%0 Journal Article %T پیوند معرفت و قدرت در فلسفه سیاسی افلاطون %J حکمت و فلسفه %I دانشگاه علامه طباطبائی %Z 1735-3238 %A حسنی فر, عبدالرسول %A کدیور, محسن %D 2007 %\ 03/21/2007 %V 3 %N 9 %P 55-75 %! پیوند معرفت و قدرت در فلسفه سیاسی افلاطون %K افلاطون %K فلسفه سیاسی %K معرفت %K قدرت %K کارل پوپر %R 10.22054/wph.2007.6685 %X اساسی‌ترین اصل فلسفه سیاسی افلاطون، قرار گرفتن ساختار مدینه فاضله براساس قدرتی است که فقط از طریق معرفت و شناخت حقیقی به‌دست می‌آید. از دیدگاه افلاطون ملاک قدرت در جامعه معرفت است، به‌طوری که هرکس در جامعه معرفت بیشتری داشته باشد، شایستگی بیشتری برای کسب قدرت دارد. افلاطون چاره رهایی از بحران و دگرگونی سیاسی را استواری سیاست بر پایه معرفت و خرد می‌داند، بر این اساس او سیاست سوفسطائیان را به‌دلیل مبتنی بودن بر ظن و گمان رد می‌کند. با توجه به این مبنا بسیاری از ندیشه‌های سیاسی افلاطون مانند حکومت فیلسوفان، ماهیت طبقاتی مدینه فاضله، ضرورت حاکمیت عقل بر سیاست،‌ اخراج گروهی از شاعران و دیگر هنرمندان تقلیدی از مدینه فاضله و مخالف با حکومت دموکراسی بر پایه معرفت شناسی خاص افلاطون قابل تفسیر و توجیه است. تحلیل فلسفه سیاسی افلاطون بر مبنای فوق ذهن را به این نتیجه وامی‌دارد که موضع برخی از منتقدین فلسفه سیاسی افلاطون از جمله کارل پوپر، به‌دلیل در نظر نگرفتن مبانی معرفت شناسی او، قابل مناقشه است. %U https://wph.atu.ac.ir/article_6685_09fd77d0853e460ad48a769637541a47.pdf