ملیحه ابویی مهریزی
چکیده
مقاله حاضر پاسخی به این پرسش اساسی است که چرا زبان نزد افلاطون از اهمیت فراوانی برخوردار است. او در محاورههای متعددی مانند ثئایتتوس و سوفیست، به این موضوع میپردازد؛ و در کراتولوس «زبان» جنبة محوری مییابد. همچنین میان زبان و مابعدالطبیعة افلاطون ارتباط ناگسستنی وجود دارد. بنابرایندر این مقاله ارتباط بین زبان و مابعدالطبیعة ...
بیشتر
مقاله حاضر پاسخی به این پرسش اساسی است که چرا زبان نزد افلاطون از اهمیت فراوانی برخوردار است. او در محاورههای متعددی مانند ثئایتتوس و سوفیست، به این موضوع میپردازد؛ و در کراتولوس «زبان» جنبة محوری مییابد. همچنین میان زبان و مابعدالطبیعة افلاطون ارتباط ناگسستنی وجود دارد. بنابرایندر این مقاله ارتباط بین زبان و مابعدالطبیعة افلاطون نیز واکاوی میشود. ادعای محوری این که این پیوند چنان عمیق است که میتوان گفت کل دیدگاه افلاطون دربارة زبان حول دیدگاه وی درباب هستیهای واقعی، یعنی مُثُل، شکل میگیرد؛ و بر همین اساس است که به نقادی دیدگاههای رایج زمان خویش دربارة زبان، مانند قراردادگرایی و طبیعتگرایی، میپردازد. به عبارت دیگر، افلاطون ضمن تحلیل دو موضع متقابلِ قراردادگرایی و طبیعتگرایی نشان میدهد که نمیتوان از طریق مطالعۀ نامها به کشف طبیعت چیزها نائل شد.
یوسف شاقول؛ میثم سفید خوش
چکیده
نظریة عدالتِ جان راولز از هر حیث دارای ویژگیهای یک نظام جامع مفهومی است و مانند هر نظام مفهومی، دربرگیرندة روشی ویژه است که سرشت و کارکرد آن، تعیینکنندة محتـوای نظریة اوست. مفاهیم کانونیِ روششناسیِ نظریة عدالت را میتوان در ایدههای قراردادگرایی، وضع اولیه، حجاب جهل و تکنیک موازنة تأملی چکیده کرد. چیستی هر یک از این مفاهیم ...
بیشتر
نظریة عدالتِ جان راولز از هر حیث دارای ویژگیهای یک نظام جامع مفهومی است و مانند هر نظام مفهومی، دربرگیرندة روشی ویژه است که سرشت و کارکرد آن، تعیینکنندة محتـوای نظریة اوست. مفاهیم کانونیِ روششناسیِ نظریة عدالت را میتوان در ایدههای قراردادگرایی، وضع اولیه، حجاب جهل و تکنیک موازنة تأملی چکیده کرد. چیستی هر یک از این مفاهیم و نسبت آنها با هم و با مفاهیم مهم دیگری که در یک نظریة سیاسی اجتماعی مطرح میشود از جمله مهمترین پرسشهایی بوده که نظر تحلیل-گران نظریة عدالت را به خود جلب کرده است. دوورکین نسبت روششناسی راولز را با نظریات حقمحور، هدفمحور و وظیفهمحور و نیز دو الگوی طبیعی و سازنده بررسی کرده است. تامس نِیگل در عادلانه بودن نتیجة نهایی نظریهای که از روش خاص راولز حاصل میشود تشکیک کرده و دیوید هال با افسانهای خواندن روش راولز، امکان تحقق روش مذکور را مورد انتقاد خود قرار داده است.