نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
دانشجوی دکتری فلسفه دین؛ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران.
چکیده
مفهوم آزادی یکی از محوریترین مفاهیم در فلسفة کانت است که هم در عقل نظری و هم عقل عملی نقشی تعیینکننده دارد. به این معنا که از منظر برخی مفسران، فاعلیت و خودانگیختگی عقل در شناخت نظری، در حقیقت تعبیری دیگر از خودقانونگذاری و آزادی است. از سوی دیگر، در عقل عملی، مفهوم آزادی نقشی محوری دارد. به این معنا که عقل عملی به عنوان امکان تعینبخشی به ارادة فارغ از نظام علی طبیعی، در حقیقت همان آزادی است. اما چالشی مهم پیشروی این مفهوم بنیادین در فلسفة کانت وجود دارد. این چالش به بیان هگل این است که این آزادی «استعلایی» است؛ به این معنا که منتزع و بریده از واقعیت است و کانت هرگز نتوانست این بنیادینترین مفهوم فلسفة خویش را اثبات کند و صرفا آن را به عنوان مفروضی برای برپا کردن نظام اندیشة خویش به نحو استعلایی فرض گرفت. در این مقاله میکوشیم ضمن تقریر این چالش، امکان پاسخگویی به آن را از مسیر خوانش آثار تاریخی کانت به محک آزمون بگذاریم. در این راستا در مقدمه، به تقریر نقد استعلایی بودن مفهوم آزادی میپردازیم. در گام بعد میکوشیم نشان دهیم که چگونه کانت در فلسفة تاریخ خود کوشید نشان دهد آزادی نه ایدهای مفروض، که واقعیتی است که در دل تاریخ به ظهور میرسد. در بخش نتیجهگیری کفایت این خوانش را به سنجش میگذاریم.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Transcendental Freedom and Kant's Philosophy of History
نویسنده [English]
- Seyedeh Massoumeh Mousavi
PhD Candidate of Philosophy of Religion, Institute for Humanities and Cultural Studies, Tehran, Iran;
چکیده [English]
The concept of freedom is one of the most central concepts in Kant’s Philosophy which has a critical role in both theoretical and practical reason. Some interpreters believe that agency and spontaneity of reason in theoretical knowledge is another expression of autonomy and freedom. In another hand, freedom plays a central part in practical reason too. In fact, practical reason as a will that determines itself abstracted from the casual system of nature is nothing but freedom. But there is a challenge that this fundamental concept in Kant’s philosophy encounter. This challenge in Hegelian terms is that this freedom is just “Transcendental”; it means this freedom is abstracted and cut of reality and Kant never succeed in proving this fundamental concept of his philosophy and just supposed it Transcendentally, as something needed for establishing his philosophy. In this article, we first try to explain the challenge and then critique the possibility of solving it by focusing on Kant’s writings on History. So, in the introduction part, we explain the critique of Transcendentalism in the concept of freedom. Then, we try to show how Kant in the philosophy of history tried to find a way out of the Transcendental grasp of freedom and shows that freedom is an actuality that appears in history. In conclusion, we critique the sufficiency of our reading and this suggested solution.
کلیدواژهها [English]
- Transcendental Freedom
- Understanding
- Theoretical Reason
- Practical Reason
- History