ORIGINAL_ARTICLE
شکگرایی وجهی ون اینواگن و گسترۀ معرفت وجهی
یک ایدۀ بسیار معروف در معرفتشناسی امکان این است که تخیلپذیری یک گزاره، راهنمای خوبی برای امکان آن است. یبلو (1993) مدلی برای توجیه باورهای وجهی ارائه کرده است که بنابر آن تخیلپذیری یک گزاره، شاهدی بر امکان آن است. ون اینواگن (1998) بر این باور است که هر کسی که مدل یبلو را بپذیرد باید موضع او، شک گراییِ وجهی را بپذیرد. ون اینواگن برای اینکه برای موضع خود استدلال کند، وضعیت وجهی گزارة «آهن شفاف وجود دارد» را بنابر مدل یبلو بررسیمیکند و ادعامیکند وضعیت وجهی این گزاره تصمیمناپذیر است؛ یعنی ما نمیتوانیم باور موجه داشته باشیم که ممکن است آهن شفاف وجود داشته باشد.به نظر میرسد پذیرش دیدگاه ون اینواگن دربارۀ وضعیت وجهی گزارة آهن شفاف وجود دارد و توسعه و تعمیم آن، میتواند مدل یبلو (1993) در توجیه باورهای وجهی را با مشکلی جدی مواجه کند. به این صورت که اگر تحلیل ون اینواگن دربارۀ وضعیت وجهی گزاره آهن شفاف وجود دارد را بپذیریم، باید گزارههای شهوداً ممکن را هم بنابر مدل یبلو تصمیمناپذیر بدانیم. از سوی دیگر این امر کاملاً پذیرفتنی است که باورِ ما به امکانِ برخی از گزارههای شهوداً ممکن، موجه است: یعنی چنین گزارههایی تصمیمناپذیر نیستند. بنابراین مدل یبلو نادرست است. در این مقاله نشان میدهم که این استدلال در نشان دادنِ نادرستی مدل یبلو موفق نیست؛ یعنی برخلاف آنچه در ابتدا به نظر میرسید میتوانیم هم مدل یبلو برای توجیه باورهای وجهی و هم نظر وناینواگن دربارۀ وضعیت وجهی گزارههای مثل آهن شفاف وجود دارد را بپذیریم.
https://wph.atu.ac.ir/article_9162_ea8d8bdfccf59657aca31ca494e12560.pdf
2018-06-22
7
34
10.22054/wph.2018.9162
معرفتشناسی وجهی
امکان
شکگرایی وجهیِ ون اینواگن
تخیلپذیری
تصمیمناپذیری
مسعود
ضیا علی نسب پور
zia@ipm.ir
1
پژوهشگر فلسفه پژوهشگاه دانشهای بنیادی، تهران، ایران
LEAD_AUTHOR
Chalmers, D. (2002). “Does conceivability entail possibility?” In T. Gendler, & J. Hawthorne (eds.). Conceivability and possibility: 145–200. New York: Oxford University Press.
1
Fiocco, Marcello. (2007). “Conceivability, Imagination, and Modal Knowledge”. Philosophy and Phenomenological Research, 74(2): 364–380.
2
Gendler, T. & Hawthorne J. (Eds.). (2002)., Conceivability and possibility. New York: Oxford University Press.
3
Geirsson, H. (2005). “Conceivability and Defeasible Modal Justification.” Philosophical Studies. 122(3): 279–304.
4
Hawke, Peter. (2011). “Van Inwagen’s Modal Skepticism.” Philosophical Studies. 153(3): 351–364.
5
Ichikawa, Jonathan and Jarvis, Benjamin. (2011). “Rational Imagination and Modal Knowledge.”Nous: 1–32.
6
Kripke, Saul, (1980), Naming and Necessity, Cambridge, MA: Harvard University Press.
7
Kung, Peter, (2010), “Imagining As a Guide to Possibility”, Philosophy and Phenomenological Research, 81(3): 620–663.
8
Tidman, P. (1994). “Conceivability as a test for possibility.” American Philosophical Quarterly, 31(4): 297–309.
9
Van Inwagen, Peter. (1998). “Modal Epistemology”, Philosophical Studies, 92: 67–84.
10
Yablo, Stephen. (1993). “Is Conceivability a Guide to Possibility.” Philosophy and Phenomenological Research. 53: 1–42.
11
ORIGINAL_ARTICLE
هایدگر و گادامر: دو رویکرد به مفهوم حقیقت نزد افلاطون
حقیقت در فلسفة هایدگر، یکی از مضامین اساسی است. وی از آغاز اندیشة خویش کوشید مفهوم بنیادیتری از حقیقت عرضه کند و در طول فعالیت فلسفی خویش رویههای گوناگونی در این خصوص در پیش گرفت. با وجود این هرگز از این بصیرت اساسی خویش دست نکشید که حقیقت ἀλήθεια است؛ یعنی کشاکش میان پوشیدگی و آشکارگی. بهعلاوه، هایدگر معتقد است در فلسفة افلاطون، تحولی در ذات حقیقت پدید آمده، بهطوری که حقیقت به «درستی» مبدل شده است. از دیدگاه هایدگر، این تحول منشأ «فراموشی وجود» است. گادامر در مقابل بر آن است که افلاطون بهواقع قائل به حقیقت بنیادی ἀλήθεια بوده است و رأی هایدگر دایر بر اینکه اندیشة افلاطون لاجرم منجر به فراموشی وجود و سوبژکتیویسم مدرن میشود، رأی صوابی نیست. گادامر در اثبات دیدگاه خود راهبردهای گوناگونی در پیش میگیرد. در این مقاله به جایگاه ایدة خیر در نظریة مُثُل و مفهوم دیالکتیک در نامة هفتم افلاطون اشاره خواهیم کرد و خواهیم کوشید همراه با گادامر نشان دهیم که در اندیشة افلاطون امکاناتی نهفته است که میتوانند وی را از انتقادات هایدگر مبرا سازن.
