مقاله پژوهشی
محمد محمدرضایی؛ مصطفی حسینی گلکار
چکیده
بحث دربارة مقصود پاسکال از ارائة شرطیه هنوز به جواب مقبول همه نرسیده است! آیا پاسکال در پی ارائة یک برهان است و یا تنها میخواهد دعوتی به محفل انس خود نماید؟ آیا مخاطب او ملحد است و یا درصدد تقویت ایمان مسیحی است؟ ریشههای قبلی شرطیة پاسکال کجاست؟ در مقاله حاضر ضمن بررسی تأملات پاسکال و مهمترین شرحهای آن تا حد امکان کوشش شده است ...
بیشتر
بحث دربارة مقصود پاسکال از ارائة شرطیه هنوز به جواب مقبول همه نرسیده است! آیا پاسکال در پی ارائة یک برهان است و یا تنها میخواهد دعوتی به محفل انس خود نماید؟ آیا مخاطب او ملحد است و یا درصدد تقویت ایمان مسیحی است؟ ریشههای قبلی شرطیة پاسکال کجاست؟ در مقاله حاضر ضمن بررسی تأملات پاسکال و مهمترین شرحهای آن تا حد امکان کوشش شده است ابتدا گفتار او ایضاح و سپس با روشنتر کردن پرسشهای فوق، اقوال متعارض در این باره تبیین شود، لذا ابتدا قرائت دینی از معقولیت ارائه شده و سپس ضمن بررسی ریشههای تاریخی بحث و تحلیل پیشفرضها و مقدمات شرطیة پاسکال، با رجوع به اهم نقادیهای دربارة آن، وجوه تعارض برداشت از معقولیت مشخص شده و به برخی توسعهها و تحولاتی که در خلال این مباحث بهویژه دراندیشة معاصر پدید آمده، پرداخته شده است. مهمترین نتیجة بحث این است که بسیاری ایرادات وارد شده بر معقولیت پاسکال حاصل جدا کردن آن از مقدمات و مفروضاتش بوده است.
مقاله پژوهشی
حسن بلخاری
چکیده
حکمت شرقی و فلسفة یونانی در برخی از بنیادیترین مبانی نظری، وجوه مشترکی با هم دارند، همچون ایده و نظریة وحدت وجود که هم شاهبیت معانی در اوپانیشادها (بزرگترین کتاب حکمت هندو) است و هم در اندیشههای فلاسفة بزرگی چون هراکلیت (کاپلستون، 1368، 55)، افلاطون و فلوطین حضوری بارز دارد.1 سروپالی رادا کریشنان، متفکر بزرگ هندی، برخی از این اشتراکات ...
بیشتر
حکمت شرقی و فلسفة یونانی در برخی از بنیادیترین مبانی نظری، وجوه مشترکی با هم دارند، همچون ایده و نظریة وحدت وجود که هم شاهبیت معانی در اوپانیشادها (بزرگترین کتاب حکمت هندو) است و هم در اندیشههای فلاسفة بزرگی چون هراکلیت (کاپلستون، 1368، 55)، افلاطون و فلوطین حضوری بارز دارد.1 سروپالی رادا کریشنان، متفکر بزرگ هندی، برخی از این اشتراکات و تشابهات (همچون «نوس» و «آتمن») را در کتاب تاریخ فلسفة غرب و شرق مورد تأمل و تأکید قرار داده است (راداکریشنان،1382، 7). این اشتراک معانی در حوزة هنر و زیبایی نیز حضور دارد. بهعنوان مثال، «میمسیس» که بنیاد ایده و نظریة هنر در اندیشة یونانیان (بهویژه با رویکرد معنوی فلوطین) است، در هند با عنوان «سادرشیا» از نوعی سیر و سلوک معنوی در خلق آثار هنری حکایت دارد. این مقاله دو نظریة اصلی «میمسیس» و «سادرشیا» را در حوزة حکمت و فلسفة هنر مورد بحث قرار میدهد و از اشتراک نظری و معنوی هنر در دو تمدن یونانی و هندی با ابتنای بر مبانی حکمی بحث میکند، بهویژه که برخی محققان و متفکران، ارتباط و تأثیر و تأثر این دو تمدن در عرصة هنر را مورد بررسی و نقد قرار دادهاند؛ برای نمونه، آناندا کوماراسوآمی در مقالة «نفوذ یونان در هنر هندی»2
مقاله پژوهشی
محمد جواد صافیان؛ ناصر مومنی
چکیده
در تفکر جدید، آدمی به فاعل شناسا تبدیل شده است و جهان به امتداد صرف و متعلّق شناسایی. حاصل این تفکر، جدایی بین عالم و آدم و بیگانگی آدمی از جهان است. تلاش هیدگر آن است که بار دیگر بین جهان و انسان قرابتی را که تا پیش از دورة جدید وجود داشته است، احیا کند، چرا که از جمله مهمترین ویژگیهای دورة جدید، سوبژکتیویسم (اصالت فاعل شناسا) است که ...
