فلسفه
سیدامیرعلی موسویان
چکیده
کاربرد نابهجای «علت» در ترجمة آیتیون و انتقال محتوای مفهومی و متافیزیکی علت فاعلی به سایر علل بهویژه علت غایی، سبب تفاسیر و فهم نادرست از این مفهوم بوده است. اگر نسبت میان علت و تبیین در نظر گرفته نشود، خلط میان معنای علت در فلسفة جدید و آیتیا رخ میدهد که ناشی ازلحاظ نکردن تفاوت «نظر به واقع» و ذهن یا تمایز مقام ثبوت ...
بیشتر
کاربرد نابهجای «علت» در ترجمة آیتیون و انتقال محتوای مفهومی و متافیزیکی علت فاعلی به سایر علل بهویژه علت غایی، سبب تفاسیر و فهم نادرست از این مفهوم بوده است. اگر نسبت میان علت و تبیین در نظر گرفته نشود، خلط میان معنای علت در فلسفة جدید و آیتیا رخ میدهد که ناشی ازلحاظ نکردن تفاوت «نظر به واقع» و ذهن یا تمایز مقام ثبوت و اثبات است. در این مقاله به چرایی و چگونگی احصاء علل ارسطویی و سویههای وجود شناختی و معرفتشناختی نسبت علت و تبیین از دیدگاه او پرداخته میشود. دلیل طبقهبندی چهارگانة ارسطو از علل و فهم نسبت علّی را باید بر اساس مقولة تغییر و حرکت یا نسبت میان سازنده و مصنوع جست. میتوان نقش تغییر و حرکت را بهعنوان بنیاد تحلیل طبیعی علیت بر اساس آموزههای بهخصوص فیزیک و متافیزیک نگریست بهموازات نظریة علیت ارسطو در تحلیلات ثانی بر مبنای مفاهیم حد وسط قیاس برهانی و حمل کلی ذاتی علّی. میتوان علت را نوعی تبیین یا بهاصطلاح قسمی تبیین موسوم به تبیین علّی دانست بهنحویکه تبیین و آیتیا اعمّ از علت است.