نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
چکیده
تفکیک منطق قضایای حقیقیه و خارجیه با تاریخ منطق در جهان اسلام ناسازگار است چرا که منطقدانان سینوی در مبحث احکام قضایا، روابط قضایای حقیقیه با قضایای خارجیه را بررسی کردهاند چنان که در مبحث قیاس، به بحث از اختلاط قضایای حقیقیه و خارجیه پرداختهاند و آشکار است که بیان روابط و اختلاطات تعدادی از قضایا در دو منطق مختلف ممکن نیست و لازم است که در یک منطق واحد انجام گیرد. برای برون رفت از این مشکل، به نظر میرسد که زبان و نظریة برهان منطقهای کلاسیک و آزاد محمولها را باید به گونهای تقویت کرد که از عهدة بیان و اثبات احکام، روابط و اختلاطهای قضایای حقیقیه و خارجیه برآید. برای این منظور، دست کم سه راه به نظر میرسد: نخست تلفیق منطق کلاسیک و آزاد محمولها، دوم: تقویت منطق کلاسیک محمولها با افزودن محمول «وجود خارجی» و سوم: تقویت منطق آزاد محمولها با افزودن «منطق موجهات». خواهیم دید که روش نخست موفقیتآمیز است و در روش دوم، با تقویت منطق کلاسیک محمولها میتوان قضایای خارجیه را بر حسب قضایای حقیقیه تعریف کرد ولی در روش سوم، با تقویت منطق آزاد محمولها نمیتوان قضایای حقیقیه را بر حسب قضایای خارجیه تعریف نمود. با توجه به این، نتیجه خواهم گرفت که رویکرد موجهاتی در تحلیل قضایای حقیقیه و خارجیه به شیوهای که پیش از این به کار گرفته میشده ناقص یا نادقیق بوده و باید بر اساس یکی از دو روش نخست ارائه شده در این مقاله، تدقیق و تکمیل شود.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
A Common Unified Logic for Ḥaqīqī and Khārijī Propositions
نویسنده [English]
- Assadollah Fallahi
Iranian Institute of Philosophy
چکیده [English]
I aim to demonstrate that this distinction between the logics of ḥaqīqī and khārijī propositions is incompatible with the history of logic in the Islamic world. This is because Sinawi logicians examined the relationship between ḥaqīqī and khārijī propositions and mixed ḥaqīqī-khārijī syllogisms. It is clear that we cannot express the relationships among and mixtures of some propositions in two different logics and we have to do it in a unified logic. To solve this problem, it seems that the language and theory of classical and free predicate logics should be strengthened in a way that allows for expressing and proving relationships among, and mixtures of ḥaqīqī and khārijī propositions. To this end, there are at least three possible approaches: first, combining classical and free predicate logics; second, strengthening classical predicate logic by adding the predicate of "khārijī existence"; and third, strengthening free logic by adding "modal logic". We will see that the first approach is successful, and in the second approach, it is possible to define khārijī propositions in terms of ḥaqīqī ones by strengthening classical predicate logic. However, in the third approach, it is not possible to define ḥaqīqī propositions in terms of khārijī propositions by strengthening free predicate logic. Therefore, we conclude that the modal approach to analyzing ḥaqīqī and khārijī propositions, as previously used, is incomplete or imprecise and must be completed or precisized, based on one of the two approaches presented in this article.
کلیدواژهها [English]
- khārijī
- ḥaqīqī
- predicate logic
- free logic
- modal logic