2024-03-29T09:05:32Z
https://wph.atu.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=384
Wisdom And Philosophy
1735-3238
1735-3238
1394
11
41
رهایی از فضای تکنولوژیک حاکم در نظریّة انتقادی تکنولوژی اندرو فینبرگ
خشایار
برومند
حسن
حسینی
چکیده
نظریهی انتقادی تکنولوژی، عنوانی است که اندرو فینبرگ، به حاصل تأملات خود در باب تکنولوژی اطلاق میکند. این عنوان، صریحاً بیانگر تعلق فینبرگ به اندیشهی انتقادی برآمده از مکتب فرانکفورت است. در نظریهی انتقادی تکنولوژی، تکنولوژی نه امری اهریمنی قلمداد میشود و نه توسعهی آن به شکل فعلی مورد پذیرش قرار میگیرد. فینبرگ از سویی به خطرات فضای تکنولوژیک حاکم اشاره میکنند و از سوی دیگر، مطلق توسعهی تکنولوژیک را خطرناک قلمداد نمیکند. در نظریهی انتقادی تکنولوژی، تحلیل تکنولوژیها در دو سطح کارکردی و تحقق خارجی صورت میگیرد و پیامدهای نامطلوب تکنولوژی مدرن در صورت فعلی آن، با توجه به چنین تحلیلی آشکار میگردد. فینبرگ به آشکار ساختن چنین پیامدهای نامطلوبی اکتفا نمیکند و رهایی از فضای تکنولوژیک حاکم را بر پایهی ارزشهای دموکراتیک مورد توجه قرار میدهد. وی کوشش برای محقق ساختن شق دیگری از مدرنیته را که بر پایهی محدودهی وسیعتری از ارزشها شکل میگیرد، راهکار رهایی، قلمداد میکند. در این مقاله، ابتدا عناصر اصلی نظریهی انتقادی تکنولوژی شرح داده میشود. سپس به وجه رهاییبخش رهیافت فینبرگ برای برونرفت از فضای تکنولوژیک حاکم و محقق ساختن مدرنیتهی بدیل بهعنوان آرمان وی پرداخته میشود و نهایتاً به پارهای از مشکلات این رهیافت و ارتباط میان نظریهی انتقادی تکنولوژی و سهم فرهنگ ملی در طراحیهای تکنولوژیک اشاره میشود.
Andrew Feinberg
Technology
the Critical theory of technology
Primary and secondary tooling
democratic values
Emancipation
Alternative modernity
2015
03
21
7
28
https://wph.atu.ac.ir/article_1576_619b3a8a6f8bcdcb975330d1ee1bbcff.pdf
Wisdom And Philosophy
1735-3238
1735-3238
1394
11
41
بررسی تعبیر هیدگر از نسبت روح1 و زمان (وجود2) در پدیدارشناسی روح هگل
حسین
رستمی جلیلیان
محمد رضا
اسدی
این مقاله برآن است تفسیر هیدگر از نسبت روح و زمان(وجود) در پدیدارشناسی روح هگل را موردبررسی قرار دهد. بدین منظور، نقد هیدگر به هگل راجع به نسبت بین زمان و روح، تعبیر او از پدیدارشناسی روح بهعنوان فلسفهای سوژه محور و نمونهای از متافیزیک فیختهای و دکارتی، و نقش فلسفه روح در تبیین متافیزیک جدید خودبنیادی موردبررسی قرار گرفتهاست. هدف از این مقاله بررسی مسائلی مانند معنای وجود، نسبت بین زمان و روح، مسئله تناهیِ وجود و نامتناهیِ روح در مواجهه فلسفی بین هیدگر و هگل است. در نهایت به این نتیجه میرسیم که از نظر هیدگر زمان و زمانمندی ذات روح در فلسفه هگل را تشکیل میدهد و روح هگل همانا تجسم خوداظهاری مطلقِ عقلِ (استدلالی/ شهودی) است که به صورت حضور مثبت مطلق خود را نمایان میسازد. با تعبیر هیدگر از مفهوم تجربه آگاهی هگل بهعنوان سوبژکتیویته سوژه، به نظر او، فلسفه هگل بهناچار به ظهور متافیزیک جدید خودبنیادی میانجامد که اوج آن در تکنیک مدرن قرار دارد. در این راستا نقد برخی از شارحان به هیدگر این است که در این مواجهه جنبههایی از فلسفه هگل، نظیر شناخت بینالاذهانی، تاریخمندی تجربه روح و نقش مسئله نفی و سلب در حرکت دیالکتیکی و نقد او از تجدد نادیده گرفته شدهاست.
