فلسفه
ذات یا «بود» عالم از دیدگاه شوپنهاور و کارکرد معرفتی هنر در آن با تأملی در فلسفه افلاطون

سیمین اسفندیاری

دوره 19، شماره 76 ، دی 1402

https://doi.org/10.22054/wph.2022.68025.2081

چکیده
   شوپنهاور این عالم را پدیداری می‌داند که تجلی شئ فی‌نفسه است و شئ فی‌نفسه یا به عبارتی «بود» عالم، چیزی نیست جز اراده که باطن جهان و نه چیزی برتر از جهان است. جهان فلسفی او از سه مرتبه‌ی اراده، ایده و پدیدارها تشکیل شده است. اراده بنیاد و اساس فلسفه شوپنهاور را شکل می‌دهد که هستی ظهور آن است. شوپنهاور ایده را ناب‌ترین تصویرِ ...  بیشتر

فلسفه
زهد راهی به‌سوی رستگاری در فلسفه شوپنهاور

فاطمه بختیاری؛ سیما صفری قلعه زنجیری؛ عباس حاج زین العابدینی

دوره 19، شماره 75 ، مهر 1402، ، صفحه 143-159

https://doi.org/10.22054/wph.2023.72801.2145

چکیده
  زهد یکی از عناصر کلیدی در فلسفۀ آرتور شوپنهاور، به‌ویژه نظریۀ رستگاری اوست. رستگاری در نظر شوپنهاور رهایی از رنج است و این رهایی از طریق زهد امکان‌پذیر است. به نظر او زندگی سراسر رنج است و باید راهی برای رهایی از آن جستجو کرد. او علت و منشأ این رنج را اراده و خواست می‌داند. اراده ازنظر او شی فی‌نفسه است و عالم را تجلیات و پدیدارهای اراده ...  بیشتر

شوپنهاور و گذار از روش استعلایی کانت

حمید طالب زاده

دوره 10، شماره 39 ، مهر 1393، ، صفحه 9-26

چکیده
  چکیده " کانت" با آگاهی از دشواری‌هایی که معرفت‌شناسی عقلی مذهبان و به دنبال آنها تجربی مذهبان به بار آورد، راه تازه‌ای را در فلسفه پیش گرفت و به جای اینکه از روش به‌دست‌آوردن معرفت یقینی آغاز کند، از امکان معرفت یقینی آغاز کرد. او از تحقیق در روش شناخت یقینی که وجهة همت عقلی مذهبان بود، منصرف شد و در نتیجه، از حدود معرفت‌شناختی فراتر ...  بیشتر

نقد شوپنهاور از فلسفة اخلاق کانت

محمدرضا عبداله نژاد

دوره 10، شماره 37 ، فروردین 1393، ، صفحه 45-62

https://doi.org/10.22054/wph.2014.6143

چکیده
  مفهوم «اراده» جزء یکی از مفاهیم کلیدی فلسفة اخلاق "کانت" و "شوپنهاور" محسوب می شود. در نظام اخلاقی کانت، اراده زمانی وجهة اخلاقی پیدا می‌کند  که کاملاً تابع عقل و قوانین ماتقدم و مطلق آن باشد. اما شوپنهاور معتقد است که چون ارادة انسان مقدم بر عقل اوست، بنابراین عقل نمی‌تواند اراده را به انجام کاری وادارد. او به‌جای عقل، انگیزه‌ها ...  بیشتر

تفسیر شوپنهاور بر اصل جهت کافی

عبدالله امینی؛ محمد جواد صافیان

دوره 7، شماره 27 ، مهر 1390، ، صفحه 55-72

https://doi.org/10.22054/wph.2011.5830

چکیده
  اصل جهت کافی یکی از اصول بسیار مهم فلسفی است. آرتور شوپنهاور فیلسوف مشهور آلمانی، بر این اصل بسیار تأکید کرد و آن را مدخلی برای ورود به نظام فلسفی خویش قرار داد. وی بر آن است تا حدود و شرایط اطلاق این اصل را به نحو دقیق مشخص کند و از کاربرد ناروای آن در ساحت ماورای واقعیت پدیداری بپرهیزد. این اصل در نظام فلسفی وی حاکم بر روابط و نسب میان ...  بیشتر