فلسفه
سیده آزاده امامی؛ یوسف شاقول
چکیده
رسانه های مدرن را به سبب تأثیرشان بر زندگی بشر بی هیچ تردیدی مهمترین پدیده عصر حاضر باید به حساب آورد. از علم و دین و سیاست و اقتصاد تا شخصیترین مناسبات روزمره، همه متأثر از پیامدهای این پدیدهاند. چنین گستره تأثیری اندیشمندان را به نظرورزی در حوزه رسانه واداشته است. حاصل این پژوهشها سربرآوردن دانشی جدید در عرصه مطالعات میانرشتهای ...
بیشتر
رسانه های مدرن را به سبب تأثیرشان بر زندگی بشر بی هیچ تردیدی مهمترین پدیده عصر حاضر باید به حساب آورد. از علم و دین و سیاست و اقتصاد تا شخصیترین مناسبات روزمره، همه متأثر از پیامدهای این پدیدهاند. چنین گستره تأثیری اندیشمندان را به نظرورزی در حوزه رسانه واداشته است. حاصل این پژوهشها سربرآوردن دانشی جدید در عرصه مطالعات میانرشتهای به نام «فلسفه رسانه» است که از زوایای متعدد به رسانه پرداخته است. در رویکرد به ماهیت رسانه برخی برای آن ذات مستقلی قائل شدهاند که آن را به خودیخود شایسته تأمل میسازد، و برخی دیگر رسانه را جز ابزار نمیدانند و معتقدند رسانه فاقد قدرت لازم برای جهتدهی حیات آدمی است و این انسان است که بسته به اراده خود چگونگی بهرهگیری از آن را تعیین میکند. مقصود پژوهش حاضر بررسی آراء هیدگر و پستمن در رویکرد به رسانه است. دو متفکری که در حوزه رسانه از جمله ذاتگرایان به حساب میآیند و از رهگذر تکنولوژی به آن پرداختهاند و هر دو بر کاربست نحوی «خودآگاهی» در مواجهه با هرگونه تکنولوژی از جمله رسانه بهمنظور برونرفت از بحران عصر حاضر تأکید دارند.
محمدمهدی اردبیلی
چکیده
نیچه حقیقت را چه میداند؟ این پرسش پروبلماتیک اصلی مقاله حاضر است که در پرتو آن تلاش شده است تا در چارچوب مقتضیات و محدودیتهای این متن،در مقام یک مقاله، مقدمهای بر طرح برداشتی وحدتانگارانه، ایدئالیستی و پویشی از نیچه عرضه شود. در این راستا، ابتدا در مقام مقدمه به بحران پیش روی هر شکلی از نیچهپژوهی اشارهای گذرا خواهد شد تا ...
بیشتر
نیچه حقیقت را چه میداند؟ این پرسش پروبلماتیک اصلی مقاله حاضر است که در پرتو آن تلاش شده است تا در چارچوب مقتضیات و محدودیتهای این متن،در مقام یک مقاله، مقدمهای بر طرح برداشتی وحدتانگارانه، ایدئالیستی و پویشی از نیچه عرضه شود. در این راستا، ابتدا در مقام مقدمه به بحران پیش روی هر شکلی از نیچهپژوهی اشارهای گذرا خواهد شد تا بدین طریق، بتوان امکاناتی را برای صورتبندی ایده اصلی مقاله به دست داد. سپس با تمرکز بر کارکردهای مختلف حقیقت نزد نیچه (به ویژه با ارجاعهای متعدد به آثار متاخر او) و مواجهه دوگانه (منفی/ ایجابی یا انتقادی/ جانبدارانه) او با این مفهوم بهترتیب به سه نقد اصلی او به حقیقت، ذیل سه عنوان خواهیم پرداخت: 1- نقد دوجهانیت، 2- نقد ذاتگرایی و 3- نقد ثباتگرایی. در نهایت به کمک نتایج حاصل از این مباحث، طرحی ابتدایی از برداشت وحدانگارانه- ایدئالیستی- پویشی از نیچه در انتهای مقاله ترسیم خواهد شد.
حسین هوشنگی؛ محمدرضا روحانی
چکیده
عقلانیت مدرن، با گذار از سنت و نقد مبانی و مبادی آن و برپایة علل و عوامل ذهنی و عینی که حاصل چندین قرن تحولات عمیق در عرصههای گوناگون بشری بود، سبک زندگی متفاوتی را رقم زد که یکی از مهمترین شاخصهای آن تجلیات تکنیکی بشر در بستر تسلط وی بر طبیعت بود؛ برخی چون مارتین هایدگر(1976-1889) تکنولوژی را زادة دنیای غرب و متأثر از مبانی آن قلمداد ...
بیشتر
عقلانیت مدرن، با گذار از سنت و نقد مبانی و مبادی آن و برپایة علل و عوامل ذهنی و عینی که حاصل چندین قرن تحولات عمیق در عرصههای گوناگون بشری بود، سبک زندگی متفاوتی را رقم زد که یکی از مهمترین شاخصهای آن تجلیات تکنیکی بشر در بستر تسلط وی بر طبیعت بود؛ برخی چون مارتین هایدگر(1976-1889) تکنولوژی را زادة دنیای غرب و متأثر از مبانی آن قلمداد مینمایند؛ با توجه به بافت فلسفی تکنولوژی، در بستر ذاتگرایی هایدگر سخن از دستیابی به غایات و اهداف والای بشری پندی بی اثر در ذات آن خواهد بود. در مقابل کارل پوپر(1902-1994) با ردّ ذاتگرایی، وجه تکنیکی را فارغ از روح و ماهیت هایدگری به مثابة ابزاری در دست بشر مورد تأمل قرار میدهد. تحلیل رسانههای مدرن به عنوان تکنولوژیِ مؤثر بر افکار عمومی جهان با توجه به لایههای متنوع نشانهای برونرفت از معضلة فلسفی تکنولوژی و معنا را نمود میبخشد.