TY - JOUR ID - 736 TI - شوپنهاور و گذار از روش استعلایی کانت JO - حکمت و فلسفه JA - WPH LA - fa SN - 1735-3238 AU - طالب زاده, حمید AD - دانشگاه تهران Y1 - 2014 PY - 2014 VL - 10 IS - 39 SP - 9 EP - 26 KW - کانت KW - شوپنهاور KW - روش استعلایی KW - شئ فی‌نفسه KW - ابژه تمثل DO - N2 - چکیده " کانت" با آگاهی از دشواری‌هایی که معرفت‌شناسی عقلی مذهبان و به دنبال آنها تجربی مذهبان به بار آورد، راه تازه‌ای را در فلسفه پیش گرفت و به جای اینکه از روش به‌دست‌آوردن معرفت یقینی آغاز کند، از امکان معرفت یقینی آغاز کرد. او از تحقیق در روش شناخت یقینی که وجهة همت عقلی مذهبان بود، منصرف شد و در نتیجه، از حدود معرفت‌شناختی فراتر رفت و به جای آن به جستجو برای تأسیس بنیانی برای معرفت‌شناختی پرداخت و این مهم را با روش استعلایی به انجام رسانید. روش استعلایی که به‌طور عام رسیدگی به شرایط پیشینی امکان معرفت یقینی را محور تحقیق خود قرار داد، اگرچه کاستی‌های معرفت‌شناختی را برطرف کرد، اما به نوبه خود به نقاط ضعفی مبتلا بود که بی‌درنگ اعتراض پیروان کانت را برانگیخت و باعث شد تا در عین وفاداری به او، پیمان‌شکنی کنند و درعین نزدیکی با وی، فاصله بگیرند. "فیشته" روش استعلایی را به دیالکتیک متحول کرد و "شوپنهاور" با بازگشت مجدد به بارکلی روش استعلایی کانت را ویران نمود. این نوشتار به چگونگی گذار شوپنهاور از روش استعلایی کانت می‌پردازد و نشان می‌دهد که شوپنهاور اگرچه شرایط استعلایی کانت را می‌پذیرد ولی با استدلال‌های استعلایی کانت -که کانت مدعی است از منابع محض سوژه استعلایی بدست آورده‌است- مخالف است، همچنین شئ فی نفسه و ابژه تمثل را نیز به چالش می‌کشد و نهایتاً شیوه مستقیم بارکلی را در ایده‌ئالیسم تجربی برمی‌گزیند. UR - https://wph.atu.ac.ir/article_736.html L1 - https://wph.atu.ac.ir/article_736_db3a0c5346412dd107ae53678da4ef64.pdf ER -