دانشگاه علامه طباطبائی
حکمت و فلسفه
1735-3238
2476-6038
6
24
2010
12
22
فرمالیسم زیباییشناختی، واکنشها و راهحلها
16
28
FA
خسرو
باقری نوپرست
هیئت علمی دانشگاه تهران
محمد زهیر
باقری نوع پرست
دانشجوی دانشگاه بورک انگلستان
10.22054/wph.2011.6120
لازم است مفاهیم اساسیای نظیر فرمالیسم، آنتیفرمالیسم، و فرمالیسم میانهرو که در این مقاله به کار رفتهاند معرفی شوند. فرمالیستها معتقدند که ارزیابی زیباییشناختی یک اثر هنری معمولاً شامل توجه آگاهانه به ویژگیهای حسی یا ادراکی آن میشود و نیازی به شناخت ویژگیهای غیرادراکی آن نیست. از سوی دیگر، آنتیفرمالیستها معتقدند که هیچ یک از ویژگیهای زیباییشناختی یک اثر هنری صوری نیستند. عدهای از فلاسفه اخیراً به نوعی فرمالیسم میانهرو روی آوردهاند. در این دیدگاه، گرچه همه ۀ ویژگیهای زیباییشناختی صوری نیستند، اما بسیاری هم این چنیناند، و برخی از آثار هنری دارای ویژگیهای زیباییشناختی صوریاند. مجادلات میان این سه دیدگاه رقیب حول این محور است که چه نوع دانشی برای ارزیابی زیباییشناختی شایستۀ یک اثر هنری لازم است. در ادامه، این سه دیدگاه به اختصار توضیح داده میشوند. سپس نویسندگان این مقاله موضع ترجیحی خود را در قبال آنها مطرح میکند.
<span style="font-size: 14.0pt; font-family: 'B Nazanin'; mso-ascii-font-family: Garamond; mso-fareast-font-family: 'Times New Roman'; mso-hansi-font-family: Garamond; mso-ansi-language: EN-US; mso-fareast-language: EN-US; mso-bidi-language: FA;" lang="FA" dir="RTL">فرمالیسم زیباییشناختی، آنتیفرمالیسم، </span>
فرمالیسم زیباییشناختی,آنتیفرمالیسم,زیباییشناسی,نیک زنگویل
https://wph.atu.ac.ir/article_6120.html
https://wph.atu.ac.ir/article_6120_7fa4946e9ea06ca31c15ecb006f47f40.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
حکمت و فلسفه
1735-3238
2476-6038
6
24
2010
12
22
رابطۀ میان روح و جسم و نتایج معادشناختی آن در فلسفۀ یاکوب بوهم با توجه به موضع ملاصدرا
29
46
FA
رضا
اگبریان
هیئت علمی انشگاه تربیت مدرس
املی
نویگلیز
دانشجوی دانشگاه تربیت مدرس
10.22054/wph.2011.6121
اگرچه ملاصدرا و یاکوب بوهم پیرو دو سنت متفاوت هستند و به رغم آنکه یاکوب بوهم پرورشیافتۀ حوزه فلسفه نیست، یک تجربه عمیق مشابه منجر شد آنها پایههای مفهومی از انسان را بنا کنند که از ابعاد بسیاری به هم شباهت دارد. مسئله رابطۀ میان جسم و روح بشر به ما امکان میدهد برخی از این شباهتها را به ویژه با توجه به هدف زندگی دنیوی انسان در پرتو معاد درک کنیم. در هر دو مورد، زندگی دنیوی به انسان امکان میدهد جسم اُخرویاش را به طور فزایندهای رشد دهد؛ این جسم اُخروی همان چیزی است که پس از مرگ جسم مادی در جهان دیگر به حیات خود ادامه میدهد. با این حال، ملاصدرا بر مبنای نظریهاش دربارۀ اصالت و وحدت وجود، و نیز تشکیک، مفهومی از رابطۀ میان روح و جسم را مطرح میکند که به وحدت ژرف آن دو اشاره دارد؛ وی در ضمن، مفهوم اساسی تصور خلاقانه را معرفی میکند، حال آنکه بوهم رابطۀ میان روح و جسم را در چارچوب هستی شناختی خودش در نظر میگیرد، که مشخصۀ آن تضاد دائمی اضداد است. با این حال، از منظر هر دوی آنها جسم حائز اهمیت فراوان است، زیرا اگرچه مکان وسوسههای دائمی است و میتواند موجب سقوط انسان شود، اما در ضمن، گذشته از همه چیز، «مأمنی» است که روحی آسمانی را در خود جای میدهد. این «جسم اُخروی» پس از مرگ جسم مادی باقی میماند و به شکل افکار و اعمال زندگی دنیوی فرد میشود. این دیدگاه موجب شد این دو فیلسوف به بعد فردی رستاخیز و اهمیت فرد توجه کنند.
