مقاله پژوهشی
مژگان خلیلی؛ علی اکبر احمدی افرمجانی
چکیده
تفسیر کریپکی از پژوهشهای ویتگنشتاین، در دو بخشِ: «پاردوکسشکاکانه» و «راهحل زبانخصوصی» میگوید؛ محور پژوهشها را، یک «تناقضِ شکاکانۀ معناشناختی» گرهخورده با «پیروی از قواعد» میسازد و باید سایر مسائل مهماش را هم در همین راستا تفسیر کرد. مسئلۀ این پژوهش، تحلیل ناواقعگرایانه بودنِ تفسیرِ کریپکی ...
بیشتر
تفسیر کریپکی از پژوهشهای ویتگنشتاین، در دو بخشِ: «پاردوکسشکاکانه» و «راهحل زبانخصوصی» میگوید؛ محور پژوهشها را، یک «تناقضِ شکاکانۀ معناشناختی» گرهخورده با «پیروی از قواعد» میسازد و باید سایر مسائل مهماش را هم در همین راستا تفسیر کرد. مسئلۀ این پژوهش، تحلیل ناواقعگرایانه بودنِ تفسیرِ کریپکی از «معنا» از رهگذر تفسیر گرامر واژۀ «شکاکیت» است. کریپکی نشان میدهد «معنا» ناشی از نسبتی خاص است بین «زبان» و «واقعیت»،که طبق شرایط خاصی درون «صورت زندگی» هستند و نتیجه این که «معنا» در جریان زندگیِ عملی ما، ابعاد متنوع دارد و میتواند فقط در یکی از کاربردهایش به معنای متعین بهکار رود.
مقاله پژوهشی
نوش آفرین شاهسون؛ محمد جواد صافیان؛ غلامعلی حاتم
چکیده
نسبت بین هنر و حقیقت در تاریخ تفکر غرب لااقل از هنگام طرح مباحث نظری راجع به هنر از زمان افلاطون و ارسطو مطرح بوده است. در دوران جدید نیز فیلسوفان به این نسبت اندیشیدهاند. میدانیم که در دورۀ جدید و با تأسیس زیباییشناسی توسط بومگارتن بین حقیقت و هنر بهکلی جدایی و مفارقت حاصل شد و این مفارقت با کانت قطعیت پیدا کرد. اما پس از او ...
بیشتر
نسبت بین هنر و حقیقت در تاریخ تفکر غرب لااقل از هنگام طرح مباحث نظری راجع به هنر از زمان افلاطون و ارسطو مطرح بوده است. در دوران جدید نیز فیلسوفان به این نسبت اندیشیدهاند. میدانیم که در دورۀ جدید و با تأسیس زیباییشناسی توسط بومگارتن بین حقیقت و هنر بهکلی جدایی و مفارقت حاصل شد و این مفارقت با کانت قطعیت پیدا کرد. اما پس از او متفکرانی از جمله هگل کوشیدند بار دیگر بر نسبت هنر و حقیقت بیاندیشند. البته هگل بهصراحت به طرح نسبت هنر و حقیقت نپرداخته است، اما هنر را جلوهای از تجلیهای مطلق و مرتبهای از تحقق آن میداند. هنر اولین جلوۀ روح مطلق است. پرسش اصلی این مقاله این است که هگل به چه نسبتی بین هنر و حقیقت قائل است؟ درک و دریافت او از حقیقت چیست؟ و چگونه تلاش میکند با طرح نسبت بین هنر و حقیقت (البته با سبک و سیاق خود) بر جدایی کامل آن دو که با زیباییشناسی مدرن وقوع یافته است غلبه کند؟ شیوۀ این تحقیق تفسیری و تحلیل محتوا با تکیه بر آثار هگل و شارحان او و آثار سایر فیلسوفان (مرتبط با موضوع) است.
مقاله پژوهشی
مصطفی عابدی جیغه؛ محسن باقرزاده مشکی باف؛ محمد اصغری
چکیده
با توجه به جایگاه محوری «من اندیشنده» در فلسفۀ دکارت این پرسش پیش میآید که چگونه «من» به آزادی و خودآیینی دست مییابد و قانون جهان را با توجه به قانون عقلانی خویش بنا مینهد؟ دکارت به این پرسش، از طریق تمایز نهادن ساحت آگاهی از ساحت معرفتشناسی پاسخ میدهد. او در معرفتشناسی که سوژه به شناخت ابژههای مستقل اقدام میکند، ...