https://wph.atu.ac.ir/article_9163_30c30c362675a0a2202cd8eceece617e.pdf
2018-06-22
35
68
10.22054/wph.2018.9163
افلاطون
هایدگر
گادامر
تمثیل غار
حقیقت
ایدة خیر
دیالکتیک
سید مسعود
حسینی توشمانلویی
masoudhosseyni@yahoo.com
1
دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، گروه فلسفه
LEAD_AUTHOR
محمد رضا
بهشتی
drmrhosseini@yahoo.com
2
دانشیار فلسفه، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
AUTHOR
عباسی، بابک. (1385). «آموزة حقیقت افلاطون و هایدگر: بحثی انتقادی»، نامة فلسفی، ج2، ش1، 25-42.
1
لوکنر، آندرئاس. (1394). درآمدی به وجود و زمان، ترجمة احمدعلی حیدری، تهران: نشر علمی.
2
مصلح، علی اصغر و رضا دهقانی. (1391). «تفسیر واسازانة هایدگر از افلاطون در پرتو کتاب آموزة افلاطون در باب حقیقت»، نشریة پژوهشهای فلسفی دانشگاه تبریز، سال 6، شماره مسلسل 10، 159-180.
3
هایدگر، مارتین. (1389). هستی و زمان، ترجمة عبدالکریم رشیدیان، تهران: نی.
4
Bernasconi, Robert. (1986). “Bridging the Abyss: Heidegger and Gadamer”, Research in Phenomenology, Vol. 16, pp. 1-24.
5
Dostal, R. J. (1985). “Beyond Being: Heidegger’s Plato”, Journal of the History of Philosophy, Volume 23, Number 1, pp. 71-98.
6
Gadamer, Hans-Georg. (1975). Truth and Method, Trans. By Joel Weinsheimer and Donald G. Marshall, New York, Continuum.
7
Gadamer, Hans-Georg. (1980). Dialogue and Dialectic: Eight Hermeneutical Studies on Plato, Trans. By P. Christopher Smith, New Haven, Yale University Press.
8
Gadamer, Hans-Georg. (1986a). The Idea of Good in Platonic-Aristotelian Philosophy, Trans. By P. Christopher Smith, New York, Yale University Press.
9
Gadamer, Hans-Georg. (1986b). Gesammelte Werke, band 2, Hermeneutik II: Wahrheit und Methode, Ergänzungen Register, Tübingen, J. C. B. Mohr (Paul Siebeck).
10
Gadamer, Hans-Georg. (1990). Gesammelte Werke, band 1, Hermeneutik I: Wahrheit und Methode, Grundzüge einer philosophischen Hermeneutik, Tübingen, J. C. B. Mohr (Paul Siebeck).
11
Gadamer, Hans-Georg. (1991). Gesammelte Werke, band 7, Griechische Philosophie III, Tübingen, J. C. B. Mohr (Paul Siebeck).
12
Heidegger, Martin. (1972). On Time and Being, trans. By. Joan Stambaugh, New York: Harper & Row.
13
Heidegger, Martin. (1998). Pathmarks, ed. By William McNeill, Cambridge: Cambridge University Press.
14
Heidegger, Martin. (1962). Being and Time, Trans. By John Macquarrie & Edward Robinson, Oxford, Blackwell.
15
Kockelmans, Joseph J. (1984). On Truth of Being: Reflections on Heidegger’s Later Philosophy, Bloomington, Indiana University Press.
16
Lammi, Walter. (1991). “Hans-Georg Gadamer’s ‘Correction’ of Heidegger”, Journal of the History of Ideas, Vol. 52, No. 3 (Jul. – Sep.), 487-507.
17
McGuirk, James N. (2008). “Aletheia and Heidegger’s transitional readings of Plato’s cave allegory”, British Society for Phenomenology, Vol 39, No 2, 167-185.
18
Mullhall, Stephen. (2013). Heidegger’s Being and Time,New York, Routledge.
19
Plato. (1997). Complete Works, ed. John M. Cooper, Indianapolis: Hacket Publishing House.
20
Smith, P. Christopher. (1981). “H.-G Gadamer’s Heideggerian Interpretation of Plato”, Journal of the British Society for Phenomenology, Vol. 12 No. 3, October.
21
Snyder, T. Jacob. (2012). (a Master of Arts thesis), Reading Plato with Heidegger: A Stydy of the Allegory of the Cave.
22
Wachterhauser, Brice R. (1999). Beyond Being: Gadamer’s Post-Platonic Hermeneutical Ontology, Illinois, Northwestern University Press.
