فلسفه
شر و مسئولیت اجتماعی: بررسی لوازم ایدئالیسم افلاطونی والهیات ایدئالیستی جوسایا رویس

علی سنایی

دوره 18، شماره 72 ، دی 1401، ، صفحه 143-169

https://doi.org/10.22054/wph.2023.70773.2122

چکیده
  در این نوشتار با رجوع به برخی از مهمترین آثار افالطون، دیدگاه او را درباره شر تبیین میکنیم. با توجه به اینکه او محسوسات را نمودی ضعیف از حقایق الیتغیر مُثُل میداند، زمینهساز این دیدگاه در سنت نوافالطونی میشود که شر جنبه عدمی دارد. این نگرش از رویکرد واقعگرایانه به حیات فاصله دارد زیرا زندگی موجودات زنده به نحو عام و زندگی انسان به نحو ...  بیشتر

تبیین، تحلیل و تعدیلِ «اِستدلالِ نتیجه دوگانه» در اخلاقِ هنجاری و بررسیِ تأثیرِ آن در قوانین بین‌المللیِ مربوط به جنگ

شیرزاد پیک حرفه

دوره 10، شماره 37 ، فروردین 1393، ، صفحه 113-125

https://doi.org/10.22054/wph.2014.6147

چکیده
  خیر و شر گاه چنان بی‌رحمانه و تراژیک درهم ‌تنیده‌اند که آدمی را با یک دوراهی اخلاقی وحشتناک روبه‌رو می‌کنند: از یک‌سو، بی‌عملی و عدم‌دخالت او منجر به ایذای شدیدی خواهد شد و از سوی‌دیگر دخالتش برای کاهش یا رفع ایذا مستلزم انجام ایذایی ـ هرچند کوچک‌تر از ایذای پیشین ـ از جانب او خواهد بود. راه‌حل پیامدگرایان برای چنین مواردی همواره ...  بیشتر

خاستگاه نوافلاطونی مسألۀ شر از دیدگاه دیونیسیوس مجعول

امیر نصری

دوره 8، شماره 30 ، تیر 1391، ، صفحه 57-68

https://doi.org/10.22054/wph.2012.5845

چکیده
  دیدگاه دیونیسیوس مجعول در باب شر متأثر از سنت نوافلاطونی است. او همچون فیلسوفان نوافلاطونی، شر را فقدان و نقصان می‌دانست و بر این عقیده بود که شر فی‌نفسه و به ‌ماهو شر موجود نیست، چراکه هر موجودی برخاسته از خیر است و در آن مساهمت دارد. از این‌رو، هر آنچه فاقد خیر باشد، اصلاً امکان وجود نمی‌یابد. وی بر این مبنا، شر را همان فقدان کمال ...  بیشتر