بیشتر
با توجه به جایگاه محوری «من اندیشنده» در فلسفۀ دکارت این پرسش پیش میآید که چگونه «من» به آزادی و خودآیینی دست مییابد و قانون جهان را با توجه به قانون عقلانی خویش بنا مینهد؟ دکارت به این پرسش، از طریق تمایز نهادن ساحت آگاهی از ساحت معرفتشناسی پاسخ میدهد. او در معرفتشناسی که سوژه به شناخت ابژههای مستقل اقدام میکند، بحث آزادی را قابل طرح میداند و آزادی سلبی و ایجابی را زمینۀ تحقق شناخت سوژه از ابژۀ مستقل اعلام میکند. دکارت در معرفتشناسی، آزادی را به واسطۀ اینکه خداوند ضامن شناخت آدمی است، با دگرآیینی قابل جمع میداند، اما او در ساحت آگاهی، با توجه به اینکه ابژۀ مستقل از سوژه را منتفی میسازد و ابژه را به درون سوژه فرو میکاهد و آن را حیثی از آگاهی مطلق قرار میدهد، دگرآیینی را که در ساحت آزادی وجود داشت از میان بر میدارد. بر این اساس، آگاهی با توجه به محوریتی که به دست میآورد نه تنها قانون خود، بلکه قانون جهان را نیز از درون خود بیرون میکشد و خودآیینی بنیاد هستی قرار میگیرد. اهمیت این موضوع هنگامی مشخص میشود که به نقش بنیادی فاعلیت حیث درون در به وجود آمدن فلسفۀ جدید پی برده باشیم. به این ترتیب، واضح است که فهم اندیشۀ جدید، بدون بررسی معنا و مفهوم آزادی و خودآیینی در اندیشۀ دکارت امکانپذیر نخواهد بود.
مقاله پژوهشی
سید علی کلانتری؛ مقداد قاری
چکیده
بنا بر نظریه هنجارمندیِ باور در معرفتشناسی، رابطهای هنجارین میان باور و محتوای آن باور وجود دارد. بر اساس یک صورتبندی مشهور از این رابطه، که آن را «هنجار دامنه کوتاه صدق» مینامیم: «شخص باید (به p باور داشته باشد) اگر و فقط اگر p صادق باشد». تمرکز ما در این مقاله، ناظر به نقش تبیینکنندگیِ این هنجار در رابطه با هنجارِ ...
بیشتر
بنا بر نظریه هنجارمندیِ باور در معرفتشناسی، رابطهای هنجارین میان باور و محتوای آن باور وجود دارد. بر اساس یک صورتبندی مشهور از این رابطه، که آن را «هنجار دامنه کوتاه صدق» مینامیم: «شخص باید (به p باور داشته باشد) اگر و فقط اگر p صادق باشد». تمرکز ما در این مقاله، ناظر به نقش تبیینکنندگیِ این هنجار در رابطه با هنجارِ شاهد است؛ یعنی اینکه «شخص باید (به p باور داشته باشد) اگر و فقط اگر شواهد برای صدق آن باور در دست داشته باشد»؛ هنجار اخیر را «هنجار دامنه کوتاه شاهد» مینامیم. بر اساس این نظر، شواهد بهطور مستقل ارزشمند نیستند، بلکه هنجارمند بودنِ آنها برای تولید باور ریشه در هنجار صدقی که در بالا ذکر شد دارد. به بیان دیگر، از آنجا که شواهد نوعاً دالِ بر صدق هستند و همچنین اینکه بر اساسِ هنجار صدق، باور بهصورت هنجارین توسط صدق مقید میگردد، لذا باور به صورت هنجارین توسط شواهد هم مقید میگردد. پس از تشریح این نظریه، ابتدا صورتبندی دیگری از هنجار صدق، یعنی «هنجار دامنه بلند صدق»، را به بحث خواهیم گذاشت که بر اساس آن «شخص باید (به p باور داشته باشد اگر و فقط اگر p صادق باشد)». ادعای اصلی ما که آن را بر اساس استدلالات فلسفی و سپس منطق تکلیف مستدل خواهیم کرد، آن است که هنجار دامنه بلندِ صدق نسبت به هنجار دامنه کوتاهِ صدق از توان تبیینی بهتری در رابطه با اتخاذ باور بر اساس شواهد (که آن را «هنجار دامنه بلندِ شاهد» خواهیم نامید) برخوردار است.
