فلسفه
زهرا سارا نمایندگی؛ علی فتح طاهری
چکیده
بدیو در کتاب دلوز: غوغای هستی، به ارائه نظرات خود درباب هستیشناسی دلوز پرداخته و با برشماری برخی ویژگی ها در نگره دلوز، او را درنهایت فیلسوف امر واحد میخواند که با تکیه بر نگاه رواقی، در آنچه واژگون سازی افلاطونخوانده ناموفق بوده و پروژه فلسفیاش دستآخر دستاوردی مگر تسلیم کثرت به واحد نداشتهاست. برای بدیو که یکتا ...
بیشتر
بدیو در کتاب دلوز: غوغای هستی، به ارائه نظرات خود درباب هستیشناسی دلوز پرداخته و با برشماری برخی ویژگی ها در نگره دلوز، او را درنهایت فیلسوف امر واحد میخواند که با تکیه بر نگاه رواقی، در آنچه واژگون سازی افلاطونخوانده ناموفق بوده و پروژه فلسفیاش دستآخر دستاوردی مگر تسلیم کثرت به واحد نداشتهاست. برای بدیو که یکتا رسالت فیلسوف معاصر را در گسستن از مفهوم واحد به هر ترتیب میداند، مفاهیمی چون اشتراک معنوی هستی و نیز بازگشت ابدی، صرفا به تساوی هستی و واحد خواهند رسید و حتی تفاوت در هستیشناسی دلوز در نهایت تابع"همان" و راهبر واحد خواهد بود. در این مقاله تلاش خواهیم نمود ضمن برشمردن بخشی از نقدهای بدیو در خصوص ارتباط دلوز و نگره رواقی و نیز به کارگیری مفهوم بازگشت ابدی و تلقی او از دلوز بهمثابه فیلسوف امر واحد، نقدی بر نقدهای بدیو ارائه و در نهایت از هستیشناسی تفاوت و تکرار بهمثابه نسخهای مبتنی بر کثرت دفاع نماییم و نشان دهیم ریشه بنیادین نقدهای بدیو را میتوان در تلقی نامنسجم او از واحد و خلط عامدانه مفاهیم اشتراک معنوی وجود و واحد دانست.