فلسفه
جلیله صالحی؛ محمدعلی وطن دوست
چکیده
متاورس میتواند افقهای جدیدی را در تعامل انسان با فناوری روشن نماید. در این دنیا انسانها از اینترنت دیگر استفاده نمیکنند بلکه در آن، زندگی میکنند و با هویتهای جدید خودساخته؛ انواع تعاملات را فعالانهتر از دنیای واقعی، تجربه میکنند. این فناوری برای کاربران خود تجربه زیست جدیدی را میسازد که میتواند برخی از مفاهیم دنیای ...
بیشتر
متاورس میتواند افقهای جدیدی را در تعامل انسان با فناوری روشن نماید. در این دنیا انسانها از اینترنت دیگر استفاده نمیکنند بلکه در آن، زندگی میکنند و با هویتهای جدید خودساخته؛ انواع تعاملات را فعالانهتر از دنیای واقعی، تجربه میکنند. این فناوری برای کاربران خود تجربه زیست جدیدی را میسازد که میتواند برخی از مفاهیم دنیای واقعی را تغییر دهد و موجب دگرگونی در نظریههای علوم انسانی شود، همین مهم کفایت میکند که در مواجهه با این پدیده خردمندانه عمل شود تا بتوان از این فناوری در جهت شکوفای استعدادهای انسانی بهره برد. در این جستار به روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد هستیشناسی به بررسی واقعانگاری متاورس و نحوه و نوع ادراک در آن بر اساس دیدگاه ملاصدرا پرداخته شد و مشخص گردید که دنیای متاورس برخلاف عقیده برخی افراد یک دنیای توهمی نیست بلکه ظرف وجودی دنیای متاورس عالم طبیعت است و یک فضای واقعی میباشد و آنچه این فضا را قابلادراک برای کاربران مینماید موجودات محسوسی هستند که توسط رایانهها از مادههای لطیف ساخته میشوند که علل اعدادی برای ادراک در متاورس هستند و کاربران این محسوسات را بهواسطه فناوریهای موجود در متاورس بهصورت ادراکات حسی و خیالی درک میکنند.
امیر مازیار؛ ندا غیاثی
چکیده
جدال واقعیت و تخیل از دوران باستان تا به امروز به اشکال مختلف بروز و ظهور داشته است. بر مبنای این دوگانگی، تخیل چیزی مقابل واقعیت تجربی قلمداد میشود که تنها قادر است احساسات آدمی را برانگیزد و با دلالتی ضمنی به چیزهایی اشاره کند که ساخته و پرداختهی ذهن آدمی است و نقشی در شناخت ما ندارد. این جدال یکی از محوریترین بحثهای پل ...
بیشتر
جدال واقعیت و تخیل از دوران باستان تا به امروز به اشکال مختلف بروز و ظهور داشته است. بر مبنای این دوگانگی، تخیل چیزی مقابل واقعیت تجربی قلمداد میشود که تنها قادر است احساسات آدمی را برانگیزد و با دلالتی ضمنی به چیزهایی اشاره کند که ساخته و پرداختهی ذهن آدمی است و نقشی در شناخت ما ندارد. این جدال یکی از محوریترین بحثهای پل ریکور را شکل میدهد. او میکوشد تا با نقد و تحلیل نظریههای پیشین از این تقابل فراتر رفته و تأکید خود را بر وجة کارکردی تخیل و نفوذ آن در واقعیت بگذارد. پژوهش حاضر در پی آن است تا با کاوش در نوشتههای مختلف ریکور چهارچوبی از تحلیل او به دست دهد تا از این طریق نشان دهد چگونه تخیل در ساخت و پرداخت واقعیت نقشی عمده ایفا میکند. از این رو، نخست با تکیه بر آرا و نقدهای ریکور چرخش زبانی او در بحث تخیل را شرح میدهیم و سپس به کارکردها و پیامدهایی میپردازیم که از پس این ساز و کار زبانی آشکار میشوند. این کارکردها که میتوان آنان را تألیف شاکلهساز و طرحافکنی معناهای ممکن نامید در سه گام تشریح میشوند. در این مسیر، میتوان دید چگونه شاکلهای بوطیقایی با ابداع معنای تازه تصویری خلق میکند که با ارجاع غیر مستقیم خود به واقعیت از آن آشناییزدایی میکند. در انتها نیز اشاره میکنیم که این فهم تازه از واقعیت چه تأثیری در نگرش ما به جهان دارد.