموکراسی ماهیت پویا و زایایی دارد، بحث و بررسی در باب مبانی، آموزهها و تطور مفهومی آن همچنان ادامه دارد. پژوهش و تبیین علمینظریة دموکراسی رایزنانة هابرماس، و ارزیابی ِانعکاس، و نسبت مبانی فلسفی و معرفتشناختیاش با آن، هدفیست که پژوهشگر در این تحقیق دنبال میکند. پس سعی بر آن است که ضمنِ تجزیه و تحلیل الگوی دموکراسی هابرماس، از منظر رهیافت توصیفی-تحلیلی و مطالعة کتابخانهای، با کاویدن افکار و تشریح آراء و منظومة نظری هابرماس، مبانی و موازین دموکراسی و مؤلفههای برجسته و نظری آن ایضاح و تبیین شود. به باور دانش-پژوه، گفتمان دموکراسی مورد نظر هابرماس ریشههای فلسفی عمیقی دارد و جزئی از شالودة معرفتی و روششناسی معطوف به انگارة رهاییبخشی (Emancipation) به شمار میرود. از اینرو یافتههای تحقیق حاضر بیانکنندة آن است که آراء و اندیشههای سیاسی هابرماس متأثر و برخاسته از خوانش وی از مبانی فلسفی-اش بوده است.
مقاله پژوهشی
علی مرادخانی؛ پیمان پورقناد
چکیده
این مقاله در پی یافتن وجوه تمایز قضایای ترکیبی ماتقدم (که مقولات فاهمه در حکم بدانها ضروری هستند) از صرف تداعی صور نفسانی است. با تحلیل منطقی قضایای حاوی مقولات کانت، نشان میدهیم که مقولات وجهه نظر کیفیت و کمیت (به استثنای مقوله تمامیت) مفهومیذهنی که به تجربه در نمیآید، در بر ندارند و تنها معرف ساختارهای منطقی هستند - که تجربهگرایان ...
بیشتر
این مقاله در پی یافتن وجوه تمایز قضایای ترکیبی ماتقدم (که مقولات فاهمه در حکم بدانها ضروری هستند) از صرف تداعی صور نفسانی است. با تحلیل منطقی قضایای حاوی مقولات کانت، نشان میدهیم که مقولات وجهه نظر کیفیت و کمیت (به استثنای مقوله تمامیت) مفهومیذهنی که به تجربه در نمیآید، در بر ندارند و تنها معرف ساختارهای منطقی هستند - که تجربهگرایان نیز بر آن اذعان دارند - نه شروط ضروری حکم. مقولات وجهه نظر جهت به شرط معناداری تنها بهواسطة ذهن معنا مییابند نه از طریق تجربه. مقولة علت در احکام شرطی دقیقتر بررسی میشود و نشان داده میشود که دیدگاه تجربهگرایان با دیدگاه کانت از حیث ماهیت رابطة علی ناسازگار اما از حیث وجود خود رابطه بین پدیدارها، سازگار است. در این بین به مقولات جوهر و مشارکت به دلیل خارج شدن از بحث مورد نظر نمیپردازیم.
مقاله پژوهشی
فروزان راسخی؛ سمیه کلاهدوزان
چکیده
برهان جهانشناختی از جمله براهین اثبات وجود خداست که از زمان افلاطون تا کنون مورد توجّه فلاسفه بوده است. در این مقاله تقریرات جدید علّامه طباطبایی از این براهین، بهویژه از برهان علّت و معلول و برهان حرکت و محرّک مورد بررسی قرار گرفته و آراء ایشان در این زمینه با آراء ابنسینا مقایسه شده است. به این منظور، براهینی که ابنسینا در ...
بیشتر
برهان جهانشناختی از جمله براهین اثبات وجود خداست که از زمان افلاطون تا کنون مورد توجّه فلاسفه بوده است. در این مقاله تقریرات جدید علّامه طباطبایی از این براهین، بهویژه از برهان علّت و معلول و برهان حرکت و محرّک مورد بررسی قرار گرفته و آراء ایشان در این زمینه با آراء ابنسینا مقایسه شده است. به این منظور، براهینی که ابنسینا در این باب مطرح نموده است از آثارش اخذ و گزارش شده است و سپس در بررسی مقایسهای میان تقریرات علّامه و آراء ابنسینا، اخذ و اقتباسهای او از ابن-سینا و نیز تقریرات جدید او نسبت به ابنسینا تبیین شدهاند که در این مبحث نوآوریهای علّامه نسبت به ابنسینا قابل توجّه است و اکثر براهین علّامه در مرتبة بالاتری از اتقان و استواری نسبت به ادّلة ابنسینا قرار میگیرد.
مقاله پژوهشی
پروین نبیان
چکیده
مقالة حاضر در پی پاسخ دادن به این سؤال اساسی است که «حدّ معرفت انسان نسبت به حق تعالی چیست؟». در پاسخ به این سؤال اغلب اندیشمندان در اینکه متعلق معرفت حق تعالی ذات حق نیست، اشتراک نظر دارند امّا در عین حال شناخت حق تعالی را از طریق شناخت صفات خداوند امکانپذیر دانستهاند و در محدودة شناخت صفات، گروهی راه تشبیه و گروهی راه تنزیه ...
بیشتر
مقالة حاضر در پی پاسخ دادن به این سؤال اساسی است که «حدّ معرفت انسان نسبت به حق تعالی چیست؟». در پاسخ به این سؤال اغلب اندیشمندان در اینکه متعلق معرفت حق تعالی ذات حق نیست، اشتراک نظر دارند امّا در عین حال شناخت حق تعالی را از طریق شناخت صفات خداوند امکانپذیر دانستهاند و در محدودة شناخت صفات، گروهی راه تشبیه و گروهی راه تنزیه و گروهی بنابر ادعای خود راهی میان تنزیه و تشبیه برگزیدهاند. در این مقاله ضمن نقد این طرق و بیان ناکارآمدی هر یک از آنها در معرفت واقعی حق تعالی، این نکته بررسی می شود که صفات حق تعالی نیز به دلیل عینیتشان با ذات متعلق معرفت قرار نمیگیرد و بنابراین محدودة شناخت حق تعالی افعال اوست نه صفات او؛ به این معنا که معرفت نه به خود ذات یا صفات بلکه به فعلی که مظهر ذات و صفات حق تعالی است، تعلق میگیرد. بنابراین بالاترین معرفت به حق تعالی در معرفت بالاترین و کاملترین فعل او که شدیدترین ظهور حق در او تحقق پذیرفته، یعنی انسان کامل (که در رأس آن امام است) منطوی است. بنابراین شناخت حقیقی خداوند (در محدودة قابلیت انسان) که هدف از خلقت انسان نیز هست تنها در نتیجة سیر تکاملی و مظهریت صفات حق و رسیدن به مقام مخلصین و فعلیت عقل شهودی (و نهتنها عقل استدلالی) امکانپذیر است. آنکه بر اساس اعتقاد به وحدت وجود، به وحدت شهود رسیده است میتواند آینة تمامنمای حق شود و با وجود خویش (و نهتنها با زبان) حق تعالی را توصیف کند و خداوند نیز براساس آیة شریفة «سبحان الله عما یصفون الّا عباد الله المخلصین» (صافات/160-159) تنها به اینان اجازة توصیف خویشتن را داده است.