حسین شقاقی
چکیده
«عدم تعین از خانه آغاز میشود» مهمترین نتیجة استدلالهای کواین در دفاع از «عدم تعین ترجمه» است. این نتیجهگیری، که دیویدسون نیز از آن حمایت میکند، و به همین خاطر آن را تز کواینی-دیویدسونی خواهیم نامید، حاکی از فقدان تعین معنا در زبان مادری است. هانس گلاک که این تز را مشابه تز «اجتنابناپذیری ترجمه» در هرمنوتیک ...
بیشتر
«عدم تعین از خانه آغاز میشود» مهمترین نتیجة استدلالهای کواین در دفاع از «عدم تعین ترجمه» است. این نتیجهگیری، که دیویدسون نیز از آن حمایت میکند، و به همین خاطر آن را تز کواینی-دیویدسونی خواهیم نامید، حاکی از فقدان تعین معنا در زبان مادری است. هانس گلاک که این تز را مشابه تز «اجتنابناپذیری ترجمه» در هرمنوتیک فلسفی گادامر میداند، به این تز کواینی-دیویدسونی انتقاداتی را وارد کرده است و آن را قابل دفاع نمیداند. در اینجا اولاً با مروری بر تز کواینی-دیویدسونی و نیز تز گادامری، شباهت ادعایی گلاک را تأیید خواهم کرد، و در ثانی در رد انتقادات گلاک، سعی خواهم کرد با مرور شباهت و موازنة بین وضع مترجم ریشهای کواین از یکسو و روایت کواین از وضعِ کودک در آستانة یادگیری زبان مادری، از سوی دیگر، از تز کواینی-دیویدسونی دفاع کنیم.
علی کرباسی زاده
چکیده
از دوران باستان تاکنون، فلسفه از سوی فیلسوفان به اشکال و صور گوناگون تعریف شده است. هرچند نیچه نیز – که خود را «فیلسوف» میدانست – تعریفی از «فلسفه» ارائه نمود، امّا تعریف و برداشت او از «فلسفه» با سایر تعاریفی که تا زمان او مطرح شده بود، تفاوت بنیادی داشت و برای نخستین بار از زاویهای جدید و نگاهی نو به «فلسفه» ...
بیشتر
از دوران باستان تاکنون، فلسفه از سوی فیلسوفان به اشکال و صور گوناگون تعریف شده است. هرچند نیچه نیز – که خود را «فیلسوف» میدانست – تعریفی از «فلسفه» ارائه نمود، امّا تعریف و برداشت او از «فلسفه» با سایر تعاریفی که تا زمان او مطرح شده بود، تفاوت بنیادی داشت و برای نخستین بار از زاویهای جدید و نگاهی نو به «فلسفه» نظر انداخت. نیچه با به زیر نقد کشیدن پیشفرضهای اصلی نظامهای متافیریکی، فلسفه را در ذات و اساس خود، نیستانگارانه و دوران آن را پایانیافته تلقی کرد. او «فلسفه» را سخن نابهنگام و خلاف عادت میدانست و کار خود را عبارت از «فلسفه» و نامی نیز که برای خود برگزید، نه شاعر یا دانشمند یا روانشناس، که «فیلسوف» بود. نیچه با تقسیم فیلسوفان به دوگروه قانونگذاران یا فرمانروایان، و مطیعان یا فرمانبران یا به بیانی دیگر، فیلسوفان آفرینندۀ ارزشها و فیلسوفان اهل معرفت یا عاشق حقیقت، فیلسوف راستین و از جمله خودش را از گروه اول یعنی همان فیلسوف نابهنگام دانست و خود را «فیلسوف آینده» و فلسفهاش را فلسفهای از آن آیندگان به شمار آورد.
حسن جعفری
چکیده
فلسفۀ دین تفسیری معقول و منطقی از تجربه و زبان دینی است. فلسفۀ دین تا آنجا که به اندیشه دربارۀ دین مربوط میشود، با فلسفه درهم آمیخته است. تفکر فلسفی همواره خردگرا و به طرزی ژرف معقول بوده است. فلسفۀ دین تحلیلی عقلانی از تجربۀ دینی و مسئلۀ زبان دین است. در فلسفۀ دین، همچنانکه در تفکر غربی و الهیات مسیحی بسط یافته است، ممکن است دو پرسش ...
