نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشگاه تربیت مدرس

2 دانشگاه گیلان

3 پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

چکیده

نحوه‌ای که امروزه از سنت پرسش می‌شود و در آن اندیشه می‌رود، بی‌بنیاد (groundless) است. بی‌بنیادی شاخصۀ دوگانۀ سنت یا تجدد است. در حالی که بنیاد اصیل، به‌واسطۀ تجربۀ دقیقۀ «نفی» بنیادی مغاکی/ عدمی است. رویکردهای بی‌بنیادی چون «هرمنوتیک رمانتیک، تاریخ‌گری، بنیادگرایی و سنت‌گرایی» سنت را امری سپری‌شده فهم می‌کند در حالی که «هرمنوتیک فلسفی، تاریخ‌مندی و سنت‌مندی» سنت را گذشته حاضر در اکنون می‌دانند. این رویکردها مستلزم قائل شدن به بنیاد و سرآغاز مغاکی/ عدمی و محدث، فهم زمان به‌مثابۀ تکرار گذشته در حال و وجود به‌مثابۀ وجودِ پیشِ‌دست و در نتیجه مبتنی بر وقت، نقد و احضار هستند. در سنت اسلامی نخستین جرقه‌های این مواجهه اصیل را می‌توان در نقد حقیقتِ آفاقی و سنتِ فرادست و تأکید بر کشف و شهود از سوی جریان تصوف و عرفان ردیابی کرد. عارفان حقیقت رویکرد خویش به سنت را «نقد» می‌دانستند که امری مقدم بر ارزیابی است و به فراخوانی وجودی حاضر اشاره دارد.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Negativity and the Critique of Tradition through Mystical Tradition

نویسندگان [English]

  • monireh taliehbakhsh 1
  • gholamhossein gholamhosseinzadeh 1
  • Alireza Nikouei 2
  • mehdi moinzadeh 3

1 Tarbiat Modares University

2 Guilan University

3 Institute for Humanities and Cultural Studies

چکیده [English]