Hegel
Phenomenology of Spirit
Heidegger
finitude and infinitude
experience
modernity
2015
03
21
29
48
https://wph.atu.ac.ir/article_1577_510e475cc12ca9bce58c53dcb83f88e8.pdf
Wisdom And Philosophy
1735-3238
1735-3238
1394
11
41
استدلال خاطرهنویس ویتگنشتاین در نفی زبان خصوصی
عبدالرزاق
حسامی فر
یکی از نظریات مهم ویتگنشتاین متأخر، نفی زبان خصوصی است؛ زبانی که معنای واژگاناش را تنها کاربر آن زبان میداند. ویتگنشتاین در استدلال خاطرهنویس برای اثبات امتناع زبان خصوصی میگوید که محال است شخص بتواند احساس خودش را با نشانهای مثل «S» نامگذاری کند و آن را در دفتر خاطراتش یادداشت کند و بعد از آن بخواهد تکرار آن احساس را نیز در آن دفتر یادداشت کند. از این استدلال تفسیرهای متفاوتی شدهاست. برخی آن را استدلالی علیه اعتبار حافظه دانستند و برخی آن را تأکیدی بر ضرورت وجود قواعدی برای کاربرد واژگان در یک زبان بهشمار آوردند. تشکیک در اعتبار حافظه گاهی به توان حافظه بر نگهداری احساس آغازین و گاهی به توان حافظه بر یادآوری درست کاربردهای یک نشانه در گذشته مربوط میشود. مفسران بیشتر شق نخست را برگرفتند و به هر حال امکان احراز درستی عملکرد حافظه را در زبان خصوصی به این دلیل منتفی دانستند که معیاری عینی برای بازسنجی کاربردهای یک نشانه وجود ندارد. در این مقاله برخی تفاسیر از استدلال خاطرهنویس بررسی شدهاست.
Private Language
Diarist argument
Wittgenstein
Memory
sensation
Common language
Criterion of truth
2015
03
21
49
68
https://wph.atu.ac.ir/article_1578_7ccca6028daff860957d9997f90b05b3.pdf
Wisdom And Philosophy
1735-3238
1735-3238
1394
11
41
ملاک تشخص در فلسفهی ارسطو: صورت یا ماده؟
مجتبی
درایتی
چکیده
بحث در باب ملاک تشخص که از بحثهای مهم و غامض مابعدالطبیعی در تاریخ فلسفه بودهاست به این امر مربوط میشود که آن چیست که حضورش موجب میشود تا ما از فرد کلی به شخص و فرد جزئی برسیم. مفسران فلسفه ارسطو در این باب که از نظر وی ملاک تشخص موجودات به چیست، اختلاف نظر دارند. عمده مفسران صورت یا ماده را و برخی مادة مکیف یا صورت متحقق را ملاک تشخص از نظر ارسطو میدانند. در این مقاله ابتدا به بررسی تفاوت کاربرد مفاهیم تشخص، هوهویت و تکثر در متون ارسطو خواهیم پرداخت. این سه مفهوم گرچه پیوند نزدیکی با هم دارند اما عدم درک تفاوت بین آنها، مفسران را در داوری در خصوص ملاک تشخص به اشتباه انداختهاست. سپس یک به یک عباراتی از متون ارسطو که مفسران مختلف در تأیید ادعای خویش در خصوص ملاک تشخص در نظر ارسطو بدانها متوسل میشوند یا میتوانند متوسل شوند بررسی میکنیم و نقاط ضعف ادعاهای مختلف را نشان میدهیم. در نهایت به این پرسش خواهیم پرداخت که آیا اساساً مسئله ملاک تشخص مسئلهای ارسطویی است یا خیر.