23
ORIGINAL_ARTICLE
فلسفة تطبیقی هنر با رویکرد پدیدارشناسانة هانری کربن
کربن در طرح عام تطبیقی خود، جایگاهی ویژه برای فلسفۀ تطبیقی هنر قائل است؛ فلسفۀ تطبیقی هنر با نشان دادن مشترکات انضمامیتر فرهنگهای دینی، امکان برابر نهی آنها و کشف تناظرات موجود را سهلتر میکند؛ این رویکرد با روش «تأویل باطنی» یا پدیدارشناسی (البته پدیدارشناسی به معنایی کربن مراد میکند) میسر خواهد بود؛ این تأویل باطنی مبتنی بر دریافت خاصی از زمان و حقیقت است که فهم به معنای واقعی کلمه که چیزی جز «وعی» نخواهد بود را ممکن میسازند. به رأی کربن ما با این تأویل باطنی میتوانیم بدون درافتادن به دام تناقضگویی، قرابتهای موجود میان اجزاء یک اثر هنری در گوشهای از عالم را با ساختارهای مشابهی که در مکانهای دیگر یافتنی هستند، مقایسه کنیم و تطبیق دهیم؛ کاری که در صورت توفیق مهیا کننده زمینههای گفتگو در دیگر عرصهها نیز خواهد بود. تلاش ما بر این بوده است تا با بررسی این تلاش تطبیقی کربن، به فهمی از الگویی که بر مبنای آن، این «فلسفه تطبیقی هنر» رخ میدهد، دست یابیم؛ کاری که با طرح نمونههایی از نوشتههای کربن که در این چهارچوب قرار میگیرند، صورت پذیرفته است؛ ازاینرو نوشتار حاضر با معرفی عناصر روش شناسانهای آغاز میشودکه هانری کربن در تدوین فلسفه تطبیقی هنر به کار میبندد و با پژوهشی در تحلیلهای او در این چهارچوب پایان خواهد پذیرفت.
https://wph.atu.ac.ir/article_9165_5a132d5ab5e749e5c817e3bca5e3a499.pdf
2018-06-22
69
89
10.22054/wph.2018.9165
هانری کربن
فلسفه تطبیقی هنر
پدیدارشناسی
تأویل
سید رحمان
مرتضوی
seyedrahman@gmail.com
1
پژوهشگر پسادکتری موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایرات
LEAD_AUTHOR
امیر
نصری
amir.nasri@yahoo.com
2
دانشیار فلسفه هنر دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
AUTHOR
بینای مطلق، سعید. (1384). «جایگاه صورت در هنر دینی»، جاویدانخرد، دورۀ 7، شمارۀ 16.
1
پازوکی، شهرام. (1382). مقالات دربارۀ هانری کربن: به انضمام در گفتگو با وی، تهران: موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران.
2
سهروردی، شهابالدین. (1374). فی حقیقه العشق یا مونس العشاق، تهران: مولی.
3
سهروردی، شهابالدین. (1356)، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، تهران: انستیتو ایرانشناسی فرانسه در ایران.
4
کربن، هانری. (1371). ابنسینا و تمثیل عرفانی، ترجمۀ انشاء الله رحمتی، تهران: جامی.
5
کربن، هانری. (1392)، اسلام ایرانی، چشماندازهای معنوی و فلسفی ج 1، ترجمه انشا الله رحمتی، تهران: سوفیا.
6
کربن، هانری. (1394)، اسلام ایرانی، چشماندازهای معنوی و فلسفی ج 2، ترجمه انشاءالله رحمتی، تهران: سوفیا.
7
کربن، هانری. (1395)، اسلام ایرانی، چشماندازهای معنوی و فلسفی ج 3، ترجمه انشاءالله رحمتی، تهران: سوفیا.
8
کربن، هانری. (1392ب). انسان نورانی در تصوف ایرانی، ترجمۀ فرامرز جواهری نیا، تهران: گلبان.
9
کربن، هانری. (1393). تخیل خلاق در عرفان ابن عربی، ترجمۀ انشاء الله رحمتی، تهران: جامی.
10
کربن، هانری. (1384). روابط حکمت اشراق و فلسفه ایران باستان، ترجمۀ ع روح بخشیان، تهران: اساطیر.
11
کربن، هانری. (1392ج). فلسفه ایرانی، فلسفه تطبیقی، ترجمۀ سید جواد طباطبایی، تهران: مینوی خرد.
12
کربن، هانری. (1390الف). معبد و مکاشفه، ترجمۀ انشاء الله رحمتی، تهران: سوفیا.
13
کربن، هانری. (1390ب ). واقع انگاری رنگها و علم میزان، ترجمۀ انشاء الله رحمتی، تهران: سوفیا.
14
Bamford, Christopher. (1998). Esotericism Today: The Example of Henry Corbin, introduction to Corbin, Henry, The Voyage and the Messenger: Iran and Philosophy. Translated by Joseph Rowe, Berkeley, California: North Atlantic Books.
15
Corbin, Henry. (1997). Alone with the Alone: Creative Imagination in the Sufism of Ibn ‘Arabi, Princeton, New Jersey: Bollingen Series XCI, Princeton University Press.
16
Corbin, Henry. (1986). Temple and contemplation, translated by James W. Morris London: Islamic publications.
17
Corbin, Henry. (1978). From Heidegger to Suhrawardi, Paris:No pub.
