محمد اصغری؛ نبی الله سلیمانی
چکیده
برحسب خوانش رورتی از سنت فلسفة تحلیلی، زبان به مثابة یک واسطه/ رسانه برای انعکاس واقعیات بیرونی عمل میکند و همین مستلزم قبول یک واقعیت پیشینی و مستقل از ماست. اما رورتی معتقد است که زبان آینهای برای بازنمود حقایق فرازبانی نیست؛ بلکه ابزاری برای تحققبخشیدن به اهداف انسانها و سازگاری با زیستبوم است و همین ویژگی باعث تنوع آن ...
بیشتر
برحسب خوانش رورتی از سنت فلسفة تحلیلی، زبان به مثابة یک واسطه/ رسانه برای انعکاس واقعیات بیرونی عمل میکند و همین مستلزم قبول یک واقعیت پیشینی و مستقل از ماست. اما رورتی معتقد است که زبان آینهای برای بازنمود حقایق فرازبانی نیست؛ بلکه ابزاری برای تحققبخشیدن به اهداف انسانها و سازگاری با زیستبوم است و همین ویژگی باعث تنوع آن ابزارها میشود. او مدعی است ما هستیم که با خلق واژگان جدید همواره به جهان معنا میبخشیم و جدا از این واژگان، هیچ واقعیتی وجود ندارد؛ یعنی خروج از زبان محال است. حال این مسئله مطرح است که آیا زبان واقعیتی ذهنی است یا اینکه باید با متعلقی خارجی مطابقت داشته باشد؟ در هر صورت رورتی از ترس رئالیست بودن از ادعای مطابقت با متعلق خارجی میگریزد. در این مقاله میکوشیم تا ادعای رورتی را به چالش بکشیم.