جسم,روح,اصالت وجود,عملِ بودن,تصور,جسم اُخروی,فردانیت
https://wph.atu.ac.ir/article_6121.html
https://wph.atu.ac.ir/article_6121_98b7f809309bb9ad5a2a47d5813a79c7.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
حکمت و فلسفه
1735-3238
2476-6038
6
24
2010
12
22
شأن اخلاقی نفس (جایگاه اعتقاد به نفس در حل مسائل اخلاقی از نگاه غزالی و آکویناس)
47
60
FA
زهره سادات
ناجی
دانشجوی دانشگاه آزاد اسلام
محسن
جوادی
هیئت علمی دانشگاه قم
drmohsen.javadi@gmail.com
10.22054/wph.2011.6122
محمد غزالی و توماس آکویناس به ترتیب در جهان اسلام و مسیحیت، نقشی تأثیرگذار بر اندیشمندان پس از خود داشتند. نگاه دینی آنها در آثارشان نمایان است و یکی از مسائلی که به تبع نگرش دینی، هر دو متفکر به آن معتقدند، مسئله تمایز نفس و بدن است. این موضوع اگرچه سابقهای به قدمت اندیشه یونان باستان دارد، اما نوع نگاه دینی غزالی و آکویناس، نتایج فلسفی آن را از عقیده فیلسوفانی چون ارسطو متمایز می سازد. از جمله مطالب دیگری که در نوشتههای غزالی و آکویناس به آن به شکل جدی پرداخته شده، مباحث اخلاقی است. هدف این مقاله بررسی ارتباط دو موضوع یادشده، یعنی تأثیرپذیری فلسفه اخلاق این دو اندیشمند از دین بوده که به شکل خاص میتوان این موضوع را در اعتقاد به تمایز نفس و بدن، جاودانگی نفس و همین طور ثواب و عقاب اخروی پیگیری کرد. این نوشته به اثرگذاری وحی و میزان بهرهگیری از آن در فلسفه اخلاق غزالی و آکویناس، و سهم آن در شکلگیری اندیشه اخلاقی این دو پرداخته و روشن میسازد که این نقش در اخلاق غزالی پررنگتر است.
غزالی,آکویناس,فلسفه اخلاق,نفس,فضیلت
https://wph.atu.ac.ir/article_6122.html
https://wph.atu.ac.ir/article_6122_39ba707956f390fa79c1e8943da09b9b.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
حکمت و فلسفه
1735-3238
2476-6038
6
24
2010
12
22
بررسی تطبیقی برهانهای کلارک و صدرا دربارة وجود خدا بهلحاظ میزان وابستگی آنها به اصل دلیل کافی
61
76
FA
حسن
حسینی
هئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
10.22054/wph.2011.6123
نگارنده در این مقاله پس از اینکه به طور مختصر دربارۀ تعابیر مختلف اصل دلیل کافی بحث میکند، چنین استدلال مینماید که تعبیر کلاسیک کلارک از «برهانهای کیهانشناختی» برای وجود خدا در اصل دلیل کافی ریشه دارد، حال آنکه برهان صدرا، مصطلح به «برهان صدیقین»، بر هیچ یک از تعابیر ضعیف یا قوی اصل دلیل کافی استوار نگشته است. به این ترتیب، این مقاله به سه بخش تقسیم میشود: 1) اصل دلیل کافی و اهمیت آن در «برهانهای کیهانشناختی» برای وجود خدا، 2) تعبیر کلارک از «برهانهای کیهانشناختی» برای وجود خدا و وابستگی آن به اصل دلیل کافی، 3) «برهان صدیقین» صدرا برای امکان یک وجود واجب - بهمثابه یک متناظر مطلوب برای آنچه دربردارندۀ ماهیت «برهانهای کیهانشناختی» است - و استقلال آن از اصل دلیل کافی.