18
Dermot, Moran. (2000), An introduction to phenomenology, London and new York: Rutledge
19
ORIGINAL_ARTICLE
تشریح و نقد استدلالهای الهیاتی حامی طبیعتگرایی روششناختی
ناسازگاری طبیعتگرایی روششناختی با باورهای دینی همواره دستاویزی برای مخالفت دینداران با این تز روششناختی بوده است. با این حال برخی فلاسفه معتقدند اتفاقاً این باورهای دینی هستند که ما را به سمت طبیعتگرایی روششناختی هدایت میکنند. ایشان از موضعی دینباورانه به دفاع از طبیعتگرایی روششناختی برخاستهاند و با انگیزههای الهیاتی، به نفع طبیعتگرایی روششناختی استدلال کردهاند. در مقالۀ حاضر دو دسته شاخص از این استدلالها را تشریح و نقد میکنیم. دستۀ اول استدلالهای است که بر اشکالات مرتبط با مسئله فعل مستقیم الهی متمرکز شدهاند و کنار گذاشتن طبیعتگرایی روششناختی را منتهی به الهیات خدای رخنهپوش میدانند که به لحاظ دینی موضعی قابل قبول نیست. هدف دستۀ دیگر استدلالها آن است که نشان دهند محدودیتهای روش علمی مانعی برای توصیف هویات فراطبیعی در علم است، زیرا این هویات، متعالیتر از قوانین طبیعی هستند. پس از تشریح استدلالهای الهیاتی مدافع طبیعتگرایی روششناختی، با آشکارکردن نقاط ضعف استدلالها ناکارآمدی آنها نشان داده میشود.
https://wph.atu.ac.ir/article_9166_a2812b7fd90e1330868be22e0e903643.pdf
2018-06-22
91
120
10.22054/wph.2018.9166
طبیعتگرایی روششناختی
خدای رخنهپوش
فعل الهی
روش علم
الهیات
زهرا
زرگر
z.zargar@modares.ac.ir
1
دانشجوی دکترای فلسفۀ علم و فناوری دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
LEAD_AUTHOR
ابراهیم
آزادگان
ebrahimazadegan@gmail.com
2
گروه فلسفه علم، دانشگاه صنعتی شریف، تهران، ایران
AUTHOR
لطف الله
نبوی
nabavi_l@modares.ac.ir
3
دانشیار گروه فلسفه دانشگاه تربیت مدرس
AUTHOR
یغمایی، ابوتراب. (1395). "فعل الهی غیرمداخله گرایانه و نظریه علیت نوصدرایی". فصلنامۀ اندیشه دینی دانشگاه شیراز. دورۀ 16. شمارۀ 4. صفحات 131-144.
1
گلشنی، مهدی. (1385). دیدگاههای فلسفی فیزیکدانان معاصر. چاپ چهارم. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
2
گلشنی، مهدی. (1393 ). از علم سکولار تا علم دینی. چاپ هفتم. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
3
Applegate, Kathryn. (2013).” A Defense of Methodological Naturalism”. Perspectives on Science and Christian Faith, No.65, pp 37-45
4
Allen, Diogense. (1989). Christian Belief in a Postmodern World .Louisville: Westminster/John Knox Press.
5
Bishop, Robert. (2013). “God and Methodological Naturalism in the Scientific Revolution and beyond”, Perspectives on Science and Christian Faith, Vol. 65, No. 1.pp10-23
6
Bultmann, Rudolf. (1984) . New Testament and Mythology and other Basic Writings Selected, Edited and Translated by Schubert Ogden, Philadelhpia: Fortress Press.
7
Halvorson, Hans .(2016). “Why Methodological Naturalism?. In The Blackwell Companion to Naturalism, Editted by Kelly James Clarck, Published by John Wiley and Sons Inc, West Susse UK, pp136-149.
8
Macquarrie, John. (1977). Principles of Christian Theology. 2nd Edition, London: SCM Press
9
McMullin, Ernan. (2001). “Plantinga’s Defence of Special Creation”, in Intelligent Design Creationism and Its Critics, edited br Robert Pennock, MIT Press Massachusettsm,pp165-196
10
Pennock, Robert. (2011). ” Can’t Philosophers Tell the Difference between Science and Religion?: Demarcation Revisited” , Synthese, Vol.178, No.2, pp 177-206.
11
Plantinga, Alvin. (1997a). “Methodological Naturalism I”,Philosophical Analysis Origins & Design, 18:1.
12
Plantinga, Alvin. (1997b). “Methodological Naturalism II”,Philosophical Analysis Origins & Design, 18:1.
13
Plantinga , Alvin. (2009). “Games Scientists Play”, The Believing Primate: Scientific, Philosophical, and Theological Reflections on the Origin of Religion, edited by Jeffrey Schloss and MichaelMurray. Oxford, UK: Oxford University Press. Origins & Design 18:2. pp139-167.
14
Plantinga, Alvin. (2011). Where The Conflict Really Lie, Oxford University Press, New York.
15
Ruse, Michael. (2005). “Methodological Naturalism Under Attack”, South African Journal of Philosophy, 24:1,pp 44-60.
16
Stoeger, William. R. (2009). ” Describing God’s Action in the World in Light of Scientific Reality”. Philosophy, Science and Divine Action, Edited by F.LeRon Shults, Nancey Murphy, and John Robert Russell. Published by: Brill. Leiden, Boston.
17
Stanley, Mathew. (2011). ”The Uniformity of Natural Laws in Victorian Britain: Naturalism, Theism, and Scientific Practice”, Zygon, Vol. 46, No. 3, pp 536-560.
18
Torrance , Andrew. (2017). “Should a Christian Adopt Methodological Naturalism?”. Zygon, vol. 52, no. 3, pp 691-725.