The first trace of the critique of objective truth and the “present-at-hand” tradition can be found in Sufism and Mysticism. Mystics emphasize the outstanding role of uncovering and intuition which implies the desire to leave mediators in order to achieve the truth and reflects their creative approach toward tradition, which, while rooted in tradition, is seen as revival. They considered the truth of their approach to tradition as a Naghd/critique. Naghd, in common terms, is simply translated as the assessment of something. However, in the mystical tradition, it is prior to assessment and refers to calling something that is “ready to hand” existence. Today, the way through this tradition is being inquired about and though about is groundless. Groundlessness is the indicator of the dichotomy of tradition and modernity, whereas the original foundation through the experience of a moment of "negation" is an abyss/ the nothing foundation. This article will begin with two fundamental theoretical approaches in Western thought to understand the foundations of the mystic approach to tradition. The first approach is "Romantic Hermeneutics, Historicism, Fundamentalism, and Traditionalism," which comprehends tradition as it has been spent, and the second approach with titles such as "philosophical hermeneutics, historicity and traditionality" considers tradition as something present now. This article proves that both tradition and modernity adopt the same approach while the second approach implies a different perception of the foundation / beginning, time and existence.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Tradition
  • Mysticism
  • Negativity
  • Critique
  • Non-Existence
کتب مقدس.
آرنت، هانا. (1388). میان گذشته و آینده: هشت تمرین در اندیشه سیاسی، ترجمۀ سعید مقدم. تهران: اختران.
ابن جوزی، ابوالفرج (1367)، تلبیس ابلیس، ترجمه علیرضا ذکاوتی قراگزلو، تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
ابن عربی، محیی الدین (1329)، فتوحات المکیه، ج 1، دار احیاء التراث العربی، بیروت، دار صادر.
ابی نعیم، احمدبن عبدلله (۱۳۹۴)،حلیۀ الاولیاء و طبقات الاصفیاء، مطبعۀ السعادۀ.
احمدی، بابک. (1386). ساختار و تأویل متن. تهران: مرکز.
برتلس، یوگنی ادواردوویچ (1388)، تصوف و ادبیات تصوف، ترجمه سیروس ایزدی، تهران: امیرکبیر.
بنیامین، والتر. (1375). تزهایی دربارۀ فلسفۀ تاریخ، ترجمۀ مراد فرهادپور، ارغنون. شمارۀ 11 و 12، صص 317- 328.
پازوکی، شهرام. (1395)، حکمت مسیحی (مقایسه‌ای تطبیقی با حکمت اسلامی)، تهران: مؤسسۀ پژوهشی حکمت و فلسفه ایران.
پالمر، ریچارد ا. (1391)، علم هرمنوتیک، ترجمۀ محمد سعید حنایی کاشانی، تهران: هرمس.
تبریزی، شمس‌الدین محمد. (1391)، مقالات شمس تبریزی، تصحیح و تعلیق محمدعلی موحد، چاپ دوم، تهران: خوارزمی.
دریدا، ژاک. (1392)، گفت‌وگو با ژاک دریدا در هر «نه» یک «آری» وجود دارد، نیکهیل پادگوانکار، ترجمۀ محمدحسین واقف، شفقنا، روزنامه بهار. انتشار آنلاین دوشنبه، 26 فروردین 1392 .
ریکور، پل. (1379). «وجود و حقیقت»، ترجمه بابک احمدی، مهران مهاجر و محمد نبوی. در کتاب هرمنوتیک مدرن. تهران: مرکز.
ریکور، پل (1368). «رسالت هرمنوتیک»، ترجمۀ مراد فرهادپور و یوسف اباذری، فرهنگ، شماره 4 و 5، صص 263- 293 .
ژیژک، اسلاوی؛ (1384)، «سوژه حساس هگلی»، ترجمه مراد فرهادپور، در کتاب اسلاوی ژیژک: گزیده مقالات در نظریه، سیاست، دین، تهران: گام نو.
سراج، ابونصر. (1382)، اللمع فی التصوف، ترجمۀ مهدی محبتی، تهران: اساطیر.
سلمی، عبدالرحمن (1421)، حقایق التفاسیر، تحقیق سید عمران، جلد اول، لبنان: دارالکتب العلمیه.
سمعانی، شهاب‌الدین ابوالقاسم احمد بن ابوالمظفر منصور. (1384). روح الارواح فی شرح اسماء الملک الفتّاح، تصحیح و توضیح نجیب مایل هروی، چاپ دوم، تهران: علمی و فرهنگی.
عطار، فریدالدین محمد. (1386). تذکره الاولیاء، بررسی، تصحیح متن، توضیحات و فهارس دکتر محمد استعلامی، چاپ شانزدهم، تهران: زوار.
غزالی، ابی حامد محمد بن محمد. (1380). کیمیای سعادت، به کوشش حسین خدیوجم، تهران: علمی و فرهنگی.
فرهادپور، مراد. (1379). «چگونگی ساخته‌شدن مفهوم «سنت» در عصر جدید»، بیدار، صص 87- 96. شماره؟ دوره؟
کی‌یرکه‌گور، سورن آبو. (۱۳۸۶). «انفسی بودن حقیقت است»، سیری در سپهر جان (مقالات و مقولاتی در معنویت)، ترجمۀ مصطفی ملکیان، چاپ دوم، تهران: نگاه معاصر.
محاسبی، حارث بن اسد. (1420). الرعایه لحقوق الله، تحقیق عبدالرحمن عبدالحمید البرّ، مصر: دارالیقین.
مولوی، جلال‌الدین محمد. (۱۳۸۶). مثنوی معنوی، تصحیح توفیق سبحانی، چاپ ششم، تهران: روزنه.
مولوی، جلال‌الدین محمد. (1389). فیه ما فیه، تصحیح بدیع‌الزمان فروزانفر، تهران: امیرکبیر.
نفرّی، محمد بن عبدالجبار. (1417). المواقف، به تصحیح و اهتمام أرثر یوحنا أربری، قاهره: مکتبه المتنبی.
نویا، پل(1373). تفسیر قرآنی و زبان عرفانی. ترجمۀ اسماعیل سعادت. تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
واینسهایمر، جوئل. (1381). هرمنوتیک فلسفی و نظریه ادبی، ترجمۀ مسعود علیا، تهران: ققنوس.
واینسهایمر، جوئل.  (1383). متافیزیک چیست؟، ترجمۀ سیاوش جمادی، تهران: ققنوس.
هایدگر، مارتین. (1389)، هستی و زمان، ترجمۀ سیاوش جمادی، تهران: ققنوس.
هایدگر، مارتین. (1394)، سرآغاز کار هنری، ترجمۀ پرویز ضیاء شهابی، تهران: هرمس.
هایدگر، مارتین. (1395). مسائل اساسی پدیدارشناسی، ترجمه پرویز ضیاء شهابی، تهران: مینوی خرد.
هجویری، علی­بن عثمان. (1393)، کشف المحجوب، مقدمه، تصحیح و تعلیقات محمود عابدی، تهران: سروش.
همدانی، عین القضات (1386). تمهیدات، با مقدمه و تصحیح عفیف عسیران، چاپ هفتم، تهران: منوچهری.
Agamben, Giorgio. (2015). Pilate & Jesus, translated by Adam Kostko, California: Stanford.
Agamben, Giorgio. (2005). The Time that Remains- A Commentary on the Letter to the Romans, Stanford, California: Stanford University Press.
Alexander, W. M. (1966), Johann Georg Hamann: Philosophy and faith.
Bachelard, Suzanne. (1968). A Study of Husserl"s Formal and Transcendental Logic, Evanston: Northwestern University Press.
Gadamer, Hans.Georg. (1989). Truth and Method, Revised Translation by Joel weinsheimer and Donald.g. marshall, New york: Seabury Press.
Heidegger, Martin. (1999). Contribution to Philosophy (From Enowning), Trans by Parvis Emad & Kenneth Maly, India: Indian University Press.
Heidegger, Martin.  (1994). Basic Questions of Philosophy, Translated by Richard rojcewicz and Andre Schuwer, Bloomington and Indianapolis: Indiana University Press.
Husserl, Edmund. )1960(. Cartesian Meditations: An Introduction to Phenomenology, Trans byDorion Cairns, Springer Netherlands.
Liddell, H. G. and R. Scott. (1940). Greek-English Lexicon, Oxford: Clarendon Press.
Ricoeur, Paul. (1981). Hermeneutics and the Human Sciences Essays on Language, Action and Interpretation (,Edited, translated and introduced by John B. Thompson. United Kingdom: Cambridge University Press.
White, Carol J. (2005). Time and Death: Heidegger's Analysis of Finitude. Ed. Mark Ralkowski: Ashgate publishing Company.