فلسفه
محمد دانش نهاد؛ محمد حسن وکیلی؛ حامد زرپویان
چکیده
فیلسوفان اصل وجود تغییر حرکت و زمان را در خارج پذیرفته و تلاش کردهاند تحلیل مقبولی از آن ارائه دهند. یکی از سؤالات اساسی در باب تغییر، حرکت و زمان آن است که آیا اتصال و پیوستگی که در خارج مشاهده میشود وصف امور واقع یا ادراکات انسان است؟ در تحقیق پیشرو به این امر پرداخته میشود که اتصال تنها وصف خارج نیست بلکه ادراکات نیز نقشی بسزا ...
بیشتر
فیلسوفان اصل وجود تغییر حرکت و زمان را در خارج پذیرفته و تلاش کردهاند تحلیل مقبولی از آن ارائه دهند. یکی از سؤالات اساسی در باب تغییر، حرکت و زمان آن است که آیا اتصال و پیوستگی که در خارج مشاهده میشود وصف امور واقع یا ادراکات انسان است؟ در تحقیق پیشرو به این امر پرداخته میشود که اتصال تنها وصف خارج نیست بلکه ادراکات نیز نقشی بسزا دارد و بر این اساس نظریات فلاسفه چه مثبتان تغییر و چه منکران آن به چالش کشیده میشود. آنچه در باب تغییرات عالم یقینی و بدیهی است اینکه ادراکاتی پیوسته دریافت میگردد اما اینکه این اتصال وصف خارج از ذهن نیز باشد بدیهی نیست و نیاز به اثبات دارد. چنانکه در بحث زمان نیز آنچه بدیهی است، احساس تدریجی است که ادراک میشود و برای افراد زمان میسازد اما اینکه سیلان و تدریج وصف خارج از ذهن نیز باشد نیاز به اثبات دارد. چنین تفسیری از تغییر، حرکت و زمان در تبیین مسائل کلامی و فلسفی همچون وجود زمان در عوالم مافوق ماده همچون عالم مثال و عالم عقول، قبض و بسط زمان و تحلیل ادله نقلی در باب نحوه زمان در عوالم دیگر و همچنین نسبیت زمان نقشی راهگشا دارد.