فلسفه
علی سلطان زاده؛ سید حسن حسینی سروری
چکیده
طرفداران فلسفی ایدۀ پیشرفت معتقدند که وضعیت انسان در طول تاریخ و تا به امروز، درمجموع بهتر شده است و در آینده نیز بهتر خواهد شد. آدورنو در نوشتههای خود آورده که انسان تا به امروز پیشرفتی نکرده، اما امکان پیشرفت در آینده وجود دارد. بهاینترتیب موضع آدورنو به این صورت میشود که او با ایدۀ پیشرفت مخالف نیست، بلکه با این ادعا مخالف است ...
بیشتر
طرفداران فلسفی ایدۀ پیشرفت معتقدند که وضعیت انسان در طول تاریخ و تا به امروز، درمجموع بهتر شده است و در آینده نیز بهتر خواهد شد. آدورنو در نوشتههای خود آورده که انسان تا به امروز پیشرفتی نکرده، اما امکان پیشرفت در آینده وجود دارد. بهاینترتیب موضع آدورنو به این صورت میشود که او با ایدۀ پیشرفت مخالف نیست، بلکه با این ادعا مخالف است که پیشرفت در تاریخ بشریت محقق شده است. ادعای ما در این مقاله این است که با توجه به کتاب دیالکتیک روشنگری، فقط فجایع قرن بیستم، دلیل آدورنو برای عدم تحقق پیشرفت در تاریخ بشریت نیست، بلکه او به حاکمیت دیالکتیک عقالنیت و سلطه بر تاریخ انسان معتقد است. اگر این ادعا را بپذیریم، آنگاه باید گفت چنین عقیدهای حتی امکان پیشرفت در آینده را نیز از بین میبرد.
علی کرباسی زاده؛ فاطمه سلیمانی دهنوی
چکیده
تفسیرهای متعدد و گاه متناقضی از اندیشههای روسو وجود دارد، برخی او را در زمرۀ روشنگران قرار میدهند و برخی دیگر منتقد روشنگری. روسو فرزند عصر روشنگری بود و بیشک مهمترین عناصر تفکر این دوره در اندیشۀ او نمایان است. با وجود این، وی به مخالفت با برخی از مشخصههای روشنگری برخاست. او در عصری که خرد به عنوان تنها راهنمای انسان مطرح بود، ...
بیشتر
تفسیرهای متعدد و گاه متناقضی از اندیشههای روسو وجود دارد، برخی او را در زمرۀ روشنگران قرار میدهند و برخی دیگر منتقد روشنگری. روسو فرزند عصر روشنگری بود و بیشک مهمترین عناصر تفکر این دوره در اندیشۀ او نمایان است. با وجود این، وی به مخالفت با برخی از مشخصههای روشنگری برخاست. او در عصری که خرد به عنوان تنها راهنمای انسان مطرح بود، به مبارزه با خردگرایی پرداخت. دغدغۀ اصلی وی انسان است، اما انسانی که آزاد است و این آزادی از داراییهای او محسوب میشود. روسو بزرگترین خطر را در فرهنگ عقلی روشنگری، که به منزلۀ اوج انسانیت پذیرفته شده بود، میدید. از این جهت او درمقابل متفکران خردگرای عصر روشنگری قرار میگیرد. در نظر وی، محتوای این فرهنگ، سرچشمههای آغازین و وضع کنونی آن، همگی بیتردید گواه این هستند که این فرهنگ، صرفاً بر شهوت قدرت و جاهطلبی بنا شده و فاقد هرگونه انگیزۀ اخلاقی است. از این رو، روسو از اعتقاد ایشان مبنی بر اینکه پیشرفت علم و هنر سبب اصلاح و تعالی بشر میشود، انتقاد میکند. روسو، برای رهایی از این تباهی، به مهمترین بخش نظریهاش که شرح وضع طبیعی و چگونگی انتقال از وضع طبیعی به جامعۀ مدنی است، میپردازد و تنها راه رستگاری انسان را پاکدلی و پیروی از احساسات والا می-داند. در پژوهش حاضر به بررسی مبانی روشنگری در اندیشۀ روسو میپردازیم و آنچه را که موجب همانندی اندیشۀ وی با دیدگاه روشنگران یا سبب مخالفتش با آرای ایشان شده است، بررسی میکنیم.
علی پایا
چکیده
نوشتار حاضر سه هدف کلی را دنبال میکند. نخست، ارائۀ توصیفی مختصر از پدیدار مدرنیته؛ دوم، تحلیل نقادانه و اجمالیِ پارهای از جلوههای این پدیدار در ظرف و زمینۀ خاص ایران؛ و سوم، تجویزهایی در خصوص مدلی برای پیشبرد پروژۀ مدرنیته در ایران. از آنجا که این مقاله نوشتاری است مختصر، به این اعتبار پیشاپیش میباید میزان انتظار از آن را در ...
بیشتر
نوشتار حاضر سه هدف کلی را دنبال میکند. نخست، ارائۀ توصیفی مختصر از پدیدار مدرنیته؛ دوم، تحلیل نقادانه و اجمالیِ پارهای از جلوههای این پدیدار در ظرف و زمینۀ خاص ایران؛ و سوم، تجویزهایی در خصوص مدلی برای پیشبرد پروژۀ مدرنیته در ایران. از آنجا که این مقاله نوشتاری است مختصر، به این اعتبار پیشاپیش میباید میزان انتظار از آن را در حد واقعبینانهای محدود ساخت: ریختن بحری به عظمت پدیدار مدرنیته در ظرف تنگ یک مقالۀ کوتاه، حذفها و سادهسازیها را ناگزیر میسازد. این نوشتار در عین حال به هیچ روی ادعای گزاف حل دشواریهای نظری مسئلۀ پیچیدۀ تجربۀ مدرنیته در ایران را ندارد. در واقع، اگر نتیجۀ بحث کنونی تاباندن اندک پرتویی به برخی از زوایای تازۀ این مسئله و جلب توجه مخاطبان به شماری از جنبههایی باشد که تاکنون کمتر بدان عنایت شده و از این رهگذر زمینه برای تأمل از منظرهایی نو دربارۀ مسئله فراهم شود، مقصودی که نگارنده در این مکتوب در پی آن است حاصل آمده است.