بیشتر
فلسفۀ دین تفسیری معقول و منطقی از تجربه و زبان دینی است. فلسفۀ دین تا آنجا که به اندیشه دربارۀ دین مربوط میشود، با فلسفه درهم آمیخته است. تفکر فلسفی همواره خردگرا و به طرزی ژرف معقول بوده است. فلسفۀ دین تحلیلی عقلانی از تجربۀ دینی و مسئلۀ زبان دین است. در فلسفۀ دین، همچنانکه در تفکر غربی و الهیات مسیحی بسط یافته است، ممکن است دو پرسش عمده به نمایندگی از پرسشها و مسائلی که با استفادۀ دینی از زبان همراه میشوند، تشخیص داده شود: ما چگونه باید معنای اصطلاحاتی را بفهمیم که برای اطلاق کردن چیزهای خاصی به خداوند به کار میبریم؟ آیا این عبارات و اصطلاحات دربردارندۀ معانیِ یکسانی است وقتی آنها را برای خداوند یا در مورد مخلوقات استفاده میکنیم؟ مسئلۀ دیگر این است که خداوند به طرزی بنیادین و بینهایت متفاوت از انسانها و دیگر مخلوقات است و به نظر میرسد ممکن نباشد که این واژهها و عبارات هم دربارۀ خداوند و هم مخلوقات به معنای یکسانی صادق باشد. در سالیان اخیر، شماری از تحلیل گفتمانهای خداشناختی ارائه شده است. از این رو، این مقاله با مطرح ساختن تفسیر نمادین، که به نوبۀ خود بسطیافتۀ نمادگرایی در متون و آداب دینی است، به کاستن مسائل و مشکلات زبان دینی میپردازد. بنابراین، گام نخست این مقاله شامل مروری بر مسئلۀ زبان دین و تأملات فیلسوفان و خداشناسان بر آن است. سپس، ارتباط بین نمادگرایی و تفسیر و عملکرد آنها به نحوی تحلیلی بررسی میشود.
احمدعلی حیدری
چکیده
از منظر هیدگر در پرسش از معنای هستی از راه مخاطب پرسش، نحوه خاص این موجود را در ربط با وجود درمییابیم و به جانب آنچه که وجود نام دارد، ارتقاءمییابیم. ویژگی ربط مخاطب پرسش (دازاین) بهوجود در دای دازاین به عبارت درآمده است. دا- زاین از آن جهت که مشتمل بر وجود است، سیری در آفاق وجودی و اشکال مختلف آن دارد و به سبب دا، فرصتی مییابد ...
بیشتر
از منظر هیدگر در پرسش از معنای هستی از راه مخاطب پرسش، نحوه خاص این موجود را در ربط با وجود درمییابیم و به جانب آنچه که وجود نام دارد، ارتقاءمییابیم. ویژگی ربط مخاطب پرسش (دازاین) بهوجود در دای دازاین به عبارت درآمده است. دا- زاین از آن جهت که مشتمل بر وجود است، سیری در آفاق وجودی و اشکال مختلف آن دارد و به سبب دا، فرصتی مییابد تا به مبادی این کثرات رجوع کند. هیدگر با استمداد از روش پدیدار شناختی، مقومات دا را برمیشمرد. کوشش برای نشان دادن مناسبات میان دا و لوازمش در مرکز توجه این مقاله قرار گرفته است. دا در فلسفه متقدم هیدگر رراهی از جانب کثرات عالم به مبدأی است که از آن به ترس آگاهی یاد کرده است و دا در فلسفه متأخر هیدگر فارغ از کثرات وجودی در نسبت مستقیمتری با وجود، دازاین و دیگر انحاء وجودی را میفهمد. عناصر فلسفه هیدگر در دور هرمنیتیکی که واسطه آن دا است به هم میپیوندد. با این ملاحظه شاید تعابیر هیدگر متقدم و متأخر در حق این اندیشمند ناصواب باشد.