مهدی محمدی اصل؛ علی اکبر احمدی افرمجانی
چکیده
هگل هر سه نقد عقل نظری، عملی و قوۀ حکم را با نگاهی انتقادی مطالعه کرد. نقد موسوم به صورتگرایی تهی، به شکلهای مختلف در آثار هگل، از دوران جوانی تا پایان عمر، حضور دارد، گاه در ضمن نقدهای دیگر پنهان است و گاه خود چنان آشکار است که نقدهای دیگر را در ضمن خود پنهان دارد. اما نهایتاً بنیان این نقد بر این تصور استوار است که اخلاق کانتی غیرتاریخی، ...
بیشتر
هگل هر سه نقد عقل نظری، عملی و قوۀ حکم را با نگاهی انتقادی مطالعه کرد. نقد موسوم به صورتگرایی تهی، به شکلهای مختلف در آثار هگل، از دوران جوانی تا پایان عمر، حضور دارد، گاه در ضمن نقدهای دیگر پنهان است و گاه خود چنان آشکار است که نقدهای دیگر را در ضمن خود پنهان دارد. اما نهایتاً بنیان این نقد بر این تصور استوار است که اخلاق کانتی غیرتاریخی، صوری و بیمحتواست، لذا در موقعیتهای انضمامی عمل از عامل اخلاقی دستگیری نکرده، تکلیف او را در انجام یا ترک فعل روشن نمیکند. به زعم هگل، دلیل عمدۀ این ضعف به عقلگرایی خشک و بیروح کانت برمیگردد که با استعلا بخشیدن به عقل عملی و قطع پیوند آن با خواستها و امیال جزئی و سوبژکتیو، آن را تهی از محتوا کرده و به صرف صورتی کلی از قانون فروکاسته است