فلسفه
تناظر سخن با عالم هستی از دیدگاه ملاصدرا

مجید صادقی حسن آبادی؛ نجمه لب خندق

دوره 19، شماره 76 ، دی 1402

https://doi.org/10.22054/wph.2023.60384.1969

چکیده
  زبان پدیده‌ای به‌ظاهر ساده ولی درعین‌حال بسیار پیچیده است. زبان شناسان همواره سعی در شناخت چیستی زبان و ارائه تعریفی از آن داشته‌اند. از بین حکما، ملاصدرا نگاهی وجود شناسانه به سخن دارد و با تکیه‌بر نظام حِکمی خود، زبان را با استفاده از مبانی اصالت وجود، تشکیک وجود و حرکت جوهری تعریف می‌کند. هدف از این مقاله ارائه تبیین توصیفی-تحلیلی ...  بیشتر

رابطه عاطفه و جزء عقلانی نفس ازنظر ارسطو

مژگان محمدی

دوره 18، شماره 69 ، فروردین 1401، ، صفحه 169-197

https://doi.org/10.22054/wph.2022.48613.1792

چکیده
  جایگاه عواطف در اندیشه ارسطو اغلب با نظریه وی درباره ضعف اراده شناخته می‌شود؛ لیکن مطالعه آثار وی نشان می‌دهد که عواطف نقش گسترده‌تر و پیچیده‌ای در فعالیت‌های ذهنی دارند. ازنظر او بین عواطف و دیگر کارکردها و فعالیت‌های ذهنی رابطه عمیق و دوسویه‌ای وجود دارد؛ به این نحو که هم عواطف بر کارکردهای جزء عقلانی نفس تأثیرگذار است و هم ...  بیشتر

جایگاه احساس و تخیل در نظام فکری دکارت

عزیزه زیرک باروقی؛ سید مصطفی شهر آیینی

دوره 10، شماره 40 ، دی 1393، ، صفحه 99-116

چکیده
  مبحث مربوط به احساس و تخیل در نظام فکری دکارت بسیار مهم است. او در «تأمل دوم» احساس و تخیل را به‌عنوان حالات آگاهی و بدون اینکه به متعلق خارجی مربوط شوند، ذیل حالات من اندیشنده طبقه‌بندی می‌کند. سپس در «تأمل ششم» برای اثبات من جسمانی از این دو قوه یاری می‌جوید و آن‌ها را به‌عنوان قوایی معرفی می‌کند که تحقق آن‌ها نیازمند ...  بیشتر

نتایج و لوازم معرفت‌شناختی انکار زبان خصوصی

محمد علی عبداللهی؛ فاطمه فرهانیان

دوره 7، شماره 27 ، مهر 1390، ، صفحه 103-120

https://doi.org/10.22054/wph.2011.5833

چکیده
  یکی از مسائل فلسفی بسیار مهم و بدیعی که ویتگنشتاین در دورۀ متأخر فکر خود، در کتاب پرنفوذ «تحقیقات فلسفی» عرضه کرده، مسئلۀ زبان خصوصی است. این مسئله از چنان اهمیتی برخوردار است که حتی می‌توان گفت معرفت‌شناسی دورۀ معاصر یکسره متأثر از آن است. به اعتقاد ویتگنشتاین، تنها راه برون‌رفت از شکاکیت معرفت‌شناختی و زبان‌شناختی، انکار ...  بیشتر

بررسی انتقادی شأن علین در فلسفه دکارت (نگاهی تطبیقی در مبحث ادراکات)

سیدصدرالدین طاهری

دوره 2، شماره 8 ، دی 1385، ، صفحه 43-56

https://doi.org/10.22054/wph.2007.6681

چکیده
  رنه دکارت بنیانگذار فلسفه جدید غرب در قرن هفدهم میلادی، فلسفه خود را براساس شک دستوری و گذشتن از همه باورهای پیشین خود بنیان نهاد و به تدریج با تکیه بر یک شهود غیرقابل انکار یعنی «می‌اندیشیم» کوشش کرد تا فلسفه‌ای را بنیاد دهد که از آغاز تا انجام خود یقینی باشد. ارزش انقلابی نخستین گام دکارت قابل انکار نیست ولی ممکن است برخی گام‌های ...  بیشتر