نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
هیئت علمی دانشگاه امام صادق
چکیده
در میان قوای ادراکی نفس، حس مشترک وضعیت ویژهای دارد. ارسطو بیآنکه از آن تصویری ارائه دهد، کارکردهایی چون ادراک محسوسات مشترک و بالعرض و تشخیص وجوه تمایز میان اشیا و ادراک احساس را به آن نسبت میدهد. در حالی که ارسطو به صراحت تلقی از حس مشترک را به عنوان قوهای در کنار حواس پنجگانه رد کرده است، ابنسینا و پیروان او آن را به عنوان یکی از حواس باطنی مورد توجه قرار میدهند و برخی از نقشهای نفس را از او میدانند. فیلسوفان اسلامی به ویژه ابنسینا با رفع برخی ابهامات و بیان ادلهای برای اثبات وجود حس مشترک و برشمردن نقشهایی دیگر، نظریه ارسطو را تقویت نمودند. به نظر میرسد حس مشترک را حداکثر میتوان همچون مجمعی برای قبول و ادراک محسوسات به شمار آورد. این قوه به عنوان مرکز مدیریت یا رئیس حواس ظاهری عمل میکند، حواس را به کار میگیرد و سپس محسوسات را ادراک میکند. در این صورت، صدور هر نوع حکم باید کاری از سوی نفس یا قوه فکر قلمداد شود. با وجود آنکه مباحث نفسشناسی ارسطو و ابنسینا همواره مورد توجه خاص صاحبان اندیشه بوده است و هر یک از ایشان به سهم خود بر غنای این بحث افزودهاند، باید گفت که هنوز هم پرسشهایی درباره ارتباط و تعامل میان نفس، حواس ظاهری و حس مشترک و قوه فکر مطرح است که تنها با مطالعه دقیق مباحثی چون ادراک حسی، خیال و قوای نفس به نحوی شایسته وضوح مییابند.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Common Sense and its Perceptual Functions According to Aristotle and Ibn Sina
نویسنده [English]
- fatemeh sadegh zadeh ghamsari
چکیده [English]
Among the perceptual faculties of soul, common sense has a special place. Without giving a clear picture of it, Aristotle attributes functions such as perception of common sense impressions and sense impressions by accident and recognition of aspects of distinction between objects and comprehension of feeling to this faculty. Whereas Aristotle has clearly rejected common sense alongside the five senses, Ibn Sina and his followers regard it as one of the internal senses and attribute some of soul`s functions to it. Islamic philosophers, notably Ibn Sina, by removing certain ambiguities , putting forward reasons for proving it, and by enumerating other functions for it have reinforced Aristotle`s theory. It seems that common sense at most can be regarded as a vehicle for accepting and perceiving the sense impressions or the head of external senses; it employs the senses and then perceives the sense impressions. For this reason the act of issuing any judgment should be regarded as act by soul or attributed to the faculty of thinking. Despite the fact that the subject of knowing soul from Aristotle and Ibn Sina`s point of view have always attracted the attention of various thinkers and also each for his own part has done his best it enrich this subject, nonetheless it should be said that there are still questions that can be raised about the relation and interaction between soul, external senses, common sense and faculty of thinking that can only be illustrated properly by an exact study of subjects such as sense perception, imagination and faculties of soul.
کلیدواژهها [English]
- Soul
- Feeling
- internal senses
- common sense
- perceptual function
- Aristotle
- Ibn Sina