نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری فلسفه هنر، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
2 دانشیار فلسفه، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
3 استادیار فلسفه، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
چکیده
وقتی نظریه دیکانستراکشن دریدا در معماری بسط پیدا کرد، گمان میرفت راهی برای ترجمان و نمایش یک اندیشه به صورت عملی یافت شده است، اما بازخورد آن آرا در خلق فضاهای معماری، نشان داد که تعمیم آرای دریدا به معماری تنها بر پایه برداشتی سطحی و ناقص از آن آرا بوده که منجر به برونداد سبک دیکانستراکشن در معماری هم شده است. دریدا با همراهی در پروژهای که هدفش ابداع سبک دیکانستراکشن در معماری بود، درصدد برآمد ضمن ارائه نمودی عینی برای نظرات خود، نشان دهد که هنرها بهترین محل برای تجلی دیکانستراکشن هستند، اما نتایج حاصل از این پروژه موجب شد تا این فرضیه او با شکست مواجه شود. بر این مبنا، این سوال اساسی مطرح است که سبک دیکانستراکشن در معماری تا چه اندازه توانسته است به برآیند مواضع دریدا درباره دیکانستراکشن بدل شود و یا تا چه حد با آن اختلاف معناداری دارد؟ برای نیل به این مهم ضروری است، میزان تمایز آرای دریدا درباره دیکانستراکشن با سبک دیکانستراکشن در معماری مشخص شود؛ موضوعی که در سایر پژوهشهای مشابه تمایزی برای آن قائل نشدهاند و بدون پرداختن به آن به عنوان مبانی شکلگیری سبک دیکانستراکشن در معماری پذیرفته شده است. بدین ترتیب و بر این اساس، در این پژوهش سبک منسوب به دیکانستراکشن در معماری، نه از منظری معمارانه، بلکه از منظری فلسفی مورد نقد و ارزیابی قرار میگیرد و میزان اختلاف آرای دریدا با این سبک در معماری تحلیل میشود.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Extending Derrida's Theory of Deconstruction: A Philosophical Critique of the Deconstruction Style in Contemporary Architecture
نویسندگان [English]
- Sharareh Teimouri 1
- Shamsolmolouk Mostafavi 2
- Maryam Bakhtiarian 3
1 Ph.D. Candidate in Philosophy of Art, Science and Research Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran
2 Associate Professor of Philosophy, Tehran North Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran
3 Assistant Professor of Philosophy, Science and Research Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran
چکیده [English]
Jacques Derrida was one of the few philosophers who seriously became involved with architecture. Despite his innermost desire, Derrida seems to have never made a proper connection with architecture. As soon as Derrida's theory of deconstruction was developed in architecture, it was thought that a practical way to translate and represent an idea was found. Concerning the output of the deconstruction style, the feedback of that opinion in the design of architectural spaces demonstrates that it was a complete failure. It showed the reflection of Derrida's idea on architecture was based on a poor understanding. The aim of this study is how accurate and complete the style of deconstruction in architecture represented Derrida's opinion on deconstruction? Derrida entered the deconstruction style project in architecture to show that arts are the best objectives to represent the manifestation of deconstruction. Although other studies accepted the formation of the deconstruction style in architecture as the fact of Derrida’s deconstruction, Parc de la Villette’s project really contradicts his hypothesis. Not from an architectural point of view, but from a philosophical point of view instead, this study emphasizes the philosophical basis of Derrida's views on deconstruction according to his thought on texts. Accordingly, as a strong and steady connection, Derrida's deconstruction is a kind of exposure to our relationship with the world, while the architecture's deconstruction style breaks the connection and even disrupts our relationships with this surrounding world.
کلیدواژهها [English]
- Derrida
- Understanding
- Text
- Architecture
- Deconstruction style