نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری فلسفه دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
2 دانشیار گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
چکیده
ما در این مقاله دو هدف را پیگیری میکنیم: شرح دقیقِ معرفتشناسیِ دکارت و شرحِ برخی پیشداوریهای پنهان و مشکوک در معرفتشناسیِ او. منظور دکارت از فکر اموری هستند که ما از آنها آگاهیِ بیواسطه داریم. تصور از نظر دکارت محتوایِ یک فکر است. مهمترین تصور از نظر دکارت تصورات فطری هستند. تصورات فطری از نظر او تصوراتی هستند که اگر "منِ" اندیشنده بهخوبی دربارۀ آنها تأمل کند، هیچ شکی دربارۀ آنها پیدا نمیکند. دکارت به دو نوع شناخت قائل بود: استنتاج و تجربه. استنتاج از نظر دکارت، زنجیرهای از استدلالهاست که همگی از شناخت ضروری برخوردار هستند. این زنجیره درنهایت از یقینیترین امر که در فلسفۀ دکارت شهود است سرچشمه میگیرد. شهود به نظر او از تصورات فطری به دست میآید. حقیقت به نظر دکارت عبارت است از حکم کردن به تصوری است که وضوح و تمایز کامل دارد. در مقابل آن خطا عبارت است از حکم کردن به تصوری که وضوح و تمایز کامل ندارد. مهمترین یقینی که به نظر دکارت شهودی است و بر هیچ پیشداوریای استوار نیست، اصل کوگیتوست. اصل کوگیتویی که دکارت در کتاب تأملات بیان میکند چنین است: من میاندیشم، پس هستم. به نظر نگارندگان این مقاله اصل کوگیتو که بهمنزلۀ میوۀ معرفتشناسیِ دکارت است، حداقل بر چهار پیشداوریِ پنهان و مشکوک استوار است: حافظه، زبان، عقلانیتِ به دور از جنون و ناخودآگاهِ پنهان.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
A Reflection on Suspicious and Hidden Prejudices in Descartes' Epistemology
نویسندگان [English]
- Javad Rabiee 1
- Yousef Nozohour 2
1 PhD Student of Philosophy at Allameh Tabataba'i University, Tehran, Iran
2 Associate Professor, Department of Philosophy, Allameh Tabataba'i University, Tehran, Iran
چکیده [English]
Descartes considered thought to be something of which we are directly aware. He described an idea as a mode of thinking and believed that innate ideas form a specific category of ideas that are regarded as self-evident and clear. Doubts about them can be removed through a process of rational inquiry and reflection. Furthermore, Descartes made a distinction between empirical knowledge and deductive knowledge. Deductive knowledge is founded on a chain of arguments built upon necessary knowledge. This chain of deduction ultimately leads back to the most certain element in Descartes' philosophy, which is intuition. He maintained that true knowledge must be unequivocal and free from any doubt. According to Descartes, clear and distinct ideas serve as the criteria for truth. Errors, in Descartes' view, arise when we make judgments or form beliefs based on ideas that lack complete clarity and distinction. The principle of cogito (I think, therefore I am), which Descartes expresses in his book "Meditations", is considered the most crucial certainty, intuitive, and free from bias. However, according to the authors of this article, the principle of cogito, which is the culmination of Descartes' epistemology, is purportedly based on at least four hidden and questionable prejudices: memory, language, a rationality devoid of any possibility of madness, and the hidden unconscious.
کلیدواژهها [English]
- Cogito principle
- prejudice
- truth
- error
- epistemology