19
ORIGINAL_ARTICLE
لزوم و ضرورت در تفکر ابنسینا
در تفکر ابنسینا مادۀ قضایا سه نوع است: امکان، ضرورت و امتناع. در یک تقسیمبندی صرفاً ساختاری با ضرورت منطقی و ضرورت فلسفی مواجهایم، ملاک این تقسیمبندی، محمول بکار گرفته شده در قضایا است. اگر به ضرورت با ملاکی ساختاری نگریسته نشود، باز دو نوع ضرورت خواهیم داشت. ضرورت منطقیای که ملاک آن اصل امتناع تناقض است. محمولاتی که چنین خاصیتی را دارا هستند ذاتیات باب ایساغوجیاند. ابنسینا علاوه بر ذاتیات باب ایساغوجی، عوارض ذاتی لازم را نیز که از سنخ ذاتی باب برهاناند در شمول محمولات ضروری قرار میدهد. اما برای آنها ملاکی مانند اصل امتناع تناقض ذکر نمیکند. در اینجا مایلیم این نوع ضرورت را فلسفی بنامیم که ملاک آن، دیگر اصل اینهمانی یا عدم تناقض نیست. ابنسینا به عوارض ذاتی عنوان لازم میدهد و آنها را ضروری میداند. اما برای ضروری بودن لزوم، نه دوام و نه اصل امتناع تناقض، بهکار نمیآیند.
https://wph.atu.ac.ir/article_9167_f23bd451aa226f1fcf225d6a96a16929.pdf
2018-06-22
122
148
10.22054/wph.2018.9167
ضرورت منطقی
ضرورت فلسفی
ذاتی باب ایساغوجی
اصل امتناع تناقض
ذاتی باب برهان
لزوم
دوام
میلاد
عمرانی
milad.omrani@gmail.com
1
کارشناسی ارشد فلسفه منطق دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران.
AUTHOR
فرشته
نباتی
fnabati@yahoo.com
2
دانشیار فلسفه منطق دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
LEAD_AUTHOR
ابراهیمی دینانی، غلامحسین. (۱۳۹۳). قواعد کلی فلسفی در فلسفۀ اسلامی جلد اول و دوم، تهران: نشر پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
1
طوسی (خواجه)، نصیرالدین. (۱۳۸۶). شرح الاشارات و التنبیهات، قم: بوستان کتاب.
2
ابن سینا. (۱۳۷۵). اشارات و تنبیهات جلد اول و دوم، ترجمه و شرح حسن ملکشاهی، تهران: سروش.
3
ابنسینا. (۱۳۷۷). الهیات نجات، ترجمۀ سید یحیی یثربی، تهران: نشر فکر روز
4
ابنسینا. (۱۳۹۱) برهان شفا، ترجمه و تفسیر مهدی قوام صفری، تهران: نشر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشۀ اسلامی.
5
ابنسینا. (۱۳۸۳). منطق دانشنامۀ علائی، با مقدمه و حواشی و تصحیح مهدی محقق، همدان: نشر دانشگاه بوعلی همدان.
6
احمدی افرمجانی، علی اکبر. (۱۳۸۷). «نقدی بر تحلیل زمانی قضایای موجهه»، نشریۀ حکمت و فلسفه، سال چهارم، شماره اول، ۷-۲۷
7
شهابی، محمود. (۱۳۱۳). رهبر خرد، تهران: انتشارات خیام.
8
طوسی، خواجه نصیرالدین. (۱۳۷۶). اساس الاقتباس به تصحیح مدرس رضوی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
9
مطهری، مرتضی. (۱۳۹۲). شرح مبسوط منظومه، جلد 10 مجموعه آثار تهران: صدرا.
10
مظفر، محمد رضا. (۱۳۸۹) منطق، ترجمهی مجید حمید زاده و انشاءالله رحمتی، تهران: انتشارات حکمت.
11
ORIGINAL_ARTICLE
فلسفة میانفرهنگی بر مبنای فلسفۀ فرهنگ هردر
آیا میتوان از فلسفۀ فرهنگ هردر، الگویی(مدلی) برای آنچه امروزه فلسفۀ میان فرهنگی مینامند برداشت کرد؟ از آنجا که فلسفۀ میان فرهنگی، اندیشهای است که در دنیای معاصر مطرح میشود، برای آن که بتوانیم هردر را در راستای این اندیشه بازخوانی کنیم، ناگزیر باید به مولفههای فلسفۀ میان فرهنگی در جهان معاصر توجه یابیم؛ تلقی رام ادهر مال و در یک مورد ویمر به همین مقصود مطرح خواهد شد. مهمترینِ این مولفهها از این قرارند: رد ایدههایی از قبیلِ اروپامحوری، جهان رواگری، مرکزگرایی و نسبیتگرایی؛ در عین حفظ هویتها، تکثرها و مرکزها. با توجه به این مولفههای موجود در مال و ویمر (به شرحی که در متن خواهد آمد) به بازخوانی بخشهایی از اندیشههای فلسفۀ فرهنگ هردر میپردازیم تا اندیشههای پنهانِ هردردر این موضوعِ معاصر آشکار شود. هردر، پیش از دورۀ معاصر، با اندیشۀ تکثر فرهنگی، بستر اندیشۀ میانفرهنگی را در فلسفۀفرهنگ خود آماده ساخت و با نقد اروپامحوریِ روشنگری و نژادگراییِ فلاسفۀ نامیِ این دوره، بزرگترین مانع را از راه آن برداشت. مرز دقیق اندیشۀ هردر، آنجاست که در عین باور به تکثر فرهنگی، حفظ هویتها، مرکزیتها و «تفاوت»ها، راه را بر نسبیتگراییِ بنیادین و شکاکیت بسته است، چنانکه در عین باور به امور یاد شده در و پنجرههای ارتباطات یا گفتگوی چندجانبه را در «منادها»ی فرهنگی و تمدنی گشوده است؛ گفتگویی که میتواند به داد و ستد آگاهانه و انتخابی در فرهنگها و تمدنها منجر شود و انسانها را در انسانیت گرد آورد.
https://wph.atu.ac.ir/article_9168_e06fb6f6c7c65dbd30477eeddaf15f09.pdf
2018-06-22
150
179
10.22054/wph.2018.9168
تکثر فرهنگی
اروپامحوری
جهانرواگری
گفتگوی چند سویه
همتباری
محمد
مشکات
meshkat@ltr.ui.ac.ir
1
دانشیار فلسفه دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
LEAD_AUTHOR
علی اصغر
مصلح
aamosleh@yahoo.com
2
استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
AUTHOR
آشوری، داریوش. (1386). تعریفها و مفهوم فرهنگ، چاپ سوم، تهران: انتشارات آگاه.
