گادوین آزنابور
چکیده
تحقیق حاضر با بررسی بنیان علم اخلاق و اخلاقیات در دو نظام مختلف، سعی در بررسی و نشان دادن شباهتها و تفاوتهای بنیادین میان مفاهیم اخلاقی در تفکر افریقایی و غربی دارد، و بدین منظور از اصل قاعدۀ زرین در علم اخلاق افریقایی و امر مطلق کانت در اخلاق غربی به مثابه ابزارهایی برای تحلیلی تطبیقی استفاده میکند. اخلاق بومیِ افریقایی حول «اصل ...
بیشتر
تحقیق حاضر با بررسی بنیان علم اخلاق و اخلاقیات در دو نظام مختلف، سعی در بررسی و نشان دادن شباهتها و تفاوتهای بنیادین میان مفاهیم اخلاقی در تفکر افریقایی و غربی دارد، و بدین منظور از اصل قاعدۀ زرین در علم اخلاق افریقایی و امر مطلق کانت در اخلاق غربی به مثابه ابزارهایی برای تحلیلی تطبیقی استفاده میکند. اخلاق بومیِ افریقایی حول «اصل قاعدۀ زرین» به مثابه واپسین قانون اخلاقی در گردش است. این قاعدۀ کلی میگوید: «با دیگران چنان رفتار کن که بخواهی با تو همان رفتار را داشته باشند». این قاعده در توافق با اصل اخلاقی کانت و قابل قیاس با آن است و قویترین تأکید خود را در امر مطلق وی مییابد، همراه با این حکم اخلاقی که به ما میگوید: «فقط مطابق دستوری عمل کن که بتوانی اراده کنی آن دستور به قانونی کلی بدل شود». امر مطلق برای کانت تبدیل به قاعدهای عقلانی و کلی میشود که، بنا به گفتۀ او، نامشروط است و میباید برای همگان لازمالاجرا باشد. بحث ما اینجاست که این ایدۀ کانت قابل مقایسه با «اصل قاعدۀ زرین» است. هر دوی اینها مبتنی بر توجیه عقلی و اجتماعی است. اما محدودیت تفکر کانت در این باره، که امیدوارم بتوانم به آن اشاره کنم، در این نظریه است که قصدها و نیتهای اخلاقی میتوانند کاملاً بر زمینهای عقلانی استوار باشند. اما استدلال من این است که مصالح بشری یا سعادت اجتماعی است که میتواند بنیانی برای اخلاق باشد. امتناع از دیدن افق گستردهتر اخلاق، دقیقاً همان محدودیت اصل اخلاقی کانت است که آن را به مثابه بنیانی برای اخلاق بهکلی نابسنده میسازد. اخلاق افریقایی، که بیشتر بشردوستانه است، اخلاقیات را بهتر توصیف میکند و بیشتر به کار آن میآید. تفاوت عمده بین این دو نظام اخلاقی در این واقعیت نهفته است که «قاعدۀ زرین» از خود فرد شروع و نتایج و عواقب کار را پیش از دیگران بر خود فرد ملاحظه میکند، اما قانون کلی تأثیر نتایج را پیش از فرد بر دیگران در نظر میگیرد.