نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری فلسفه دین در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
2 گروه فلسفه علم، دانشگاه صنعتی شریف، تهران، ایران
چکیده
بنابر سنت رایج نابگرایی معرفتی صرفاً عوامل مودی به صدق در حصول معرفت دخیلاند. نظریۀ «تعدی عملی» در مخالفت با این سنت استدلال میکند که اگر قائل به خطاپذیری در معرفت باشیم، باید به تأثیر عوامل غیرمعرفتی نظیر شرایط عملی فاعلین در تحقق معرفت نیز اذعان کنیم. در این مقاله نشان خواهیم داد که تقابل تعدی عملی با ناب گرایی نه تنها غیر شهودی نیست که حاوی بینشها و شهودهایی است که به راحتی نمیتوان آنها را نادیده گرفت. البته مقبولیت این رویکرد به چنین بینشهایی خلاصه نمیشود و به شکل ایجابی نیز بر نسبت این دیدگاه با مفاهیم بنیادین معرفت شناسی استدلال هایی اقامه شده است که مهمترین آنها، استدلال بر اصلی به نام اصل معرفت – توجیه است که در صورت اذعان به خطاپذیری در تقابل با نابگرایی خواهد بود. انتقادات متعددی به نظریۀ تعدی عملی وارد شده است. اغلب تقابل این نظریه با ناب گرایی را به چالش کشیدهاند و در تلاش هستند تا نقش این نظریه را به حوزههایی غیر از معرفت تقلیل دهند یا قرائتهای ناب گرایانه از آن ارائه دهند. در پاسخ به این انتقادات طرفداران نظریۀ تعدی عملی عدم کفایت و تبعات مشکل ساز چنین تلاشهایی را نشان دادهاند. با در نظر گرفتن ملاحظات فوق شاید بتوان ادعا کرد که نفی ناب-گرایی چندان هم که در بادی امر غیر شهودی به نظر میرسد در واقع چنین نیست.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Pragmatics in Epistemology: Analyzing Pragmatic Encroachment vs. Epistemic Purism
نویسندگان [English]
- zeinab salari 1
- Ebrahim Azadegan 2
1 phd candidate at institute of humanities and cultural studies
2 Philosophy of Science Department, Sharif University, Tehran, Iran
چکیده [English]
Epistemological orthodoxy is a purist one in the sense that it permits only truth-related factors to be relevant to whether or not true belief amounts to knowledge. Contrary to this orthodoxy, ‘Pragmatic Encroachment’ argues that embracing fallibilism we must concede that in addition to truth-related factors, there are pragmatic conditions on knowledge mainly in what is at stake for us in our practical situation. Independent of fallibilism there is also a positive case for ‘Pragmatic Encroachment’ to be made namely a principled argument for a pragmatist link between knowledge and action (KJ). What you know is warranted enough to justify you in both action and belief. KJ is defended on the basis of two premises on reasons, and when combined with fallibilism, it entails the denial of purism. This may seem counterintuitive; thus, theories like epistemic contextualism and subject-sensitive invariantism have tried to combine purism and the intuitions concerning pragmatic encroachment. This endeavor, as we shall show, is without success. Critical reflections on pragmatic encroachment are based for the most part on its relation with belief, including certain conceptions of outright belief and degrees of confidences or credences in graded belief. In contrast to what these reflections aim at, pragmatic encroachment is not reducible to a pragmatic account of belief. Bearing in mind above considerations, it may turn out that the denial of purism is not as much counterintuitive at it may seem.
کلیدواژهها [English]
- Practical Aggression
- Epistemic Purity
- Epistemic Fallacy
- justification
- Reasons
- Belief