نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
هیئت علمی دانشگاه امام خمینی
چکیده
یکی از پرسشهای اساسی در منطق این است که چرا ارسطو به «منطقِ شرطی» نپرداخته است؟ او که به عنوان مدوّن منطق شناخته میشود چگونه ممکن است به این بحث مهم توجهی نداشته باشد؟ آیا این بیتوجهی فقط یک غفلت است یا عمدی است و ارسطو دلیلی برای آن دارد؟ ما در این مقاله پس از بررسی منطق شرطی (قضایا و قیاسهای شرطی) از دیدگاه رواقیون و بیان اهمیت آن نزد منطقدانان جدید، به مبانی نظری و فلسفی دو نظام منطق حملی و شرطی میپردازیم. با مطالعۀ فلسفۀ ارسطو و با توجه به دیدگاه خاص او در مورد مقولات و اندراج اشیا در مقولات دهگانه، معلوم میشود که ارسطو دارای تفکری ذاتگرا بوده و این امر با تفکر تجربهگرای رواقیون کاملاً متفاوت است؛ زیرا در اندیشۀ فلسفی رواقیون به قوانین خارجی اشیا توجه میشود و نه به ذات یا ماهیت آنها. بنابراین، رواقیون از منطق حملی عدول کرده و به منطق شرطی پرداختهاند زیرا چنین نگرشی به موجودات اقتضای نظامی اندراجی و حملی را ندارد؛ همچنانکه با نگاه مقولهای به موجودات عالم نمیتوان به صورت شرطی و باتردید و تعلیق سخن گفت. به عبارت دیگر، با توجه به مبانی فلسفی و معرفتشناختی ارسطو نمیتوان منطق شرطی را پذیرفت. به همین دلیل ارسطو در آثار خود وارد بحث دربارۀ قضایا و قیاسهای شرطی نشده است، در حالی که نحلۀ مگاری پیش از او به این مباحث پرداخته بودند و پس از او نیز این بحث توسط رواقیون به طور جدی دنبال شده است چرا که با هستیشناسی آنان سازگارتر بود.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Conditional Logic and its Philosophical Bases
نویسنده [English]
- reza rasuli sherbayani
چکیده [English]
It is one of the basic questions of the Logic that why Aristotle has not dealt with conditional logic. How has the very originator of logic not paid any attention to such an important topic? Has this carelessness been some kind of ignorance or has it been deliberated and Aristotle has had good reasons for that? In this article, after having examined the conditional logic (conditional syllogism and proposition) from the stoics’ point of view and explaining its significance for modern logicians, theoretical and philosophical bases of the two systems of predicative and conditional logic have been discussed. With studying Aristotle’s philosophy and having in mind his specific views regarding categories and the insertion of the things in The Ten Categories we can conclude that Aristotle has had an essence-based way of thinking and this is completely different from empirical thinking of the stoics, because stoics deal with external laws of the things in their philosophical thinking, rather than with essence and nature of the things. Therefore, the stoics have deviated from the predicative logic and have focused on conditional logic, because this kind of viewing the beings does not have the necessities of an insertion and predicative system. In the same way that, we cannot speak conditionally and dubiously with a class-based look at the world's beings. In other words, regarding Aristotle's philosophical and ontological bases, we cannot accept conditional logic. For this reason, Aristotle has not entered discussing conditional syllogism and proposition in his works, whereas Megara school have dealt with these discussions before Aristotle, and after him this discussion has been seriously followed by the stoics, because it has been more compatible with their ontology.
کلیدواژهها [English]
- predicative logic
- conditional logic
- philosophy of logic