سید احمد حسینی
چکیده
در مورد جایگاه علمالنفس در نظام علم شناختی ارسطو دو دیدگاه وجود دارد. دیدگاه نخست که نظریه رایج و غالب است میگوید نفسشناسی علمی طبیعی است. این دیدگاه بیشتر بر ارتباط وثیق نفس و بدن از نظر ارسطو تأکید دارد. دیدگاه دوم بر آن است که علمالنفس دو بخش دارد و بخشی از آن در طبیعیات و بخش دیگر در الهیات بررسی میشود. از نگاه این نظریه، نفوس ...
بیشتر
در مورد جایگاه علمالنفس در نظام علم شناختی ارسطو دو دیدگاه وجود دارد. دیدگاه نخست که نظریه رایج و غالب است میگوید نفسشناسی علمی طبیعی است. این دیدگاه بیشتر بر ارتباط وثیق نفس و بدن از نظر ارسطو تأکید دارد. دیدگاه دوم بر آن است که علمالنفس دو بخش دارد و بخشی از آن در طبیعیات و بخش دیگر در الهیات بررسی میشود. از نگاه این نظریه، نفوس مادی در طبیعیات بررسی میشوند و نفوس مجرد در الهیات. با آنکه هر دو این نظریات شواهدی را در آثار ارسطو مییابند، این مقاله به نقد آنها میپردازد و نشان میدهد که چگونه با آنکه ظاهر عبارات ارسطو آنها را تقویت میکند اما با دقت بیشتر معلوم میشود که اتفاقا بر اساس مبانی ارسطو نمیتوان جایگاه حقیقی علمالنفس را در طبیعیات دانست.