بتول واعظ؛ رقیه کاردل ایلواری
دوره 9، شماره 34 ، تیر 1392، ، صفحه 103-124
چکیده
این پژوهش به بررسی دیدگاه غزالی و مولوی در مورد تأویل میپردازد؛ نخست معنای لغوی و اصطلاحی تأویل و موارد آن در قرآنکریم مورد بررسی قرار گرفته، سپس قوانین تأویل، شرایط مؤول و مسألة تأویل مجاز و غیرمجاز و تفسیر به رأی به بحث گذاشتهشده و نشان داده شدهاست که غزالی ِبهرغم رسالههایی که در رد باطنیه و اسماعیلیه نوشته، در فهم متون ...
بیشتر
این پژوهش به بررسی دیدگاه غزالی و مولوی در مورد تأویل میپردازد؛ نخست معنای لغوی و اصطلاحی تأویل و موارد آن در قرآنکریم مورد بررسی قرار گرفته، سپس قوانین تأویل، شرایط مؤول و مسألة تأویل مجاز و غیرمجاز و تفسیر به رأی به بحث گذاشتهشده و نشان داده شدهاست که غزالی ِبهرغم رسالههایی که در رد باطنیه و اسماعیلیه نوشته، در فهم متون متأثر از رویکرد تأویلگرایانة آنها است. بخش سوم مقاله به دیدگاه تأویلگرای مولوی میپردازد که برمبنای آن تأویل در سه سطح تأویل آیات و احادیث، رمزها و نشانهها و اصطلاحات عرفانی صورت گرفتهاست. بخش چهارم مقاله، دربارة مقایسة دیدگاههای غزالی و مولوی دربارة تأویل و قوانین آن، تأویل قرآنی و کلامی، شرایط و دلایل تأویل، تأویل مجاز و غیرمجاز و قراین تأویل است که اندیشة تأویلگرای مولوی را در تأویلهای صوفیانه غزالی تاحدودی متأثر از او نشان میدهد.