سعیده کوکب
چکیده
مقالۀ حاضر در صدد طرح رویکرد و ایدۀ پراگماتیستی ریچارد رورتی دربارۀ مسئلۀ ذهن-بدن است. این طرح دارای دو محور اصلی است: رویکرد انتقادی رورتی نسبت به تلقیِ دکارتی از ذهن به عنوان آئینه طبیعت و ایدۀ پراگماتیستی او دربارۀ انسان تحت عنوان ماتریالیسم بدون این همانی ذهن و بدن. او برمبنای تاریخباوری، از طرفی گسست معرفتی بین پارادایمهای ...
بیشتر
مقالۀ حاضر در صدد طرح رویکرد و ایدۀ پراگماتیستی ریچارد رورتی دربارۀ مسئلۀ ذهن-بدن است. این طرح دارای دو محور اصلی است: رویکرد انتقادی رورتی نسبت به تلقیِ دکارتی از ذهن به عنوان آئینه طبیعت و ایدۀ پراگماتیستی او دربارۀ انسان تحت عنوان ماتریالیسم بدون این همانی ذهن و بدن. او برمبنای تاریخباوری، از طرفی گسست معرفتی بین پارادایمهای فلسفی و وابستگی آنها را به شرایط تاریخی و لذا انتخابیبودن آن ها و مسائل ناشی از آن ها را نشان میدهد. و ازطرف دیگر آشکار میسازد که مسئلۀ ذهن نتیجۀ مسلم دانستن فرضهایی در پسِ فلسفۀ مدرن است که منشأ تاریخی دارند و در همان دورۀ تاریخیِ خاص نیز به علل غیرمعرفتی انتخاب شدهاند. لذا این تلقیِ سنتی به شناخت و ذهن، قابل جایگزینی با رویکرد پراگماتیستی به شناخت، به عنوان امری مستلزم گفت وگو و فعالیت اجتماعی و ایدۀ پراگماتیستی درمورد انسان، یعنی ماتریالیسم بدون اینهمانی ذهن و بدن است.