احمد کریمی؛ عبدالرحیم سلیمانی بهبهانی؛ امیرحسین غفاری فر
چکیده
برهان حدوث یکی از براهین اثبات وجود هستی بخش می باشد که بیشتر مورد استفاده اهل کلام می باشد و در غرب به برهان جهان شناسی موسوم است، اهل کلام عموما به خاطر اعتقاد به حدوث عالم حامی این برهان و حکما عمدتا منکر برهان حدوث اند زیرا که منکر صغرایش یعنی حدوث عالماند و عالم را قدیم می دانند. پرچمدار حمایت از این برهان و حدوث عالم در فلسفه معاصر ...
بیشتر
برهان حدوث یکی از براهین اثبات وجود هستی بخش می باشد که بیشتر مورد استفاده اهل کلام می باشد و در غرب به برهان جهان شناسی موسوم است، اهل کلام عموما به خاطر اعتقاد به حدوث عالم حامی این برهان و حکما عمدتا منکر برهان حدوث اند زیرا که منکر صغرایش یعنی حدوث عالماند و عالم را قدیم می دانند. پرچمدار حمایت از این برهان و حدوث عالم در فلسفه معاصر غربی ویلیام کریگ می باشد که برای آن دلایل فلسفی و طبیعی مطرح نموده و استدلالات نوینی را آورده است و در مقابل، منکرینی دارد که عمدهترین اشکالات در اندیشه ماتسون، دیور، اسمیت و راسل مطرح شده و دلایل منکرین دیگر به استدلالات اندیشمندان مذکور برمیگردد و ناظر به بحثهای تسلسل در علل، پوزیتویسم و حدوث و قدم عالم می باشد. این پژوهش با روش تحلیلی انتقادی به بررسی مهمترین اشکالات وارده بر صغرای برهان حدوث از سوی فیلسوفان غربی نشان داده است ادله آنان برای اثبات مدعایشان کافی نیست. هرچند به نظر میرسد استدلالات کریگ برای حدوث عالم نیز یقینی نیست و بیشتر از فرضیه های غیر قطعی استفاده نموده است اما توجه به مجموعه دلایل او و نیز بهرهگیری از ادله مختلفی همچون استدلالهای اندیشمندان اسلامی میتواند به صورت انباشتی، نظریه حدوث را نسبت به انگارههای رقیب، موجه سازد.