نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استاد دانشگاه اصفهان

چکیده

با اینکه هگل هیچگاه عظمت فکری کانت را نادیده نگرفته و او را به بزرگی یاد می کند ولی به طور مستقیم و غیرمستقیم به نقد افکار کانت پرداخته و معتقد است که فیخته اصول فکری کانت را به شکل و قالبی انتزاعی ارائه می‌دهد. وی اصطلاحاتی که کانت در فلسفه خود مورد استفاده قرار داده را مخدوش و روش فلسفی او را به نوعی روش روانشناختی می‌داند تا روشی فلسفی. فلسفه کانت از نظر هگل فلسفه جامعی است دربارة فاهمه و پیش درآمدی مناسب برای فلسفه است. فلسفه طبیعت کانت رضایت بخش نیست و نامتناهی بودن زمان و مکان معقول به نظر نمی‌رسد.
این نکته نیز گهگاه مورد انتقاد هگل قرار می‌گیرد که کانت اعتبار شناخت را با شناختن قوای آن منوط می‌کند همانند کسی که قبل از رفتن در آب می‌خواهد شنا کردن را فراگیرد. کانت، از نظر هگل، با شیوه‌ای تجربی به شرح عقل می‌پردازد و حدود و قغور آن را مشخص می‌نماید، شیوه‌ای که خود عقل در آن نقشی ندارد و جای آن خالی است. به‌طور کلی هگل واژه‌های کانت همچون Noumenon را بی‌معنا، نقد خرد ناب او را فاقد نتیجه معقول، فلسفه اخلاق وی را صورتی بی‌محتوا و فلسفه، دین او را ذهنی و فاقد هرگونه موضوع عینی معرفی می‌نماید. این نکته که هگل تا چه حد در نقدهای خود در این زمینه توفیق یافته، نیاز به مقالات متعددی دارد که ما در این مقاله تنها به نقد هگل در مورد تلقی کانت از مفهوم عقل، جدایی آن از دین باوری و تناقضات ناشی از نظریه او درباره‌ی شیء فی‌نفسه می‌پردازیم و بیان موارد دیگر را به زمان مقتضی می‌سپاریم.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Kant's Critique of Hegel's analysis

نویسنده [English]

  • mehdi dehbashi