پیام آقاسی؛ عزیزاله افشار ;کرمانی
چکیده
تعریف متفاوتِ عقل گرایان و تجربه گرایان از انسان رویکردهای متفاوتی به انسان را در پی دارد. هگل با نگاه دیالکتیکی خود با کنار هم نشاندن کل و جزء در بستری کانتی– اسپینوزایی تعریفی از انسان به عنوان سوژة مدرِک ارائه می دهد که در عین اینکه به کلیت او توجه می دهد، اهمیت جزئیت و فردیت او را هم نشان می دهد. از طرفی ملاصدرا نیز برای بدن در ...
بیشتر
تعریف متفاوتِ عقل گرایان و تجربه گرایان از انسان رویکردهای متفاوتی به انسان را در پی دارد. هگل با نگاه دیالکتیکی خود با کنار هم نشاندن کل و جزء در بستری کانتی– اسپینوزایی تعریفی از انسان به عنوان سوژة مدرِک ارائه می دهد که در عین اینکه به کلیت او توجه می دهد، اهمیت جزئیت و فردیت او را هم نشان می دهد. از طرفی ملاصدرا نیز برای بدن در ادراک، سهم قابل توجهی قائل است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر بدنمندی مدرِک بر اصل صیانت ذات از منظر ملاصدرا و هگل است. همان گونه که بدنمندی مدرِک در نگاه هگل منجر به توجه به صیانت ذات می گردد، پذیرفتن محور نفس- بدن به عنوان مدرِک در نظر ملاصدرا نیز منجر به توجه به صیانت ذات می شود، البته با تفاوتهایی که آن هم به نوبة خود علاوه بر آثار فردی و اجتماعی در اهمیت حیات بدنی و سعادت جمعی، تغییر در نگرش به علوم انسانی را در پی دارد.