فلسفه
سجاد ممبینی
چکیده
تأمل در هستی بهمثابه کرداری زبانی، همواره یکی از کارویژه های متعالی ادبیات بوده است. این مسئله در خیّام نمود قابلتوجهی داشته، بهنحویکه کار خیّام را می توان پیش از هر چیز نوعی پروژۀ پروبلماتیک پرسش از هستی قلمداد نمود. در پژوهش حاضر سعی گردید با رویکردی ماتریالیستی و از منظری پساساختارگرا، به ادراکات هستی شناختی تازه ...
بیشتر
تأمل در هستی بهمثابه کرداری زبانی، همواره یکی از کارویژه های متعالی ادبیات بوده است. این مسئله در خیّام نمود قابلتوجهی داشته، بهنحویکه کار خیّام را می توان پیش از هر چیز نوعی پروژۀ پروبلماتیک پرسش از هستی قلمداد نمود. در پژوهش حاضر سعی گردید با رویکردی ماتریالیستی و از منظری پساساختارگرا، به ادراکات هستی شناختی تازه ای از شیء خیامی دستیافت. در اینجا، شناسایی یک سری همگرا از اشیاء از یکسو و طرح ایدۀ تبدیل و انتقال بهمثابه مکانیسم زیربنایی در خیّام از سوی دیگر، امکانات تحلیلی نیرومندی برای صورتبندی های هستی شناختی تازه ای از شیء خیّامی، در اختیار نهاد. طرح ایدۀ تبدیل و انتقال نشان داد که سری هم گرای اشیاء بهطور بی وقفه ای در اتصال با یکدیگر قرار گرفته و با تولید نسبت هایی تازه، روندی از قلمرو گستری فیزیکی را به نمایش می گذارد. درنهایت و با تحلیل نظری این روابط توسیعی و گسترش یابندۀ شیء، چهار ایدۀ هستی شناختیِ پایان ناپذیری هستی، حافظه مندی شیء، درون گستری میل (اقتصاد اُدیپی میل) و فتیشیسم، بهمثابه دستاورد مواجهه ای سمپتوماتیک با خیام ارائه گردید.