اصل دلیل کافی,برهان کیهانشناختی اثبات وجود خدا,برهان صدیقین صدرا
https://wph.atu.ac.ir/article_6123.html
https://wph.atu.ac.ir/article_6123_25368a55e0eab2e3700c455fbab09f45.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
حکمت و فلسفه
1735-3238
2476-6038
6
24
2010
12
22
دیالکتیک عمران تغییر اجتماعی و ابنخلدون
77
90
FA
عباس
منوچهری
هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس
amanoocheri@yahoo.com
10.22054/wph.2011.6124
طی سه دهه اخیر، رشته «جامعهشناسی تاریخی» با تمرکز بر موضوع «تغییر اجتماعی» به منصه ظهور رسید. البته مفهوم «تغییر اجتماعی» محور « علم جدید» ابنخلدون بوده است. این مقاله قصد دارد نظریه تغییر اجتماعی (عمران) ابنخلدون و تأثیرات تلویحی آن بر تفکرات اجتماعی معاصر را بررسی کند.
ابنخلدون,فلسفه اجتماعی,جامعهشناسی تاریخی,عمران,دیالکتیک,عصبیه,کتاب العبر
https://wph.atu.ac.ir/article_6124.html
https://wph.atu.ac.ir/article_6124_fcefb9a592150e41ce67bffbbd7be7b2.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
حکمت و فلسفه
1735-3238
2476-6038
6
24
2010
12
22
ملاصدرا و تقدم وجود
91
100
FA
قاسم
پورحسن
هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
ghasemeporhasak@yahoo.com
10.22054/wph.2011.6125
ملاصدرا به اتفاق آراء، تأثیرگذارترین فیلسوف در سنت فلسفۀ اسلامی چهار قرن اخیر است. فلسفۀ ملاصدرا براساس وجود به مثابه یگانه عنصر حقیقی، تقدم وجود، تراکم وجود، و سرانجام حرکت متعالی یا جوهری وجود بنا گشته است. ملاصدرا تقدم وجود را اصل اساسی هستی قرار داد. او بین مفهوم وجود و حقیقت وجود تمیز قائل میشود. مفهوم وجود بدیهیترین و جهانشمولترین مفهوم است، حال آنکه حقیقت وجود مبهمترین مفهوم است زیرا به علم حضوری و تفکر ناب نیاز دارد که وجود را به مثابه حقیقت عرضه میکند. به نظر فارابی و ابن سینا، در رابطۀ وجود-ماهیت، وجود یک حدث است. نظر بنیادستیزانهتر سهروردی این است که وجود صرفاً مفهومی ذهنی است و فاقد حقیقتی متناظر است، و ماهیت است که شامل حقیقت میشود. ابن رشد با این دیدگاه مخالفت کرد. ملاصدرا به رغم کل سنت فلسفۀ اسلامی و استادش، میرداماد، دیدگاهی متضاد و جدید را اتخاذ کرد. آموزۀ اساسی او دربارۀ اصالت وجود است و از این رو او ماهیتها را سازههایی ذهنی میداند. به این ترتیب، حقیقت مبنای وجود است که دارای سلسلهمراتب است و موجب تحقق همه اشیاء میشود. ملاصدرا ابتدا از استادش پیروی میکرد، اما پس از وجود خیالی و عرفانی، پی برد که وجود موجب حقیقت است و بر ماهیت تقدم دارد.
وجود,تقدم,متراکم شدن,ملاصدرا,فلسفۀ اسلامی,حقیقت
https://wph.atu.ac.ir/article_6125.html
https://wph.atu.ac.ir/article_6125_24f4045b16bbc85664dd511a9699c3b4.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
حکمت و فلسفه
1735-3238
2476-6038
6
24
2010
12
22
از مکانمندی وجودی تا علم متریک مکان (تلاشی بهمنظور بازسازی وجهی از تحلیل وجودی)
101
124
FA
دیمیتری
گینف
هیئت علمی دانشگاه سوفیا
10.22054/wph.2011.6126
هدف این بود که مقاله حاضر گزارشی باشد از مکانمندی وجودی برمبنای قیاسی با روش هایدگر در مواجهه با مسائل زمانمندی وجدآور. این مقاله ابتدا موقعیت پیوند «مکانمندی وجودی و مکان صوری» را تعیین میکند. سپس به نقش انواع مختلف مکانمندی در تحلیل وجودی میپردازد. بیتردید شباهتهایی با پدیدهشناسی تجربه بدنی مرلوپونتی وجود دارد. سرانجام گسترۀ مکانمندی وجودی توصیف میشود.
دانش متریک,مرلوپونتی,دازاین,پدیدارشناسی,تحلیل وجودی
https://wph.atu.ac.ir/article_6126.html
https://wph.atu.ac.ir/article_6126_0aef76e49d3eaa5f4b30a2a4c049430f.pdf