نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی

2 هیئت علمی دانشگاه اصفهان

چکیده

جان راولز نظریه عدالت خویش را اساسا در تقابل مستقیم با نظریه فایده گرایی شکل داده است زیرا معتقد است فایده گرایی آماده است تا آزادی و عدالت را برای تامین منفعت و سعادت افراد جامعه قربانی کند. راولز به منظور ارائه نظریه ای که از آفات فایده گرایی و به ویژه فردگرایی افراطی آن بری باشد ضروری می بیند تا راهکارها و مفاهیم اساسی فلسفه حق هگل را از نو مورد بازخوانی قرار دهد زیرا هگل نیز در زمانه خود و در رویارویی با اندیشه های متفکران دوره روشن اندیشی، درگیر معضلاتی مشابه مشکلات موجود در فایده گرایی بوده است. در واقع راولز استفاده از نگرش هگلی را برای تبیین نظریه عدالت و مفاهیم اساسی آن مفید می داند. مقاله حاضر در پی آن است تا اولا نشان دهد که راولز چگونه برای تامین هدف مذکور روایتی ویژه از مهمترین عناصر فلسفه حق هگل ارائه داده و سمت و سوی آن را منطبق با جریان لیبرالیسم معرفی کرده است. او در این راستا دو نوع از لیبرالیسم را از هم تمییز داده و نظریه خود را همراه با اندیشه کانت و هگل از مصادیق نوع واحدی از آنها بر می شمارد. دوم اینکه به نظر می رسد راولز به منظور نیل به مطلوب خویش ناگزیر بوده است تا به رغم اذعان اولیه خویش مبنی بر کانتی بودن نظریه اش دست کم در برخی از موارد اساسی، از نگرش کانتی روی گردانده و به جانب نگرش هگلی روی آورد. تبیین و استدلال وجوه اساسی این گشت فکری هدف دیگر مقاله حاضر را شامل می شود.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

The Relation of Rawls' A Theory of Justice to Hegel's Philosophy of Right

نویسندگان [English]

  • meysam sefid khosh 1
  • yousef shaghol 2

1

2

چکیده [English]

John Rawls has delineated his "A theory of Justice" fundamentally in contrast with the utilitarianism, because he thinks that utilitarianism is ready to sacrifice the freedom and justice for the common people's utility and happiness. To present a theory which could be far from any vitiations of utilitarianism and its extremist individualism, Rawls found that it must be necessary to review the functions and the essential notions of Hegel's Philosophy of Right once again, since Hegel himself in confront with the ideas of the thinkers of Enlightenment Age had been concerned with the same problems in the utilitarianism, too. In fact, Rawls appreciates the advantage of Hegel's approach for his theory of justice and its basic conceptions. In this paper, the writers want to show that how Rawls offers a distinctive account of the most important elements of Hegel's Philosophy of Right to achieve his own intention, which introduces it according to the liberalism. In this way, Rawls recognizes two versions of liberalism and realizes his own theory along with Kant and Hegel's standpoints. It seems that to attain his aim, Rawls, despite his elementary argument about the Kantian character of his theory, has to leave Kantian aspects behind and embrace Hegelian attitudes at least in some main principles. Explicating the basic sides of this thought turn is the other purpose of the paper.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Right
  • Freedom
  • justice
  • sittlichkeit
  • moral subject