مجتبی سیاهی
چکیده
«شاکله» از محوریترین مفاهیم فلسفه معرفتی کانت است. کانت در فلسفه خود اساس کار را بر شهود محض و مفاهیم محض قرار داد و شهود تجربی و مفاهیم تجربی را بدون شهود محض و مفاهیم محض، برای دستیابی به شناخت عالم واقع کافی نداشت. تألیف و ترکیب این دو را که در واقع ترکیب« حس و عقل» است لازمه دستیابی به شناخت دانست. از نظر کانت مفاهیم محض ...
بیشتر
«شاکله» از محوریترین مفاهیم فلسفه معرفتی کانت است. کانت در فلسفه خود اساس کار را بر شهود محض و مفاهیم محض قرار داد و شهود تجربی و مفاهیم تجربی را بدون شهود محض و مفاهیم محض، برای دستیابی به شناخت عالم واقع کافی نداشت. تألیف و ترکیب این دو را که در واقع ترکیب« حس و عقل» است لازمه دستیابی به شناخت دانست. از نظر کانت مفاهیم محض برای این که ما را در رساندن به واقعیت خارج ذهن کمک کنند باید پیوندی با واقع داشته باشند. این پیوند از طریق ارتباط با شهود محض حاصل میشود. این شهود محض همان« زمان» است. بنابراین مقولات ناب باید با« زمان» پیوند داشته باشند. پیوند مقولات با«زمان» از طریق«شاکله» صورت میگیرد. شاکلهدار شدن مقولات توسط قوه خیال صورت میگیرد. این قوه مفاهیم محض را با شهود مرتبط میکند. این مقاله در صدد تبیین مفهوم درست شاکله و چگونگی نسبت آن با مقولات است.