لطف الله نبوی؛ مجتبی امیر خانلو؛ محمدعلی حجتی
چکیده
نخست، مبانی دو رویکرد اصلی متافیزیکی به مفهوم جهتمندی (امکان و ضرورت) یعنی "عامگرایی جهتمند" و "خاصگرایی جهتمند" را بررسی و وجه تمایز آنها را بر میشمریم. دوم، دو امکان معرفتی و متافیزیکی و نحوه تبیین آنها در رویکرد عامگرایی را شرح میدهیم. در آنجا نشان میدهیم. که ضروری متافیزیکی، نوع خاصی از ضرورت منطقی که بهنام ضروری ...
بیشتر
نخست، مبانی دو رویکرد اصلی متافیزیکی به مفهوم جهتمندی (امکان و ضرورت) یعنی "عامگرایی جهتمند" و "خاصگرایی جهتمند" را بررسی و وجه تمایز آنها را بر میشمریم. دوم، دو امکان معرفتی و متافیزیکی و نحوه تبیین آنها در رویکرد عامگرایی را شرح میدهیم. در آنجا نشان میدهیم. که ضروری متافیزیکی، نوع خاصی از ضرورت منطقی که بهنام ضروری منطقی وسیع نامگذاری میشود. در این تعریف از ضرورت متافیزیکی، نسبت میان امکان معرفتی و امکان متافیزیکی، عام و خاص من وجه است. سوم، از یکطرف، به نقد عامگرایی میپردازیم و بیان میکنیم که در رویکرد عامگرایی، درک شهودی ما از جهتمندی مورد نقض واقع میشود و از طرف دیگر، نشان میدهیم که برخی از قرایتهای خاصگرایی نظیر ممکنگرایی و هیکسیتیگرایی، دچار نوعی بیمبنایی میشوند و از این جهت قابل نقد هستند. در مرحله بعد، قرایت جدید از خاصگرایی ارائه میکنیم. در.این.قرایت جدید، مفهوم "جهانممکن.بودن"، یک مفهوم جهتمند ابتدایی تلقی میگردد. بهکمک این قرایت جدید و مفهوم فراسازی، تعریف تازهای از ایندو نوع امکان ارائه مینماییم. در.انتها، نشان میدهیم که در این تعریف جدید، نسبت میان امکان معرفتی و امکان متافیزیکی، عام و خاص مطلق است.