Individuation
Identity
Plurality
Matter
Form
2015
03
21
69
86
https://wph.atu.ac.ir/article_1579_be557e981a05b8a534cb92a96d945e41.pdf
Wisdom And Philosophy
1735-3238
1735-3238
1394
11
41
رابطه اراده با معرفت «با تکیه بر تبیین نظریه معرفت طبعی جاحظ»
فاطمه
سلیمانی
چکیده
یکی از مسائل مهم در مباحث معرفتشناسی رابطه اراده با معرفت است. پاسخ به این پرسش که آیا معرفت امری ارادی است یا فعلی غیرارادی و به قول متکلمین اضطراری، از مباحث قدیمی علم کلام و فلسفه است. متکلمین در موضوع ایمان و اینکه حقیقت آن معرفت الله است با این پرسش مواجه شدند که آیا معرفت الله ارادی است یا بهصورت غیرارادی و اضطراری واقع میشود. دراینخصوص نظّام و جاحظ از گروه معتزله نظریه معرفت طبعی را مطرح کردند؛ البته دیدگاه این دو کاملاً مشابه نیست. نظریه معرفت طبعی جاحظ جامعتر و فراگیرتر از موضوع ایمان و معرفت الله است بهگونهای که جاحظ از طرف معتزله متهم به جبری دانستن معرفت و تکلیف به مالایطاق شدهاست.
در توضیح و تحلیل نظریه معرفت طبعی و از طریق بررسی مطالب پراکنده در منابع فراوان و متعدد جاحظ مشخص میشود که بخشی از معارف انسانی در طول سالهای متمادی زندگی بهصورت غیرارادی و براساس طبع قوای ادراکی و تحتتاثیر عوامل احساسی و خواستههای درونی و بیرونی حاصل میشود و بخشی نیز مستقل از تاثیر عوامل احساسی و نیازهای انسانی بهصورت «ارادی» شکل میگیرد.
2015
03
21
87
106
https://wph.atu.ac.ir/article_1583_f67e045fa7acbb01a6b246b3dbc29d68.pdf
Wisdom And Philosophy
1735-3238
1735-3238
1394
11
41
چگونگی صدور کثرت از وحدت بر مبنای قاعده الواحد در نزد ابنسینا و سهروردی
یحیی
صولتی
چکیده
نحوهی صدور کثرت از وحدت، از مسائل مهم و محوری در فلسفه بوده که از دو جنبهی فاعلیّت الهی و پیدایش کثرت درعالم، موردتوجه حکمای اسلامی قرار گرفتهاست. ابنسینا1و سهروردی2 براساس قاعدهی الواحد به تبیین نظریهی صدور پرداختهاند؛ در این زمینه علیرغم اختلاف در مبانی، هرکدام به روشی خاص عمل نموده چنانکه ابنسینا برمبنای جهات دوگانهی وجوب و امکان در عقول دهگانه و با فرض کثرت اعتباری عقل اول، به توجیه این نظریه میپردازد؛ درحالیکه سهروردی با ناقص پنداشتن این دو جهت، تغایر بین نورالانوار و نوراول را موردبررسی تفصیلی قرارداده و با استناد به جهات موسّع اشراق و مشاهده، به سلسلهی بیشماری از انوار طولی و عرضی قائل میشود. وی همچنین برمبنای قاعدهی امکان اشرف و با تأکید برعالم مثال، طبقهی ارباب انواع را اثبات میکند که از این حیث تعامل دوسویهی نورشناسی اشراقی را جایگزین ضرورت انعطافناپذیر و یک سویهی وجودشناسی مشائی میسازد. سهروردی در باب آفرینش، با رد علم عنایی مشائیان، علم خداوند را از نوع اضافهی اشراقی دانسته و فرایند شکلگیری عالم را به نظام شگفتانگیز انوار نسبت میدهد.
Decuple Reasons endless chain of the longitudinal and transverse lights (Anwâr)
Al-Vahed axiom
principle of noble possibility
Emanation Theory
Ibn Sina
Sohrevardi
2015
03
21
107
126
https://wph.atu.ac.ir/article_1587_e8beb74e93dd74e1cbe1929fb113663d.pdf