نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی

چکیده

از نظر ارسطو اجزای کیفی تراژدی شامل میتوس (پیرنگ)، سیرت، گفتار (بیان)، اندیشه، منظر نمایش و آواز است. او سه جزء میتوسِ هر تراژدی را دگرگونی (peripeteia)، بازشناخت (Angenorsis)و واقعۀ دردانگیز/ فاجعه (catastrophe) برمی‌شمارد که سبب هلاک یا رنج قهرمان تراژدی می‌شود. ارسطو در نگرش منتقدانۀ خود به تراژدی در پی ‌یافتن شاخصه‌های فلسفی آن است. مطالعۀ تراژدی‌های یونان بوستان به ما نشان خواهد داد «امر تراژیک»، «حس تراژیک زندگی» یا «عنصر تراژیک» حاکم بر جهان تراژدی، قهرمانان تراژیک را در سیطرۀ خود قرار داده است. در این راستا با ارائۀ نظرات میشل ویینی، کلیفورد لیچ، ماکس شلر، جفری برتون، آرتور شوپنهاور، گئورگ لوکاچ، لوسین گلدمن، والتر کاوفمن، هاینتس کیندرمن، و ورنر یگر درصدد تبیین امر تراژیک به عنوان مهم‌ترین شاخصۀ فلسفی تراژدی برخواهیم آمد و آنگاه با توجه به نظرات جورج اشتاینر، گیلبرت موری، ورنر یگر، جرالد اِلس، و کلیفورد لیچ وجوه تراژیک در تراژدی‌های آیسخولوس را نشان خواهیم داد و درخواهیم یافت امر تراژیک به عنوان هسته و جوهرة اصلی تراژدی از سوی آیسخولوس راهی است برای رسیدن قهرمان تراژیک به شناخت تراژیک؛ یعنی «رنج بردن برای آموختن». و با «تحلیل فلسفی امر تراژیک» نشان خواهیم داد که تراژدی‌نویسان به تراژدی به عنوان فرمی نمایشی در زمینه‌ای دراماتیک می-نگریسته‌اند، یعنی زمینه‌ای که ارکسترا (صحنة نمایش) را همچون جهان تلقی می‌کند؛ جهان نمایش. همچنین تلاش خواهیم کرد تا آشکار سازیم تراژدی‌نویس، افزون بر جنبۀ دراماتیک، از منظر فلسفی هم به تراژدی نگریسته است و «امر تراژیک» در نگرش فلسفی، به محدودیت، فرجام ناگوار، زجر و رنج قهرمان تراژیک و دستیابی‌اش به فقدان و شناختی رنج‌آور معنا می‌شود؛ لذا دو انگارۀ تراژیک بودنِ جزئی جهان و تراژیک بودن کل جهان را در پایان بررسی و تحلیل خواهیم کرد.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Hamartia: The Philosophical Feature of Tragedy

نویسنده [English]

  • alireza mohammadi barchani

چکیده [English]

According to the Aristotelian tradition, a tragedy consists of several elements: mythos, character, diction, reflection, orchestra, and sound. Aristotle recognized three parts of the mythos in a tragedy: peripeteia, anagnorisis, and catastrophe. He, through his critical views about the essence of tragedy, searched for the philosophical features of tragedy more than the dramatic attributes. With reading the classic tragedians, we find that a fatal flaw (hamartia) leads to the downfall of a tragic hero. This paper details the matter by presenting the viewpoints of several thinkers and writers, and by doing so, reviews the tragic features in the classic tragedies of Aeschylus. The main issue in these dramas and writings is to dramatize a well-known man who represents the most profound sufferings and conflicts of humanity, both morally and metaphysically, and finally comes to a catastrophic end through some action of his own. But all of these lead him to a tragic, and hence, a "painful" knowledge. The tragedians, in addition to their dramatic attitude to the tragedy, had a philosophical presupposition and believed that the Orchestra is as a scene of the world; a play world. Thus, the tragic attitude of the whole world would be examined in this paper.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Tragedy
  • Hamartia
  • tragic knowledge
  • Aristotle
  • Aeschylus