ابوالفضل صبرآمیز
چکیده
بخش قابل توجهی از نظرات ویتگنشتاین متاخر درباره چیستی فهم است. ویتگنشتاین برای بررسی چیستی فهم و بحث ایجابی خود از فهم، ابتدا نشان میدهد که فهم چه نیست. از نظر او در عرف، فهم یک احوال ویژه ذهنی دانسته میشود که سرچشمه کاربرد صحیح است. اما وی معتقد است که فهم یک امر ذهنی نیست. منظور او از اینکه فهم امر ذهنی نیست این است که فهم نه یک تجربه ...
بیشتر
بخش قابل توجهی از نظرات ویتگنشتاین متاخر درباره چیستی فهم است. ویتگنشتاین برای بررسی چیستی فهم و بحث ایجابی خود از فهم، ابتدا نشان میدهد که فهم چه نیست. از نظر او در عرف، فهم یک احوال ویژه ذهنی دانسته میشود که سرچشمه کاربرد صحیح است. اما وی معتقد است که فهم یک امر ذهنی نیست. منظور او از اینکه فهم امر ذهنی نیست این است که فهم نه یک تجربه ذهنی، نه یک حالت ذهنی، نه یک فرآیند ذهنی و نه نوعی استعداد/ تمایل مغز است. من در این مقاله ضمن بررسی نظر ویتگنشتاین درباره اینکه چرا فهم هیچکدام از سه امور ذهنی (تجربه، فرآیند و حالت ذهنی) گفته شده در بالا نیست، به ارزیابی نظر ویتگنشتاین میپردازم و نشان میدهم که میتوان از منظرهای گوناگون درباره این ادعا که فهم یک حالت ، فرآیند یا تجربه ذهنی نیست، اعتراض نمود. به عبارت بهتر نشان خواهم داد که ویتگنشتاین موفق نشده است که نشان بدهد فهم یک امر ذهنی نیست.