نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجو دکترا فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه شهید چمران اهواز
2 دانشیارگروه علوم تربیتی،دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی،دانشگاه شهید چمران اهواز،اهواز،ایران.
3 استادیار گروه علوم تربیتی،دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی،دانشگاه شهید چمران اهواز،اهواز،ایران.
4 استاد گروه علوم تربیتی،دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی،دانشگاه شهید چمران اهواز،اهواز،ایران.
چکیده
فیشته در فلسفه متأخرش با مبنا قراردادن خدا در مقام معیار امر اخلاق، میخواهد یک پیوندی میان اخلاق و بیلدونگ شکل دهد که باعث تعالی و شکوفایی افراد در زندگی شود. فیشته برای رهایی از ثنویت دکارتی و برخلاف اسپینوزا که جوهر همه چیز را طبیعت درنظر میگیرد، خدا یا واحد را وجود نابی میداند که با نوری که بر هستی میتاباند زندگی را در عالم پدیدار می-کند. درواقع برای فیشته خدا در برونشدگی خود نوری بسیط است که این نور میتواند در عین مطلق بودن زندگی و هارمونی را در هستی آشکار کند. اساساً فیشته متأخر زندگی و وحدت شکل گرفته در عالم را وابسته به خدا یا همان نور ناب میداند. درنتیجه اگر انسانها در زندگی میخواهند همانند واحد در وحدت قرار گیرند باید بهوسیله یک بیلدونگ به اتحاد برسند که محور آن امر اخلاقی است. در اصل ایجاد وحدت فراگیر و فهم خدا در مقام معیار امر اخلاقی و خالق زندگی دو رسالت اصلی انسان در فلسفه متأخر فیشته است.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
God as the criterion of morality and its relationship with the concept of Bildung In Fichte's later thought
نویسندگان [English]
- Farzad Kiani 1
- parvaneh Valavi 2
- Sayyid Jalal Hashemi 3
- Masoud SafaieMoqaddam 4
1 PhD student in Education Philosophy, Chamran University, Ahvaz
2 -Associate Professor in the Department of Educational Sciences, the Department of Educational Sciences and Psychology, Shahid Chamran University of Ahvaz, Ahvaz, Iran.
3 Assistant Professor in the Department of Educational Sciences, Department of Educational Sciences and Psychology, Shahid Chamran University of Ahvaz, Ahvaz, Iran.
4 Professor in the Department of Educational Sciences, the Department of Educational Sciences and Psychology, ShahidChamran University of Ahvaz, Ahvaz, Iran.
چکیده [English]
Fichte, in his later philosophy, by establishing God as the criterion of morality, wants to form a link between morality and Bildung, which will lead to excellence and prosperity in people's lives. In order to get rid of Cartesian dualism and unlike Spinoza, who considers nature to be the essence of everything, Fichte considers God or "one" to be a pure existence that manifests life in the world with the light it shines on existence. In fact, for Fichte, God is seen in the emanation of that simple light that can reveal life and harmony in existence while being absolute. Basically, late Fichte considers the life and unity formed in the world to be dependent on God or absolute light. As a result, if people want to be united as "one" in life, they must achieve unity through a bildung, whose axis is morality. In principle, the creation of comprehensive unity and the understanding of God as the criterion of morals and the creator of life are two main vocation of man in Fichte's late philosophy. The main goal of the article is to clarify to what extent Fichte's ontological turn from the centrality of subjectivity to God was influential in his redefinition of the concept of bildung as a universal unity.
کلیدواژهها [English]
- God
- Moral
- Bildung
- infinity
- light