بیشتر
در تفکر جدید، آدمی به فاعل شناسا تبدیل شده است و جهان به امتداد صرف و متعلّق شناسایی. حاصل این تفکر، جدایی بین عالم و آدم و بیگانگی آدمی از جهان است. تلاش هیدگر آن است که بار دیگر بین جهان و انسان قرابتی را که تا پیش از دورة جدید وجود داشته است، احیا کند، چرا که از جمله مهمترین ویژگیهای دورة جدید، سوبژکتیویسم (اصالت فاعل شناسا) است که خود باعث شده تا این بیگانگی معنایی مضاعف پیدا کند. لذا وی بهویژه در دورة متأخر تفکر خویش میکوشد تا با تأمل در معانی حقیقت، سکنی گزیدن، ساحت قدس، زبان و عالم بر این دوگانگی غلبه کند. عالم در نظر او واجد چهار وجه است: فانیان (انسانها)؛ قدسیان؛ آسمان؛ زمین. آدمی با فراخوانده شدن از سوی هستی در زمین، زیر آسمان و در قرب ساحت قدس سکنی میگزیند.
مقاله پژوهشی
حسین کلباسی اشتری؛ حسن احمدی زاده
چکیده
بحث از تناهی یا عدمتناهی زمان و مکان، از مهمترین مباحثی است که طی آن، تاریخ فلسفه، چه در مغربزمین و چه در عالم اسلام، با تاریخ دیدگاههای مختلف فیلسوفان و متکلمان گره خورده است. در میان فیلسوفان غربی، ارسطو نخستین کسی به شمار میرود که بحثی مفصل و مدون از تناهی و عدمتناهی مکان و زمان ارائه داده است، تا آنجا که او در کتاب «در ...
بیشتر
بحث از تناهی یا عدمتناهی زمان و مکان، از مهمترین مباحثی است که طی آن، تاریخ فلسفه، چه در مغربزمین و چه در عالم اسلام، با تاریخ دیدگاههای مختلف فیلسوفان و متکلمان گره خورده است. در میان فیلسوفان غربی، ارسطو نخستین کسی به شمار میرود که بحثی مفصل و مدون از تناهی و عدمتناهی مکان و زمان ارائه داده است، تا آنجا که او در کتاب «در آسمان» بحث از امر نامتناهی را مسألهای مهم و تعیینکننده در فهم حقیقت میداند. این بحث در عالم اسلام، بهویژه در آثار شیخ الرئیس ابنسینا به زبانی دیگر، اما با همان محتوا و رویکرد ارسطویی، و با ارائة براهینی شبیه به براهین ارسطو دربارة تناهی مکان و عدم تناهی زمان، دوباره مطرح گردید. آنچه در این جستار در پی واکاوی و بررسی تفصیلی آن هستیم ملاحظه و مقایسة آموزههای این دو فیلسوف بزرگ مشائی یعنی ارسطو و ابنسینا در باب تناهی مکان و عدم تناهی زمان است.
مقاله پژوهشی
یوسف شاقول؛ میثم سفید خوش
چکیده
نظریة عدالتِ جان راولز از هر حیث دارای ویژگیهای یک نظام جامع مفهومی است و مانند هر نظام مفهومی، دربرگیرندة روشی ویژه است که سرشت و کارکرد آن، تعیینکنندة محتـوای نظریة اوست. مفاهیم کانونیِ روششناسیِ نظریة عدالت را میتوان در ایدههای قراردادگرایی، وضع اولیه، حجاب جهل و تکنیک موازنة تأملی چکیده کرد. چیستی هر یک از این مفاهیم ...
بیشتر
نظریة عدالتِ جان راولز از هر حیث دارای ویژگیهای یک نظام جامع مفهومی است و مانند هر نظام مفهومی، دربرگیرندة روشی ویژه است که سرشت و کارکرد آن، تعیینکنندة محتـوای نظریة اوست. مفاهیم کانونیِ روششناسیِ نظریة عدالت را میتوان در ایدههای قراردادگرایی، وضع اولیه، حجاب جهل و تکنیک موازنة تأملی چکیده کرد. چیستی هر یک از این مفاهیم و نسبت آنها با هم و با مفاهیم مهم دیگری که در یک نظریة سیاسی اجتماعی مطرح میشود از جمله مهمترین پرسشهایی بوده که نظر تحلیل-گران نظریة عدالت را به خود جلب کرده است. دوورکین نسبت روششناسی راولز را با نظریات حقمحور، هدفمحور و وظیفهمحور و نیز دو الگوی طبیعی و سازنده بررسی کرده است. تامس نِیگل در عادلانه بودن نتیجة نهایی نظریهای که از روش خاص راولز حاصل میشود تشکیک کرده و دیوید هال با افسانهای خواندن روش راولز، امکان تحقق روش مذکور را مورد انتقاد خود قرار داده است.
