نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
هیئت علمی دانشگاه تهران
چکیده
پس از آنکه آدمی پای به عالم هستی نهاد، همزمان دو مقولة مهم و اساسی بهنام دین (یا ماوراء طبیعت) و دولت (طبیعت یا دنیا) توجه وی را به خود واداشت. از آن بهبعد، این دو موضوع و دامنة شمول هریک از این مقولات مهمترین مباحثی بودهاند که در طول اعصار و قرون متمادی همواره محل نزاع و اختلاف بشر بوده است. این نزاع و درگیریها در طول تاریخ دارای سه صورت کلی بوده است: واگرایی و معاندت کامل دین و دولت؛ همگرایی و معاضدت کامل؛ و استیلا و غلبة یکی بر دیگری، بهگونهای که آن دیگر تابع این یک بوده است. این مقاله در آغاز نگاهی مختصر خواهد داشت به مراحل تطور اندیشة دینی هگل و نیز دیدگاه وی در باب دولت؛ سپس به نقد و بررسی نظرگاه هگل در این زمینه میپردازد. در مورد بخش نخست، ملاحظه خواهیم کرد که نمیتوان هگل را فیلسوفی ضد دین، طرفدار مطلق نظریة جدایی دین از سیاست و مدافع دولت توتالیتر قلمداد کرد، اگرچه او در نهایتْ دین را بهمثابه ابزاری در خدمت دولت و مایة بقاء و استمرار آن میداند. همچنین در بخش پایانی ملاحظه خواهیم کرد که بهرغم اینکه نظرگاه «دولت ارگانیکی» که وی بهمنظور حل پارادکس آزادی و اطاعت ارائه میکند، در مقایسه با دیدگاه مکانیستی هابز و لاک در نظریة قرارداد اجتماعی و نیز در مقایسه با دیدگاه پیروان مذهب اصالت فایده در عرصة سیاست (میل و بنتام)، گامی روبهجلوست؛ بااینحال، اولاً هیچمانعی برسرراه گرایش به استبداد و دیکتاتوری حکومت پادشاهی مشروطة موردنظر وی نیست و ثانیاً ازآنجاکه او درنهایت دین را چونان ابزاری در خدمت دولت میداند، هنوز در نظام فکری وی این نزاع و چالش دیرینه میان حدود و قلمرو دین و دولت باقی است.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Relationship between State and Religion in Hegel’s Philosophical System
نویسنده [English]
- hasan mehrnia
چکیده [English]
Religion and State from the beginning of world's history were two important issues which have occupied human mind. For a long time, there has been a dispute about the relationship between them. In this quarrel, we can find three main views: isotropy, divergence, and ascendancy of one of them to the other. In this paper, we have a brief look on Hegel’s political and religious thoughts and his turning in his viewpoints. Then we examine and criticize his opinions about politics and religion. Further, we should notice that although he regards religion only as an instrument in the hands of the state, we are not allowed to regard him as an atheist philosopher or as an adherent of separation between state and religion. At the end of the paper, we find that although the theory of “organic state” which Hegel suggests for solving the “paradox of liberty and submission” is a growth head way in comparison with “mechanical view” of Lock and Hobbes about the social contract and with Benthamian utilitarianism, but firstly, there is no restriction against becoming his constitutional monarchy to a kind of dictatorship and secondly, as he finally regards religion as a servant for the state, the relationships between state and religion remains unsolved in his philosophical system.
کلیدواژهها [English]
- Religion
- State
- Liberty
- Rationality
- consciousness
- christianity