%0 Journal Article %T حس مشترک و نقش‌های ادراکی آن نزد ارسطو و ابن‌سینا %J حکمت و فلسفه %I دانشگاه علامه طباطبائی %Z 1735-3238 %A صادق زاده قمصری, فاطمه %D 2009 %\ 12/22/2009 %V 5 %N 20 %P 33-51 %! حس مشترک و نقش‌های ادراکی آن نزد ارسطو و ابن‌سینا %K نفس %K احساس %K حواس باطنی %K حس مشترک %K نقش ادراکی %K ارسطو %K ابن‌سینا %R 10.22054/wph.2010.5781 %X در میان قوای ادراکی نفس، حس مشترک وضعیت ویژه‌ای دارد. ارسطو بی‌آنکه از آن تصویری ارائه دهد، کارکرد‌هایی چون ادراک محسوسات مشترک و بالعرض و تشخیص وجوه تمایز میان اشیا و ادراک احساس را به آن نسبت می‌دهد. در حالی که ارسطو به صراحت تلقی از حس مشترک را به عنوان قوه‌ای در کنار حواس پنج‌گانه رد کرده است، ابن‌سینا و پیروان او آن را به عنوان یکی از حواس باطنی مورد توجه قرار می‌دهند و برخی از نقش‌های نفس را از او می‌دانند. فیلسوفان اسلامی به ویژه ابن‌سینا با رفع برخی ابهامات و بیان ادله‌ای برای اثبات وجود حس مشترک و برشمردن نقش‌هایی دیگر، نظریه ارسطو را تقویت نمودند. به نظر می‌رسد حس مشترک را حداکثر می‌توان همچون مجمعی برای قبول و ادراک محسوسات به شمار آورد. این قوه به عنوان مرکز مدیریت یا رئیس حواس ظاهری عمل می‌کند، حواس را به کار می‌گیرد و سپس محسوسات را ادراک می‌کند. در این صورت، صدور هر نوع حکم باید کاری از سوی نفس یا قوه فکر قلمداد شود. با وجود آنکه مباحث نفس‌شناسی ارسطو و ابن‌سینا همواره مورد توجه خاص صاحبان اندیشه بوده است و هر یک از ایشان به سهم خود بر غنای این بحث افزوده‌اند، باید گفت که هنوز هم پرسش‌هایی درباره ارتباط و تعامل میان نفس، حواس ظاهری و حس مشترک و قوه فکر مطرح است که تنها با مطالعه دقیق مباحثی چون ادراک حسی، خیال و قوای نفس به نحوی شایسته وضوح می‌یابند. %U https://wph.atu.ac.ir/article_5781_516b700e825eb42974aa6d44aa0fa7ff.pdf