1
ریموند، ویلیامز. (1390). به سوی جامعه شناسی فرهنگ، (در مسایل نظری فرهنگ)، چاپ سوم، تهران: سازمان چاپ و انتشارات.
2
کانت. (1386). در پاسخ به پرسش روشنگری چیست،(در کتاب روشن نگری چیست؟)، ترجمۀ سیروس آرین پور، چاپ یکم، ویراست دوم، تهران: انتشارات آگاه.
3
مجتهدی، کریم. (1388). فلسفۀ تاریخ، چاپ سوم، تهران: سروش.
4
مصلح، علی اصغر. (1393 الف). فلسفۀ فرهنگ، چاپ اول، تهران: نشر علمی.
5
مصلح، علی اصغر. (1393 ب). «هردر و فلسفۀ فرهنگ»، نشریۀ فلسفه، سال 42، شمارۀ 1، صفحه 151-133.
6
Alber, Verlag Karl. (2014). "Confluence", Online Journal, The Philosophical Roots of Racial Essentialism and Its Legacy, Vol1, P:85-98.
7
Berlin, Isaiah. (2013). Three Critics Of The Enlightenment, Vico, Hamann, Herder, Second Edition, Princeton Uuniversity Prees.
8
Forster, Michael N, Herder's Importance as a Philosopher, http://philosophy.uchicago.edu/faculty/files/forster/HerdersImportance.pdf
9
Herder , J. G . (2004). Another Philosophy Of History And Selected Political Writings , Translated By Loannis D. Evringenis And Daniel Pellerin , Indianapolis Cambridge.
10
Herder , J. G. (1800). Out Lines Of A Philosophy Of The History Of Man , Translated By T. Churchill , Bergman Publishers.
11
Kimmerle, Heinz. (2014). "Hegel's Eurocentric Concept of Philosophy", Confluence Online Journal of World Philosophies, Editors Monika Kirloskar-steinbach, University Konstanz, Germany and…), Vol 1, http://mimesisinternational.com/world-philosophiesworkshop/World%20Philosophies%20in%20Dialogue%20(Confluence)%20-%20C.%20ZENE%202015.pdf
12
Mall. Ram Adhr. (2016). when is philosophy intercultural? Outlooks and perspectives, http://interculturalphilosophy.com/wp-content/uploads/2016/04/ram_adhar_mall-Outlooks.pdf
13
Mikkelsen, jon M, 2013, Kant and the Concept of Race ,New York, Press Albany.
14
Wimmer, Franz M. (2006). Intercultural Polylogues in Philosophy, http://sammelpunkt.philo.at:8080/1330/1/fmw_2006_Kirchberg_Panel.pdf.
15
ORIGINAL_ARTICLE
نگرشی صدرایی به آزمایشهای بنجامین لیبت دربارۀ ارادۀ آگاهانه
یکی از چالشهای جدید اختیار که بر پایۀ برخی یافتههای علوم تجربی مطرح شده، آزمایشی است که بنجامین لیبت دربارۀ فرآیندهای مغزی که به قصد و ارادۀ انسان منجر میشوند، انجام داده است. او در این آزمایش به این نتیجه رسید که این چنین نیست که انسان ابتدا اراده کند و بعد مغز به کار بیفتد و فرمان اراده را اجرا کند و در نتیجۀ آن اندامها حرکت کنند، بلکه این مغز انسان است که 400 میلی ثانیه قبل از عمل، به صورت ناآگاهانه فرآیند اراده را آغاز میکند و انسان تنها 150 میلیثانیه قبل از عمل از تصمیم مغز آگاه میشود. ما در این مقاله، آزمایش لیبت دربارۀ ارادۀ آگاهانۀ انسان را مطرح کرده و با توجه به مبانی ملاصدرا نظیر هویت مجرد ـ مادی نفس، عینت نفس با قوا و سریان آگاهی در تمام مراتب وجود از جمله مرتبۀ مادی، آگاهانه بودن ارادۀ انسان را تبیین کردهایم. نتیجۀ این پژوهش این است که در فلسفۀ ملاصدرا، آزمایش لیبت ( با فرض صحت آن) منافاتی با ارادۀ آگاهانۀ انسان ندارد.
https://wph.atu.ac.ir/article_9169_c3676b447bd2abe3908bab7b9c32c703.pdf
2018-06-22
180
207
10.22054/wph.2018.9169
ارادۀ آگاهانه
فرآیندهای مغزی
قصد
بنجامین لیبت
ملاصدرا
محمد
حسین زاده
phsadra@gmail.com
1
استادیار مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
LEAD_AUTHOR
ابنسینا. (1404ق). الشفا (الإلهیات)، به تصحیح سعید زاید، قم: مکتبة آیة الله المرعشى.
1
سبزواری، ملاهادی. (1372ش). شرح الأسماء الحسنى، به تحقیق دکتر نجفقلى حبیبى، چاپ اول، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
2
طوسی، خواجه نصیرالدین. (1405ق). تلخیص المحصل (به ضمیمۀ رسالۀ افعال العباد بین الجبر و التفویض)، چاپ دوم، بیروت: دار الاضواء.
