نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری فلسفه ، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
2 دانشیار فلسفه، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
3 دانشیار فلسفه، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
چکیده
هیدگر ذات هنر را در کار نشاندن حقیقت میداند و معتقد است آنچه هنر را به عنوان هنرِ (اصیل) ممکن میکند، ذات هنر است. به باور او هنر که روزگاری - در یونان باستان- با تحقق حقیقت پیوند داشت و از اینرو، از امکان وجودی برخوردار بود، با آغاز عصر متافیزیک و طی چندین مرحله، پیوند خود را با ذاتش گسسته و از امکان وجودی دور شده است. به عبارتی هیدگر جدایی هنر از ذاتش را نه ناگهانی و یکباره، بلکه آرام آرام و تدریجی میداند؛ روندی که به اعتقاد او با تلقی هنر به مثابة میمسیس توسط افلاطون و ارسطو آغاز شد و در ادامه، به تلقی هنر به مثابة تجربه زیباشناختی در دوران متقدم عصر جدید انجامید. اما وی جدایی کامل هنر از ذاتش را مربوط به دوران متأخر عصر جدید یعنی زمانه ما میداند؛ زمانهای که در آن، هنر به اشتغالات هنری فروکاسته شده و شأنی همانند صنعت پیدا کرده است. به عقیده هیدگر رانده شدن هنر به قلمرو صنعت در این عصر موجب شده است تا هنر اصیل، بیش از هر عصر دیگری، از امکان وجودی خود دور شود.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Heidegger and Diminishing of Art Dignity in Our Age
نویسندگان [English]
- Marjaneh Souzankar 1
- Mohammadreza Rikhtegaran 2
- Shamsolmolouk Mostafavi 3
1 Ph.D. Student in Philosophy, Science and Research Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran.
2 Associate Professor of Philosophy, University of Tehran, Tehran, Iran.
3 Associate Professor of Philosophy, North Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran.
چکیده [English]
Heidegger believed that the essence of Art is the manifestation of unconcealment and he believed that what makes possible Art as Genuine Art is the essence of Art. He believed that Art in ancient Greece was linked to the realization of unconcealment and possessed by the possibility of existence, but with the onset of the metaphysical age and over several stages, its connection with its essence has been disrupted and strayed from the possibility of existence. In other words, Heidegger considers the separation of Art from its essence, not suddenly, but slowly and gradually. This process began from Mimesis in Plato’s and Aristotelian ideas and continued to the concept of Aesthetics Experience in the early modern era. But he attributes the complete separation of Art from its essence to the later era of the modern age, a period when art has diminished to Artistic Occupations and has found itself as Technic. In his view, driving art into the realm of Technic has caused that genuine art departs from the possibility of existence.
کلیدواژهها [English]
- Art
- Unconcealmeant
- Mimesis
- Aesthetics
- Technic