جایگاه «زمان» در نزد دهریون

یحیی صولتی چشمه ماهی؛ حسین کلباسی اشتری

دوره 10، شماره 38 ، تیر 1393، ، صفحه 75-86

چکیده
  «دهر» معّرب کلمۀ زمان و معادل روزگار است. اصطلاح دهریون در اواخر دوره­ی ساسانی، ازسوی اعراب مسلمان به پیروان آیین زروانیسم (Zorvanism)1 اطلاق شده‌است. این تفکر اعتقادی، کیشی انحرافی از دین زرتشتی بوده که با پیراستن عناصر اسطوره‌ای و ماورائی، به مبدأیی مطلق به نام زُروان (Zorvan)2 قائل شده‌است. دراین دیدگاه وحدت‌انگار، زروان همان ...  بیشتر

زمان: ابن سینا،ارسطو، دو دیدگاه یا یکی؟

زهره عبد خدایی؛ حسین کلباسی اشتری

دوره 8، شماره 32 ، دی 1391، ، صفحه 89-102

https://doi.org/10.22054/wph.2013.6135

چکیده
  مبحث زمان از مباحثی است که از قدیم الایام و از فلاسفه ی یونان تا کنون همواره مورد توجه قرار داشته است. معلم اول، ارسطو به طور خاص درباره ی این مبحث در کتاب طبیعیات مطالبی را بیان نموده است. آراء و نظریات ارسطو در آثار شیخ الرئیس بوعلی سینا نیز بازتاب داشته، تا آنجا که سئوالات و مباحث بسیاری پیرامون این مطلب به چشم می خورد که آیا ابوعلی ...  بیشتر

عینیت زمان در نگاه ابن‌سینا و کانت

اعلی تورانی؛ فاطمه دلشاد

دوره 8، شماره 30 ، تیر 1391، ، صفحه 103-114

https://doi.org/10.22054/wph.2012.5848

چکیده
  این مقاله در صدد نشان دادن عینیت وجود زمان از دیدگاه ابن‌سینا و کانت است. به این منظور، ابتدا دیدگاه این دو فیلسوف دربارۀ کلیات بررسی شده و چگونگی اخذ کلیات از امور حسی و خارجی که نشان‌دهندۀ اتصاف خارجی مفاهیم کلی است، بیان شده است. سپس، عینیت زمان و به دنبال آن چیستی زمان از دیدگاه این دو فیلسوف شرح داده شده است. زمان بر اساس تعریف ...  بیشتر

تفسیر شوپنهاور بر اصل جهت کافی

عبدالله امینی؛ محمد جواد صافیان

دوره 7، شماره 27 ، مهر 1390، ، صفحه 55-72

https://doi.org/10.22054/wph.2011.5830

چکیده
  اصل جهت کافی یکی از اصول بسیار مهم فلسفی است. آرتور شوپنهاور فیلسوف مشهور آلمانی، بر این اصل بسیار تأکید کرد و آن را مدخلی برای ورود به نظام فلسفی خویش قرار داد. وی بر آن است تا حدود و شرایط اطلاق این اصل را به نحو دقیق مشخص کند و از کاربرد ناروای آن در ساحت ماورای واقعیت پدیداری بپرهیزد. این اصل در نظام فلسفی وی حاکم بر روابط و نسب میان ...  بیشتر

گودل؛ از نسبیت تا ایدئالیسم سازگاری نسبیت آینشتاین با فلسفۀ کانت درباب مسئلۀ زمان

علی اکبر احمدی افر مجانی؛ امیر نعیمی

دوره 7، شماره 26 ، تیر 1390، ، صفحه 119-142

https://doi.org/10.22054/wph.2011.5826

چکیده
  طرح نظریۀ نسبیت آینشتاین، فیزیک نیوتنی را با دشواری‌های فراوانی روبرو کرد، چنان که برای اصلاح آن چاره‌ای نماند جز کنارگذاشتن و یا اصلاح برخی از بنیادی‌ترین مفاهیم، از جمله زمان و مکان. بسیاری بر این باورند که نسبیت ضربات جبران‌ناپذیری نیز بر فلسفۀ کانت وارد آورده است. با این همه، کسانی مانند کورت گودل (Kurt Gödel) کوشیده‌اند نسبیت ...  بیشتر

تناهی و عدم تناهی مکان و زمان از دیدگاه ارسطو و ابن‌سینا

حسین کلباسی اشتری؛ حسن احمدی زاده

دوره 6، شماره 22 ، تیر 1389، ، صفحه 69-89

https://doi.org/10.22054/wph.2010.5803

چکیده
  بحث از تناهی یا عدم‌تناهی زمان و مکان، از مهم‌ترین مباحثی است که طی آن، تاریخ فلسفه، چه در مغرب‌زمین و چه در عالم اسلام، با تاریخ دیدگاه‌های مختلف فیلسوفان و متکلمان گره خورده است. در میان فیلسوفان غربی، ارسطو نخستین کسی به شمار می‌رود که بحثی مفصل و مدون از تناهی و عدم‌تناهی مکان و زمان ارائه داده است، تا آنجا که او در کتاب «در ...  بیشتر

کانت، آغازگر مابعدالطبیعه زمان

مهدی طاهریان

دوره 6، شماره 21 ، فروردین 1389، ، صفحه 71-80

https://doi.org/10.22054/wph.2010.5789

چکیده
  تصور غالب بر این است که کانت بحث زمان را فقط در حسیات استعلائی و در تحلیل استعلائی در بحث شاکله مطرح کرده است، ولی این تصور چندان درست نیست، حقیقت این است که سراسر فلسفه نقادی کانت به خصوص نقد عقل محض، بحث زمان است. در واقع کانت در نقد عقل محض نوعی خاص از مابعدالطبیعه را بنیان می‌گذارد که می‌توان آن را مابعدالطبیعه زمان نامید و بدین‌گونه ...  بیشتر

کانت و علیت به‌عنوان امری پدیداری، فرآیندی، و پیاپی

مینو حجت

دوره 1، شماره 1 ، فروردین 1384، ، صفحه 27-60

https://doi.org/10.22054/wph.2005.6657

چکیده
  برخورد کاملاً ویژه و متفاوت کانت با مسائل فلسفی او را به سمتی سوق داد که در خصوص مسئله علیت نیز تفسیری ارائه دهد که بسیار قابل تأمل است. به نظر می‌رسد که اصل علیت انسان که کانت آن را در تمثیل سوم خود مطرح کرده و مبرهن می‌سازد تفاوت‌هایی اساسی و سرنوشت ساز با مفهومی که دیگر فیلسوفان از علیت در مدّنظر داشته‌اند دارد؛ و مهم این است که ...  بیشتر