مقاله پژوهشی
امیر نصری
چکیده
با توجه به اینکه کتاب مقدس مهمترین منبع شمایلنگاری مسیحی به شمار میرود و شمایلنگاری نیز به نوبة خود تفسیر بصری کتاب مقدس است، لذا توجه به رابطة میان شمایلنگاری مسیحی و تفسیر کتاب مقدس ضروری به نظر میرسد. این رابطه بهگونهای است که در پارهای موارد خودِ بازنمایی تصویری، در تفسیر متن کتاب مقدس نقشی فعالانه دارد و صرفاً تصویرسازی ...
بیشتر
با توجه به اینکه کتاب مقدس مهمترین منبع شمایلنگاری مسیحی به شمار میرود و شمایلنگاری نیز به نوبة خود تفسیر بصری کتاب مقدس است، لذا توجه به رابطة میان شمایلنگاری مسیحی و تفسیر کتاب مقدس ضروری به نظر میرسد. این رابطه بهگونهای است که در پارهای موارد خودِ بازنمایی تصویری، در تفسیر متن کتاب مقدس نقشی فعالانه دارد و صرفاً تصویرسازی منفعلانة متن نیست. از این حیث، برای فهم ادوار مختلف شمایلنگاری مسیحی توجه به گرایشهای تفسیری آن دوران نیز درخور توجه است. در این مقاله آراء تفسیری دو مکتب انطاکیه و اسکندریه بهاختصار ذکر میشود و بازتاب این آراء در هنر صدر مسیحیت (که از حیث تاریخی تقریباً با این دو مکتب مقارن است) مورد بررسی قرار میگیرد. همچنین تلاش میشود تا این رابطه را در نمونههای مختلف شمایلنگاری این دوران نشان دهیم و با رویکرد ادوار بعدی مقایسه کنیم.
مقاله پژوهشی
رضا علی نوروزی؛ مهدیه کاشانی
چکیده
این تحقیق به دنبال بررسی دیدگاه فلسفه هستیشناسی علامه طباطبایی و آثار و نتایج تربیتی آن است. در واقع هدف این پژوهش تبیین مسائل اساسی مربوط به ابعاد هستی از دیدگاه علامه طباطبایی و برخی از مهمترین آثار تربیتی آن در خصوص عناصر نظام تعلیم و تربیت است. روش کار در این مقاله به صورت توصیفی- تحلیلی و با مراجعه به منابع دست اول و منابع کتابخانهای ...
بیشتر
این تحقیق به دنبال بررسی دیدگاه فلسفه هستیشناسی علامه طباطبایی و آثار و نتایج تربیتی آن است. در واقع هدف این پژوهش تبیین مسائل اساسی مربوط به ابعاد هستی از دیدگاه علامه طباطبایی و برخی از مهمترین آثار تربیتی آن در خصوص عناصر نظام تعلیم و تربیت است. روش کار در این مقاله به صورت توصیفی- تحلیلی و با مراجعه به منابع دست اول و منابع کتابخانهای صورت گرفته است. در این مطالعه، ضمن تبیین دیدگاه هستیشناسی علامه یعنی رویکرد فلسفی که روش معرفتشناختی آن حاصل شناخت خدا، انسان و جهان است. با تشریح مقولههای مطرح در حوزه نگرش هستیشناسی مدنظر علامه طباطبایی، ارائه تعلیم و تربیت مرتبط با این مباحث به صورت یک چارچوب پیشنهادی در قالب اهداف، برنامه درسی و روشها مورد بحث قرار گرفته است. نتایج حاصل عبارتاند از: 1- اهداف شامل سطوح مختلف هدف غایی توحیدی و اهداف واسطهای اعتدالگرایی و همهجانبهگرایی میباشد. 2- برنامه درسی شامل توجه به مشخصات برنامه درسی، محتوی برنامه درسی، آسیبشناسی برنامه درسی و شعب علم میباشد. 3- روشهای تعلیم و تربیت شامل روشهای فردی و اخلاقی، روشهای علمی و روشهای اجتماعی میباشد.