مقاله پژوهشی
حامد نظرپور
چکیده
یکی از موضوعات محوری در متون مقدس، حکمت است. یکی از کتب قانون ثانی در کتابمقدس، کتاب حکمت (یا حکمت سلیمان) است. توصیف حکمت در این کتاب بسیار شبیه توصیف کتاب دائودهجینگ از «دِه» است. هدف این مقاله بررسی حکمت در کتاب حکمت و ده در دائودهجینگ و مقایسۀ آنها است. این پژوهش به روش اسنادی و توصیفی-تحلیلی انجام میشود. حکمت و ده ...
بیشتر
یکی از موضوعات محوری در متون مقدس، حکمت است. یکی از کتب قانون ثانی در کتابمقدس، کتاب حکمت (یا حکمت سلیمان) است. توصیف حکمت در این کتاب بسیار شبیه توصیف کتاب دائودهجینگ از «دِه» است. هدف این مقاله بررسی حکمت در کتاب حکمت و ده در دائودهجینگ و مقایسۀ آنها است. این پژوهش به روش اسنادی و توصیفی-تحلیلی انجام میشود. حکمت و ده تجلی خداوند و دائو هستند. هر دو در امر خلقت موجودات و نجات آنها نقش اساسی دارند. انسان موظف به طلب و کسب حکمت و ده است. انسانی که حکمت و ده در او استقرار یابد، انسان کامل و حکیم است. به نظر میرسد حکمت و ده در این دو کتاب بر واقعیت مشترکی دلالت دارند. البته تفاوتهایی نیز وجود دارد. تفاوتها میتواند ناشی از تفاوت دو سنت دینی و تفاوت رویکرد این دو متن مقدس باشد.
مقاله پژوهشی
محمد جابری نصر؛ پروانه ولوی؛ مسعود صفایی مقدم؛ علیرضا حاجی یخچالی
چکیده
پرورش خلاقیت یکی از عالیترین اهداف نظامهای آموزشی است. اما ماهیت و چگونگی خلاقیت امری پیچیده و مبهم است. هدف این پژوهش آن بوده که تا حدودی این ابهام را برطرف کند. گادامر یکی از مهمترین فیلسوفان هرمنوتیک فلسفی است که فهم و شرایط امکان آن را مورد تأمل قرار داده است. در این پژوهش در چارچوب نظریۀ هرمنوتیک فلسفی گادامر یک تبیین جدید ...
بیشتر
پرورش خلاقیت یکی از عالیترین اهداف نظامهای آموزشی است. اما ماهیت و چگونگی خلاقیت امری پیچیده و مبهم است. هدف این پژوهش آن بوده که تا حدودی این ابهام را برطرف کند. گادامر یکی از مهمترین فیلسوفان هرمنوتیک فلسفی است که فهم و شرایط امکان آن را مورد تأمل قرار داده است. در این پژوهش در چارچوب نظریۀ هرمنوتیک فلسفی گادامر یک تبیین جدید از خلاقیت ارائه شده است. بر اساس این تبیین خلاقیت نوع خاصی از فهم دانسته شده، فهمی که در چارچوب نظریۀ گادامر معنا مییابد؛ لذا با بهکارگیری روش تحلیلی-استنباطی، ضمن تبیین دیدگاه گادامر دربارۀ فهم، خلاقیت بهعنوان اصیلترین نوع فهم و بهعنوان مصداقی از حکمت عملی مورد نظر گادامر، معرفی شده است. بر حسب این تبیین از خلاقیت، اصول راهنمای عمل مربیان برای پرورش خلاقیت عبارتند از: اصل پرورشپذیربودن خلاقیت، اصل آموزشناپذیر بودن خلاقیت، اصل اختصاصی بودن خلاقیت و اصل سنجشناپذیربودن خلاقیت. دلالتهای دیگر تربیتی که ناظر به هدف آموزش و پرورش، شکل نظام آموزشی، روش تدریس، برنامۀ درسی، یادگیری، ارزشیابی، انگیزش و روش تحقیق بود نیز استخراج گردید.