3
علیزاده، بهرام. (بهار 1389). «ارادۀ آزاد؛ دیدگاههای معاصر در باب ارادۀ آزاد»، نقد و نظر، دورۀ 1، سال پانزدهم، شمارۀ 57.
4
لیبت، بنجامین. (1999م). «آیا مختاریم؟»، ترجمۀ هادی صمدی، بهار و تابستان 1394، مجله ارغنون نو، دورۀ جدید، شمارۀ 1و 2، ویراست دوم، ص 303- 315.
5
ملاصدرا. (1981م). الحکمةالمتعالیة فى الاسفار العقلیةالاربعة، چاپ سوم، بیروت: داراحیاء التراث العربی.
6
ملاصدرا. 1382ش، شرح و تعلیقۀ صدرالمتألهین بر الهیات شفا، تصحیح تحقیق و مقدمۀ نجفقلی حبیبی، چاپ اول، تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
7
ملاصدرا. (1380ش). المبدأ و المعاد، تقدیم و تصحیح سید جلال الدین آشتیانی، چاپ سوم، قم: مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی.
8
Habermas, Jürgen. (2008). "Freedom and Determinism", In: Between Naturalism and Religion: Philosophical essays, Cambridge: Polity Press, pp151-180.
9
Libet, Benjamin. (1999). "Do We Have Free Will? ", Journal of Consciousness Studies, 6, No. 8–9, pp. 47–57.
10
Libet, Benjamin & Gleason, Curtis A& Wright, Elwood W& Pearl, Dennis K , (1983 Sep), "Time of Conscious Intention to Act in Relation to Onset of Cerebral Activity (Readiness-Potential): the Unconscious Initiation of a Freely Voluntary Act ", Brain, Volume 106, pp623-42.
11
Schurger, Aaron& Sitt, Jacobo D & Dehaene, Stanislas. (2012, October 16). "An Accumulator Model for Spontaneous Neural Activity Prior to Self-initiated Movement", PNAS, vol. 109 no. 42 16776-16777.
12
ORIGINAL_ARTICLE
«یک» و «خدا» از نظر هراکلیت
به روایت کتابهای تاریخ فلسفه ، هراکلیت فیلسوف ناپایداری و گذرایی، پارمنید فیلسوف ثبات و پایداری است. یکی به گذرایی هستی، دیگری به یگانگی و ایستایی آن باور دارد. چنین نگرش فروکاهندهای به ثبات لوگوس و خدا نزد هراکلیت و به زایش چیزها، پس پذیرش حرکت و کثرت، نزد پارمنید اعتنا ندارد. این مقاله تنها به دیدگاه هراکلیت دربارۀ «خدا»و«یک» آن هم بر مبنای این سخن از وی میپردازد: «یک، تنها خردمند، هم دوست ندارد و هم دوست دارد به نام زئوس نامیده شود». (32)پس از بررسی پاره ای از تفاسیر، تفسیر دیگری از این سخن پیشنهاد میکنیم.
https://wph.atu.ac.ir/article_9170_c1411c490c917ff406bab071514feee7.pdf
2018-06-22
208
222
10.22054/wph.2018.9170
هراکلیت
زئوس
یک
برهمه
ایشوارا
سعید
بینای مطلق
said_binayemotlagh@yahoo.fr
1
استاد دانشگاه اصفهان
LEAD_AUTHOR
گمپرتس، تئودور. (1375). متفکران یونانی، ج اول, برگردان م.حسن لطفی، تهران: خوارزمی.
1
Burnet, John. (1962). Early Greek Phitosophy, Newyork: Meridian Book,
2
Conche, Marcel. (1998). Héraclite- Fragments, Paris: PUF.
3
Diels, Hermann/ Kranz, Walter. (1956). Die Fragmente der Vorsokratiker,
4
Achte Auflage, Berlin: Weidmannche Verlagsbuchandlung.
5
Graham, Daniel w. (2011). the texts of Early Greek Philosophy,Cambridge: Cambridge University Press.
6
Heidegger, Martin, Fink, Eugen. (1973). Héraclite, Paris: Gallimard.
7
Kirk, G. S. and others. (1995). les Philosophes présocratics Suisse- Freiburg, Ed. Freiburg: Universitaires de Freiburg.
8
Stoddart, William. (1993). The Outline of Hinduism, U. S. A., Washington D.C. The Foundation of Traditional studies.
9
Weber, Franz Josef. (1938). Framente der Vorsokratiker, Paderborn: Ferdinand shoningh.
10
Wheelwright, Philip. (1999). Heractitus, Oxford: University Press.
11
Nestle, Wilhelm.(1975). vom Mythos zum Logos, Stuttgart: Allferad Kroner Verlag.
