رضا ماحوزی
چکیده
کانت در تحلیل زیبایی طبیعی و هنری، لذت زیباشناختی ناشی از صورتهای محض اعیان را بهمدد بازی آزاد خیال و فاهمه و برمبنای اصل غایتمندی بدونِ غایت تبیین کرده است. بنابه این قاعده، احکام زیباشناختی محصول هارمونی نامتعیّن و خودانگیختة قوای خیال و فاهمه میباشند. با اینحال، کانت در تحلیل امر والا و احساس زیباشناختی حاصل از آن، به هارمونی ...
بیشتر
کانت در تحلیل زیبایی طبیعی و هنری، لذت زیباشناختی ناشی از صورتهای محض اعیان را بهمدد بازی آزاد خیال و فاهمه و برمبنای اصل غایتمندی بدونِ غایت تبیین کرده است. بنابه این قاعده، احکام زیباشناختی محصول هارمونی نامتعیّن و خودانگیختة قوای خیال و فاهمه میباشند. با اینحال، کانت در تحلیل امر والا و احساس زیباشناختی حاصل از آن، به هارمونی دو قوة فوق هیچ اشارهای نکرده است؛ گویی در این خصوص کانت مواضع قبلی خود را کنار گذاشته است. این مسئله سبب گردیده برخی از شارحان کانت، امر والا را مسئلهای حاشیهای در فلسفه هنر کانت قلمداد کنند. اما آیا بهراستی کانت در ملاحظات خود در این خصوص از ضوابط حصول احساس لذت زیباشناختی دست کشیده است؟ این نوشتار درصدد است با نشان داده جایگاه ویژة امر والا در تبیین احساسهای برتر قوة خیال و نسبت آنها با اخلاق و دین، نشان دهد کانت همچنان به اصل غایتمندی وفادار مانده ولی در این مقام، قوه خیال را در هارمونی نامتعیّن با عقل مورد توجه قرار داده است.
عقیل فولادی
چکیده
امر «والا» نه فقط در زیبایی شناسی کانت (نقد قوه حکم) دارای اهمیت فراوان است، بلکه پیشتر در حوزه اخلاق (نقد عقل عملی) است که مورد توجه او قرار میگیرد. با توجه به اهمیتی که این موضوع در فلسفه کانت دارد و تأثیری که بر اخلاف وی گذاشته است، این مقاله سعی دارد تا به بررسی «والا» در حوزه اخلاق و زیبایی شناسی کانت و ارتباط میان آن دو ...
بیشتر
امر «والا» نه فقط در زیبایی شناسی کانت (نقد قوه حکم) دارای اهمیت فراوان است، بلکه پیشتر در حوزه اخلاق (نقد عقل عملی) است که مورد توجه او قرار میگیرد. با توجه به اهمیتی که این موضوع در فلسفه کانت دارد و تأثیری که بر اخلاف وی گذاشته است، این مقاله سعی دارد تا به بررسی «والا» در حوزه اخلاق و زیبایی شناسی کانت و ارتباط میان آن دو بپردازد. حاصل بحث آنکه رابطه والای زیباشناختی با والای اخلاقی رابطهای متقابل است و والای زیبا شناختی نقش میانجی و واسطه میان محسوس و معقول را ایفا میکند. بدین ترتیب، برتری مطلق والای اخلاقی کانت نه فقط نسبت به والای زیباشناختی، بلکه نسبت به همه چیز، سوای بشریت، ثابت میشود. افزون بر این، در والای اخلاقی نه فقط ما با فقدان صورت مواجه نیستیم، بلکه صورت محض قانون اخلاقی است که شکوه و والایی آن را به ما مینمایاند. بنابراین «والا» ضرورتاً بیصورت نیست.