12
ORIGINAL_ARTICLE
تأثیر آراء فلسفی ملاصدرا بر مکتب اخلاقی او
آراء فلسفی ملاصدرا بر قواعد کلی و جهت گیریهای اخلاقی او (از این دو به مکتب اخلاقی تعبیر میکنیم) تأثیرگذار است. وجودشناسی ملاصدرا اخلاق را زیر مجموعۀ نظام هدفمند الهیاتی خود قرار داده و تلقی او از هستی و انسان پیامدهای متمایزی در مکتب اخلاقی وی داشته است. بنابر مبنای تجرد نفس ارتباط اعمال انسان و سرنوشت اخروی او و نیز بحث تناسخ باطنی (که با لزوم مراقبه و محاسبه اخلاقی مرتبط است) بستری مناسب مییابد. همچنین حدوث و بقاء نفس در نظر صدرا اهمیت رفتار بدنی در ترقی نفسانی را روشن میکند. تحول پذیری نفس و اسباب تحول آن بر لزوم مراقبه بر رفتارهای بیرونی و حتی نیات درونی در تبیین مکتب اخلاقی صدرا تأثیرگذار بوده است و مبنای قوای نفس و وحدت آن لزوم مداومت بر عمل صالح و پرهیز از عمل منافی ارتقاء وجودی را تبیین میکند. قاعدۀ اتحاد عاقل و معقول نیز بر عینیت اخلاق و هویت وجودی انسان صحه میگذارد. اصالت و تشکیک وجود، لزوم جهتدهی اخلاقی رفتار در تقرب به خداوند را تبیین و قاعده سنخیت علت و معلول، ذاتی و غیر قراردادی بودن اخلاق در مکتب صدرا را مشخص میکند. حرکت جوهری و ارتباط ذاتی نفس و بدن، نفی نسبیگرایی اخلاقی را تبیین و مباحث فطرت نیز موضع صدرا در وحدتگرایی یا کثرتگرایی اخلاقی را مشخص میکند. بسیاری از معضلات مکاتب اخلاقی از جمله سؤال در مورد ذهنی یا عینی بودن اخلاق، تکلیفگرایی یا فضیلتگرایی در اخلاق، کثرتگرایی یا وحدتگرایی در گرایشهای اخلاقی در نوع انسان، وظیفهگرایی یا نتیجهگرایی در اخلاق و ... در تفسیر حکمت متعالیه به سرانجامی روشن میانجامد.
https://wph.atu.ac.ir/article_9171_1beb64d42be375fc652e9fd87a36da93.pdf
2018-06-22
224
242
10.22054/wph.2018.9171
اخلاق
نفس
تهذیب نفس
مکتب اخلاقی
ملاصدرا
سید محمد حسین
میردامادی
smhm751@yahoo.com
1
فلسفه و کلام اسلامی، دانشکده ادبیات، دانشگاه اصفهان، ایران
LEAD_AUTHOR
علی
ارشد ریاحی
arshad@itr.ui.ac.ir
2
استاد فلسفه و کلام اسلامی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.
AUTHOR
قرآن کریم
1
آشتیانی، جلال الدین. (1381). شرح بر زادالمسافر، قم: بوستان کتاب.
2
جوادی آملی، عبداله. (1376 ). رحیق مختوم، ج 2، قم: اسراء.
3
جوادی آملی، عبداله. ( 1385 ). مبادی اخلاق در قرآن، قم: اسراء.
4
جوادی آملی، عبداله. (1387). تفسیر انسان به انسان، قم: اسراء.
5
حسن زاده آملی، حسن. (1390). اتحاد عاقل به معقول، قم: بوستان کتاب.
6
فتحعلی خان، محمد. (1377). فلسفه اخلاق، قم: مرکز جهانی علوم اسلامی.
7
مصباح یزدی، محمدتقی. ( 1367). دروس فلسفه اخلاق، تهران: اطلاعات.
8
مطهری، مرتضی. ( 1382). فلسفه اخلاق، تهران: صدرا.
9
ملاصدرا. (1366). تفسیر القرآن الکریم، ج 7، قم: بیدار.
10
ملاصدرا. ( 1376). مشاعر، تصحیح سیدجلال الدین آشتیانی، تهران: امیرکبیر.
11
ملاصدرا. (1340). رساله سه اصل، تصحیح سیدحسین نصر، تهران: دانشگاه علوم معقول و منقول.
12
ملاصدرا. ( 1380). اسرار الآیات، تهران: بنیاد حکمت اسلامی.
13
ملاصدرا. ( 1380). المبدأ و المعاد، تصحیح آشتیانی، قم: دفتر تبلیغات اسلامی.
14
ملاصدرا. ( 1381).رساله سه اصل، تصحیح سیدحسین نصر، تهران: بنیاد حکمت اسلامی.
15
ملاصدرا. (1381). کسر اصنام الجاهلیه، تصحیح محسن جهانگیری، تهران: بنیاد حکمت اسلامی.
16
ملاصدرا. (1382). الشواهد الربوبیه فی المناهج السلوکیه، تصحیح سیدجلال الدین آشتیانی، مشهد: المرکز الجامعی للنشر
17
ملاصدرا. (1383). الحکمه المتعالیه فی الاسفار الاربعه، ج 1، 2، 3، 6، 7، 8 و 9، بیروت: داراحیاء التراث العربی.
18
ملاصدرا. (1385). ترجمه مفاتیح الغیب، محمد خواجوی، تهران: مولی.
19
ملاصدرا. ( 1386). مفاتیح الغیب، ج 1، تصحیح نجفقلی حبیبی، تهران: انتشارات بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
20
ملاصدرا. (1389). اکسیر العارفین، تهران: بنیاد حکمت اسلامی.
21
ملاصدرا. ( 1389). الواردات القلیبه، تهران: بنیاد حکمت.
22
ملاصدرا. ( 1389). تفسیر القرآن الکریم، ج 8، تصحیح سیدصدرالدین طاهری، تهران: بنیاد حکمت.
23
ملاصدرا. ( 1391). المشاعر، تصحیح مقصود محمدی، تهران، بنیاد حکمت اسلامی.
24
نراقی، احمد. (بی تا). معراج السعاده، قم: مرکز نشر اسلامی.
25
نصر، سیدحسین. (1371). معارف اسلامی در جهان معاصر، تهران: امیرکبیر.
26